انبیای اولوالعزم چه شئونی داشتند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۲۸ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
انبیای اولوالعزم چه شئونی داشتند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

انبیای اولوالعزم چه شئونی داشتند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد تقی فیاض‌بخش

آقایان محمد تقی فیاض‌بخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در این‌باره گفته‌‌اند:

﴿إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا * لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا[۱].

بر این اساس، وظیفه اولیه همه رسولان الهی (ع)، ابلاغ آیات کتاب آسمانی بدون کم و کاست به امت خود است. ﴿الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا[۲].

این مسئله درباره رسول خدا (ص) که پیامبر خاتم است، با شدت بیشتری مورد توجه قرار می‌گیرد. ﴿فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ[۳].

  • ابلاغ دین به همه افراد بشر: قرآن کتاب امت خاتم است و باید به همه افراد بشر به طور کامل ابلاغ شود؛ چنان که شعار رسول خدا (ص) در قرآن نیز انذار همه نسل‌ها بوده است. ﴿وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ[۴].

واژه "بلاغ" به معنای رسانیدن امری به نهایت مرتبه‌ای است که باید به نتیجه برسد[۵]. پس معلوم می‌شود که مراد از آیه، رسانیدن پیام قرآن به همه نسل‌ها است. این امر، جز با وجود اوصیای الهی بعد از رسول خدا (ص) میسر نیست؛ چنان‌که آیات فراوان قرآن، وظیفه انبیاء (ع) را "بلاغ مبین" بیان می‌کنند؛ یعنی مراد پروردگار، تبلیغ کامل و تبیین دین برای همه افراد بشر بوده است. این وظیفه خطیری است که با وجود اوصیای انبیاء (ع) در همه زمان‌ها محقق می‌شود. ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَاحْذَرُوا فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ[۶].

  • هدایت همه افراد بشر: وظیفه اصلی انبیاء (ع)، هدایت به عالم ملکوت بوده است؛ راهنمای به عالم غیب و طریقی طیّ آن‌که جز با کمک هادیان الهی (ع) ممکن نیست. ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۷].

این وظیفه اختصاص به رسول خدا (ص) ندارد، بلکه برای همه رهبران معصومی است که به حکم الهی، رهبری امت در هدایت را بر عهده دارند؛ لذا ﴿أَئِمَّةً در آیه، شامل انبیاء اولوالعزم واوصیای آنان (ع) به طور کلی می‌شود؛ چنان که در سیاق آیه مذکور، اسامی انبیاء صاحب شریعت و اوصیای آنان (ع) که تبلیغ دین آنان را می‌کردند، در کنار هم ذکر شده؛ مثلاً حضرت موسی (ع) به همراه هارون (ع) وحضرت ابراهیم (ع) در کنار حضرات لوط و اسحاق و یعقوب (ع) ذکر گردیده است. آن حضرات، خود صاحب شریعت نبودند و تبلیغ دین ابراهیمی (ع) را می‌کردند؛ لذا واژه امام در آیه شریفه، شامل همه اولیاء الهی، اعم از انبیاء و اوصیای آنان (ع) می‌گردد و از جمله، امامان معصوم (ع) بعد از رسول خدا (ص) را نیز دربر می‌گیرد. ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ[۸].

  • تبیین دین و جلوگیری از اختلاف در امت: وظیفه اصلی انبیاء (ع) در ابلاغ شریعت، بیان قانون الهی برای رفع ظلم و خصومت از جامعه است. با رحلت ایشان، به واسطه بروز قرائت‌های مختلف از دین، باب اختلاف در امت باز می‌شود. افراد غیر معصوم، هرگز نمی‌توانند اختلافات را به طور مبنایی حل کنند؛ چون تبیین دینی آنان، برگرفته از اطلاعات ناقص آنها از دین است؛ لذا خداوند وظیفه اصلی انبیاء (ع) را تبیین دین بیان می‌فرماید؛ وظیفه‌ای که با رحلت آنان خاتمه نمی‌یابد و بر عهده اوصیای معصوم ایشان (ع) قرار می‌گیرد. ﴿بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ[۹]. ﴿وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ[۱۰].
  • حکمت بالغه: خداوند از قرآن به "حکمت بالغه" تعبیر می‌فرماید: ﴿حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ[۱۱]. "حکمت" به علوم یقینی گفته می‌شود که صاحب آن می‌باید با رسوخ در قرآن و معارف توحیدی، بتواند آن را به دیگران منتقل کند. خداوند وظیفه رسول خویش (ص) را "بلاغ مبین" می‌نامد و می‌فرماید: ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ[۱۲].

بلاغ و یا بالغه، از ریشه "بلغ" به معنای رسانیدن امری به منتهای مرتبه آن است؛ خواه منتهای مکانی و یا زمانی و یا معنوی باشد[۱۳]. در نتیجه، بلاغ مبین بودن پیام رسول خدا (ص) -یعنی قرآن - بدین معناست که معارف و اسرار و حکمت‌های آن می‌باید به همه اقشار نسل‌های امت خاتم، در حد استعدادشان، برسد. بر این مبنا، امکان ندارد که این وظیفه خطیر محدود به رسول خدا (ص) شود؛ بلکه می‌باید در میان امت پیوسته افرادی نازل منزله حضرتش حضور داشته باشند تا حکمت‌ها و معارف و اسرار الهی را به قلوب مستعدین از امت اسلام منتقل نمایند.

  • حجیّت برای افعال عباد: وجود رسول خدا (ص) برای امت حاضر در زمان حضرتش حجت الهی بود؛ که قول و فعل حضرتش حجت شرعی برای امت اسلام محسوب می‌شد. ﴿رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا[۱۴].

این حجیّت اختصاص به زمان حضور حضرتش ندارد؛ بلکه وجود حجّت حاضر در همه زمان‌ها، برای امت اسلام اصلی عقلی و ضرورتی نقلی است که خداوند در قرآن بر آن تکیه می‌کند و می‌فرماید: ﴿قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ[۱۵].

بنابراین، با رحلت حضرتش، بنا بر ضرورت وجود حجت، باید اوصیای معصوم حضرتش همواره در میان مردم باشند و امت همیشه محتاج حجت حاضر در جامعه است.

نتیجه نهایی آنکه: رسول خدا (ص)، بنابر مقام رسالت، وظیفه‌ای انحصاری از طرف پروردگار داشتند و آن ابلاغ وحی و بیان قرآن برای امت اسلام بود. پس از ارتحال حضرتش، گرچه این مهم انجام شده است؛ اما سایر وظایف آن حضرت، که به جنبه مقام ولایت و امامت (به معنای عام) ایشان باز می‌گردد، همچنان باقی است؛ وظایفی که باید توسط اوصیای معصوم ایشان تا قیامت انجام گیرد»[۱۶]

پانویس

  1. «جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد * تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا می‌گیرد و شمار هر چیز را دارد» سوره جن، آیه ۲۷-۲۸.
  2. «همان کسانی که پیام‌های خداوند را می‌رسانند و از او می‌ترسند و از هیچ کس جز خدا نمی‌ترسند و حسابرسی را خداوند بسنده است» سوره احزاب، آیه ۳۹.
  3. «بر تو تنها پیام رسانی و بر ما حسابرسی است» سوره رعد، آیه ۴۰.
  4. «و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم» سوره انعام، آیه ۱۹.
  5. برای توضیح بیشتر ر.ک: براهین قرآنی این مجموعه، آیه تبلیغ.
  6. «و از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و (از بدی) بپرهیزید؛ بنابراین اگر رو بگردانید بدانید که تنها پیام‌رسانی روشن بر عهده فرستاده ماست» سوره مائده، آیه ۹۲.
  7. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  8. «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  9. «(آنان را) با برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
  10. «و ما این کتاب را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی و تا رهنمود و بخشایشی باشد برای گروهی که ایمان دارند» سوره نحل، آیه ۶۴.
  11. «پندی است رسا اما هشدار به کار (کافران) نمی‌آید» سوره قمر، آیه ۵.
  12. «و اگر رویگردان شوند تنها پیام‌رسانی آشکار بر عهده توست» سوره نحل، آیه ۸۲.
  13. المفردات: البلوغ و البلاغ: الانتهاء إلی أقصی المقصد و المنتهی، مکانا کان أو زمانا، أو أمرا من الأمور المقدرة.
  14. «پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.
  15. «بگو: برهان رسا از آن خداوند است، اگر می‌خواست شما همگان را رهنمایی می‌کرد» سوره انعام، آیه ۱۴۹.
  16. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۳ ص ۳۸-۴۳.