عصمت حضرت فاطمه
حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر خاتم، یکی دیگر از مصادیق معصومان است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به زمان رسول خدا(ص) و برخی روایات آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون آیه تطهیر بازمیگردد. در گستره عصمت آن حضرت نیز برخی معتقد به عصمت حضرت فاطمه (س) از گناه و خطا هستند اما برخی دیگر به عصمت کبرا و مطلق آن حضرت از هر نوع گناه، خطا و اشتباهی چه در امور مربوط به دین و چه غیر آن باور دارند. جهت اثبات عصمت آن حضرت نیز به ادله متعدد نقلی اعم از آیات قرآن و برخی روایات استناد شده است. جهت اثبات عصمت حضرت فاطمه(س) به ادله نقلی متعددی اعم از آیات و روایات استناد شده است. از میان آیات، میتوان به دو آیه تطهیر و از میان روایات به احادیثی همچون حدیث ««بضعة منی»»، حدیث «رضا و سخط الهی» و نیز احادیث که القابی خاص را برای حضرت فاطمه(س) بیان میکنند، استناد نمود.
معناشناسی عصمت
معنای لغوی
عصمت، واژهای عربی و از ماده «عَصِمَ يَعْصِمُ» است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: «مَسَکَ» به معنای حفظ و نگهداری[۱]، دوم: «مَنَعَ» به معنای مانع شدن[۲] و سوم به معنای وسیله بازداشتن[۳]. با این وجود واژه «عصمت»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کردهاند[۴].[۵]
در اصطلاح متکلمان
در علم کلام دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است:
- عصمت به معنای لطف: مرحوم شیخ مفید نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته است. از نظر او عصمت از ناحیه خداوند متعال، همان توفیق و لطف او برای حجتهای اوست و اعتصام به این عصمت به وسیله حجج الهی برای حفظ دین خداوند از ورود گناهان و خطاها در آن است[۶]. متکلمان امامیه به تبع مرحوم مفید قرنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون سیدمرتضی، شیخ طوسی، نوبختی، نباطی[۷] و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند.
- عصمت به معنای ملکه: پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی آن را به نقل از فلاسفه، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمیشود و این بنا بر اندیشه حکماست[۸]. پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند[۹].[۱۰]
پیشینه عصمت حضرت فاطمه
حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر خاتم، یکی دیگر از مصادیق معصومان است. شیخ مفید [۱۱] اجماع مسلمانان و علامه مجلسی، [۱۲] اجماع قطعی شیعیان بر عصمت او را ذکر کردهاند. عصمت حضرت فاطمه(س) در کتابهای تفسیری و ذیل برخی از آیات قرآن مطرح شده و از آنجا به مباحث و منابع کلامی و اصول فقه راه یافته است. پیشینه طرح عصمت حضرت فاطمه به زمان رسول خدا(ص) و برخی روایات آن حضرت و نیز برخی آیات قرآن همچون آیه مباهله و آیه تطهیر بازمیگردد. [۱۳]. نخستین گزارشهای تاریخی درباره عصمت حضرت فاطمه(س) نیز به زمان پس از رحلت پیامبر(ص) یعنی ماجرای مصادره فدک باز میگردد که در آن امام علی(ع) [۱۴] بر اساس آیه تطهیر به معصوم بودن حضرت زهرا(س) استناد کرده است.[۱۵].
گستره عصمت حضرت فاطمه
برخی معتقد به عصمت مطلق یعنی عصمت از گناه و خطا، نسیان و اشتباه برای حضرت فاطمه (س) شده و از آن به عصمت الله الکبری تعبیر نمودهاند.[۱۶] با این توضیح کهروح ولایت کلی و امامت عامه که همان عصمت مطلق است در وجود فاطمه زهرا(س) متحقق است؛ زیرا در روایتی از پیامبرخاتم (ص) در شأن حضرت فاطمه (س)، چنین آمده است که ««فاطمة بضعة منی، فمن اغضبها اغضبنی»»؛ عقل و کتاب و سنت دلیل بر این است که خشم پیامبر اکرم(ص)، خشم خدا است و از این حدیث بر میآید که خشم فاطمه زهرا(س)، نیز خشم رسول الله(ص) است و این مسأله به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی در این حدیث ذکر شده است، بنابراین، به طور مطلق خشم فاطمه(س)، خشم پیامبر(ص) و خشم پیامبر، خشم خدا خواهد بود، پس خشم فاطمه(س) و در مقابل آن خشنودی او خشنودی خدا است. از آنجا که خشنودی و خشم خدا و رسول(ص)، معصوم و به دور از هر گونه خطا و هوی است، خشم و خشنودی فاطمه(س) نیز معصوم و به دور از خطا و هوای نفس است؛ و این معنای عصمت کبری است. [۱۷].[۱۸].
اثبات عصمت حضرت فاطمه
در کتب کلامی، تفسیری و روایی به اثبات عصمت حضرت فاطمه(س) با استناد به ادله عقلی اشارهای نشده است. اما از آنجا که در روایات اهل بیت(ع) عنوان «حجة الله علی الحجج» یعنی حجت خدا بر سایر حجتها که مراد همان امامان معصوم(ع) است، بر آن حضرت اطلاق شده،[۱۹] میتوان در اثبات عقلی عصمت آن حضرت به برخی ادله عقلی لزوم عصمت حجج الهی اعم از پیامبران و امامان، استناد نمود.
با این حال به ادله نقلی فراوانی اعم از آیات و روایات جهت اثبات عصمت حضرت فاطمه (س) استناد شده که اهم آنها به شرح ذیل است.
آیات قرآن کریم
آیه تطهیر
خداوند متعال میفرمایند: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۲۰]. این آیه از اراده خداوند به از بین بردن رجس از اهل بیت(ع) خبر داده است و بر اساس روایات معتبر، مراد از اهل بیت(ع) در آیه تطهیر، پنج تن آل عبا هستند[۲۱]. پس آیه مذکور بر حضرت فاطمه زهرا (س) نیز که در شمار پنج تن است صدق میکند.[۲۲].
روایات
اول: حدیث فاطمه بضعة منی
حدیث نبوی «فاطمة بَضْعَة منی» یکی از روایات دال بر عصمت حضرت زهرا(س) است. [۲۳]. بر اساس این حدیث پیغمبر اکرم(ص) در شأن دختر گرامی خویش فرموده است: «فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله»؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد خدا را آزرده است». در این روایت، خشنودی و ناخشنودی حضرت زهرا(س) محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که خداوند جز به اعمال صالح خشنود نمیشود و به گناه و نافرمانی از دستوراتش رضایت نمیدهد، اگر حضرت زهرا(س) گناهی مرتکب میشد یا حتی فکر انجام آن را در سر میپروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، رضایت الهی را با خشنودی حضرت فاطمه(س) پیوند داده است. بنابراین این روایت به عصمت هم جانبه آن حضرت دلالت دارد. [۲۴].
دوم: حدیث ان الله یغضب لغضب فاطمة
در حدیث دیگری از رسول خدا(ص) چنین نقل شده که فرمودند: «ان اللّه تَبارَکَ وَ تَعالی یَغضِبُ لِغَضَب فاطِمَة وَ یَرضی لِرِضاها» «همانا خداوند بلند مرتبه با غضب فاطمه غضبناک و با رضایت او خشنود میشود». [۲۵]. بر اساس این روایت، رضایت و نارضایتی حضرت فاطمه زهرا(س)، محور خشنودی و ناخشنودی خداوند قرار داده شده و این حقیقت، بیانگر عصمت مطلق و همه جانبه آن حضرت، است.</ref>.حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۳۶.</ref>.
سوم: روایات برخی از القاب حضرت فاطمه
در برخی روایات القابی برای حضرت فاطمه (س) نقل شده که یا به صراحت بر عصمت آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتند از: فاطمه، صدیقة، طاهرة، مطهرة، بتول، راضیه، تقیه، نقیه، سیدة نساء اهل الجنة و ... [۲۶].
منابع
- حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا
- حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین
- فاریاب، محمد حسین، عصمت امام
- عبدالحسین کافی، جواد شفیعیان حیدری، عصمت فاطمه، دانشنامه فاطمی ج۲
- وحید خراسانی، حسین، حلقه وصل رسالت و امامت
- روحی برندق، کاوس، قلمرو عصمت فاطمه زهراء(س) در حدیث «فاطمه بضعه منی»، پژوهش های اعتقادی کلامی تابستان ۱۳۹۵ - شماره ۲۲
- سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه؛ یعنی خداوند فلانی را از مکروه حفظ کرده (عصمه) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.
- ↑ ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.
- ↑ ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُلسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و حفظ چیز دیگری شود، به کار میرود.
- ↑ ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..
- ↑ حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
- ↑ محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۸.
- ↑ علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج۱، ص۵۰.
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.
- ↑ میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۳۴ - ۳۵.
- ↑ مفید، الفصول المختاره، 1413ق، ص88.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج29، ص335.
- ↑ کافی، عبدالحسین و جواد شفیعیان، «عصمت فاطمه(س)»، در دانشنامه فاطمی ج2، ص71
- ↑ ر.ک: صدوق، علل الشرایع، 1385ش، ج1، ص191و192.
- ↑ کافی، عبدالحسین و جواد شفیعیان، «عصمت فاطمه(س)»، در دانشنامه فاطمی ج2، ص71
- ↑ نگاه کنید به روحی برندق، «قلمرو عصمت فاطمه زهرا(س) در حدیث فاطمه بضعة منی»، ص83-85.
- ↑ ر. ک: خراسانی، حلقه وصل رسالت و امامت، ص١٩٧.
- ↑ کاووس روحی برندق، قلمرو عصمت فاطمه زهرا(س) در حدیث «فاطمة بضعة منی»، نشریه پژوهشهای اعتقادی کلامی، شماره 6.
- ↑ در روایتی از امام عسكرى (ع) نقل شده كه آن حضرت فرمود:«نَحْنُ حُجَجُ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ فاطمةُ حُجةٌ عَليَنا». «ما حجّتها و برگزيدگان خدا بر آفريدگانش هستیم و فاطمه، حجّت راستين و پُرشكوه خدا بر ما است.» طیب، تفسير أطيب البيان، ج 13، ص 236.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ فاریاب، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه، ۱۳۹۰ش، ص۳۳۵ و ۳۳۶.
- ↑ حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۳۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، 1410ق، ج4، ص95؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، 1379ق، ج3، ص333؛ مجلسی، بحار الانوار، 1403ق، ج29، ص335
- ↑ سبحانی، جعفر، پژوهشی در شناخت و عصمت امام، 1389ش، ص27.
- ↑ متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج12، ص111؛ حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص167؛ هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص175؛ هیثمینور الدین علی، مجمع الزوائد، ج9، ص203؛ طبری، محب الدین، ذخایر العقبی، ص39؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة، ج8، ص266؛ ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابة، ج6، ص224؛ ذهبی، ابی عبدالله محمد، میزان الاعتدال، ج2، ص492.
- ↑ شاه علیزاده علی، گرامی علی، اسماء و اوصاف فاطمه(س)،دانشنامه فاطمی، ج۲، ص۲۱.