غزوه ذات‌الرقاع

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

علت نامگذاری ذات الرقاع

وقوع جنگ در کنار کوهی دارای قله‌های سرخ، سیاه و سفید[۱]، رقعه رقعه بودن پرچم‌های مسلمانان در این نبرد[۲]، وجود درختی به همین نام در محل جنگ[۳] یا به گزارشی از ابوموسی اشعری، پانسمان کف پای مجروح مسلمانان با تکه‌های پارچه در مسیر رفت[۴]، ادله نامگذاری این جنگ به ذات‌الرقاع شمرده شده‌اند.

علت وقوع جنگ

پس از غزوه بنی نضیر[۵] یا سریه عبدالله بن عتیک[۶]، مسلمانان با گزارش تاجری که به مدینه آمده بود، مطلع شدند[۷] که دو تیره از قبیله غطفان به نام‌های بنی‌ثَعلبَه و بنی‌مُحارِب[۸] (یا بنی اَنمار)[۹] در حال تدارک جنگ بر ضد آنان هستند[۱۰] و بنابر برخی گزارش‌ها، پیامبر (ص) پس از آگاهی، ابوذر غفاری[۱۱] یا عثمان بن عفان[۱۲] یا ابن ام مکتوم[۱۳] را بر مدینه گمارد و شب شنبه، دهم محرّم چهل و هفتمین ماه هجرت[۱۴] یا محرم سال پنجم[۱۵] و به گزارشی در اواخر ربیع‌الثانی و اوایل جمادی الاولی در سال چهارم[۱۶] به همراه ۴۰۰، ۷۰۰ یا ۸۰۰[۱۷] تن از مدینه بیرون آمدند. بخاری به استناد حضور ابوموسی اشعری و گزارش وی از این غزوه و حضور او در مدینه پس از نبرد خیبر، زمان غزوه ذات‌الرقاع را سال هفتم دانسته[۱۸]، اما این مطلب به لحاظ تناقض با تمامی منابع متقدم پذیرفتنی نیست.

لشکر اسلام با گذر از روستای "مضیق" و توقف یک روزه در وادی "شُقْرَه" در ۶۷ کیلومتری شمال شرقی مدینه امروزی[۱۹] و پس از کسب اطلاعات[۲۰]، به سکونتگاه آنان در منطقه "نَخل"[۲۱] یا "نُخیل"[۲۲] رسید؛ اما مشرکان با وجود فراوانی نیرو، به بالای کوه‌ها گریخته[۲۳] و در نقاط بسیار مناسبی موضع گرفته بودند[۲۴].

مسلمانان به جهت نزدیکی مشرکان و اشرافشان به مواضع سپاه پیامبر (ص)، نگران حمله غافلگیرانه آنان شدند، از این رو پیامبر (ص) نماز جماعت را برای نخستین بار به گونه نماز خوف گزارد[۲۵].

برخی منابع، نزول آیه وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا[۲۶] را مربوط به تشریع نماز خوف در ذات‌الرقاع دانسته‌اند[۲۷]. این غزوه، بی‌درگیری به پایان رسید[۲۸].

از آنجا که این غزوه در رویارویی با تیره‌هایی از قبیله غطفان شکل گرفته است، بایستی همان غزوه غطفان باشد؛ اما منابع با ذکر جداگانه غزوه غطفان، بین غزوه ذات‌الرقاع و آن فرق گذاشته‌اند: آنان در بیان غزوه‌های پیامبر (ص) در سال سوم هجری، غزوه غطفان و "ذی أمَرّ" را یک غزوه، متفاوت از ذات‌الرقاع؛ ولی شبیه آن بیان می‌کنند[۲۹]. در یکسان بودن دو غزوه "غطفان" و "ذی أمَرّ" شکی نیست، چرا که "ذی أمَرّ" مکانی در نجد و همان‌جاست که پیامبر (ص) برای رویارویی با غطفان به سوی آن حرکت کرد[۳۰]. درباره غزوه غطفان و ذات الرقاع نیز با وجود فراوانی و قدمت منابع مبنی بر جدا بودن این دو غزوه از یکدیگر، شباهت بیش از حد جزئیات و رویدادها مانند نام قبیله‌ها و محل جنگ بیانگر یکی بودن دو پیکار است.

حوادث این غزوه

در گزارشی، یکی از جنگجویان تیره بنی مُحارِب به نام "غورث" یا "دعثور بن حارث" قصد داشت با بهره‌گیری از اصل غافل‌گیری، پیامبر (ص) را به قتل برساند؛ اما این حادثه با غلبه پیامبر (ص)، پشیمانی مهاجم و عفو او از سوی رسول خدا (ص) پایان پذیرفت[۳۱].

بر پایه روایتی در برخی منابع تفسیری[۳۲] و تاریخی[۳۳] شأن نزول آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[۳۴] همین حادثه است. به هر روی، این آیه، مسلمانان را متوجه خطرهای پیوسته نابودگرِ گذشته کرده و به آنها هشدار می‌دهد که به پاس این نعمت‌ها، متقی و بر خدا اتکا داشته باشند و بدانند با پرهیزگاری، خدا همیشه حافظ، یار و حامی ایشان خواهد بود.

در راه بازگشت، رویدادهایی به روایت جابر بن عبداللّه‌ انصاری گزارش شده‌اند؛ برخی از این رویدادها مانند راهوار کردن مرکب جابر و پناه آوردن حیوانات به پیامبر (ص)، کرامت رسول خدا (ص) و برخی دیگر همچون فداکاری و نماز خالصانه، گویای ایمان صادقانه مسلمانان است[۳۵]. پیامبر (ص) پس از یک غیبت ۱۵ روزه در مدینه[۳۶]، در حالی که از پیش پیک سلامتی خویش، "جعال بن سراقه" را به مدینه فرستاده بود[۳۷]، ۵ روز از محرم[۳۸] یا جمادی الاولی[۳۹] باقی مانده، به چاهی قدیمی در سه میلی مدینه به نام «صِرار»[۴۰] رسیده و سپس به مدینه بازگشت[۴۱].[۴۲]

منابع

پانویس

  1. المغازی، ج۱، ص۳۹۵؛ الطبقات، ج۲، ص۴۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹.
  2. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۴
  3. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۴.
  4. صحیح البخاری، ج۵، ص۵۲؛ صحیح مسلم، ج۵، ص۲۰۰.
  5. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۳؛ المحبر، ص۱۱۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۵.
  6. انساب الاشراف، ج۱، ص۴۸۲.
  7. الطبقات، ج۲، ص۴۶ ـ ۴۷.
  8. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۵.
  9. الطبقات، ج۲، ص۴۷؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۹.
  10. الطبقات، ج۲، ص۴۷.
  11. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۳؛ عیون الاثر، ج۲، ص۷۶.
  12. المغازی، ج۱، ص۸؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۳؛ الطبقات، ج۲، ص۴۷.
  13. تاریخ خلیفه، ص۴۸؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۹۸.
  14. المغازی، ج۱، ص۳۹۵؛ الطبقات، ج۲، ص۴۶ ـ ۴۷.
  15. انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹، ۴۸۲.
  16. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۵.
  17. المغازی، ج۱، ص۳۹۵؛ الطبقات، ج۲، ص۴۷؛ التنبیه و الاشراف، ص۲۱۴.
  18. صحیح البخاری، ج۵، ص۵۱ ـ ۵۲.
  19. المغازی، ج۱، ص۳۹۶؛ دلائل النبوه، ج۳، ص۳۷۱؛ المعالم الاثیره، ص۱۵۱ـ۱۵۲.
  20. المغازی، ج۱، ص۳۹۶؛ المعالم الاثیره، ص۱۵۱ ـ ۱۵۲.
  21. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۶؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۶ ـ ۵۵۸.
  22. الطبقات، ج۲، ص۴۷؛ التنبیه و الاشراف، ص۲۱۴.
  23. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۴.
  24. المغازی، ج۱، ص۳۹۶.
  25. المغازی، ج۱، ص۳۹۶؛ الطبقات، ج۲، ص۴۷؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۵۶.
  26. «و چون به سفر می‌روید اگر می‌هراسید کافران شما را بیازارند گناهی بر شما نیست که از نماز بکاهید؛ بی‌گمان کافران برای شما دشمنی آشکارند» سوره نساء، آیه ۱۰۱.
  27. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۴؛ روح البیان، ج۲، ص۲۷۴؛ التحریر و التنویر، ج۴، ص۲۴۱.
  28. السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۴.
  29. المغازی، ج۱، ص۳ ـ ۴؛ ۱۹۳ـ۱۹۶؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۴۶، ۶۰۸؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۵ ـ ۳۷۷.
  30. معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۹۲ ـ ۱۹۳؛ الروض المعطار، ص۳۱.
  31. المغازی، ج۱، ص۱۹۵ـ۱۹۶؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۵؛ الطبقات، ج۲، ص۲۶، ۴۷.
  32. جامع البیان، ج۶، ص۹۴؛ التبیان، ج۳، ص۴۶۴؛ اسباب النزول، ص۱۹.
  33. المغازی، ج۱، ص۱۹۵ ـ ۱۹۶؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۵.
  34. «ای مؤمنان از نعمت خداوند بر خود یاد کنید، آنگاه که گروهی بر آن بودند تا بر شما دست‌درازی کنند و خداوند دستشان را از شما کوتاه کرد، و از خداوند پروا کنید و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکل کنند» سوره مائده، آیه ۱۱.
  35. المغازی، ج۱، ص۳۹۷ ـ ۴۰۲؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۶ ـ ۲۰۸؛ الاختصاص، ص۲۹۹ ـ ۳۰۰.
  36. المغازی، ج۱، ص۳۹۵؛ الطبقات، ج۲، ص۴۷.
  37. الطبقات، ج۲، ص۴۷؛ المحبر، ص۲۸۷.
  38. المغازی، ج۱، ص۳۹۵؛ الطبقات، ج۲، ص۴۷.
  39. المحبر، ص۱۱۳؛ نک: السیرة النبویه، ج۲، ص۲۰۹.
  40. المعالم الاثیره، ص۱۵۸.
  41. المغازی، ج۱، ص۳۹۵؛ الطبقات، ج۲، ص۴۷.
  42. نورمحمدی، مهدی، مقاله «ذات الرقاع»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.