علی بن محمد سمری در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

او چهارمین و آخرین نایب امام زمان (ع) است که به دستور آن حضرت و توسط حسین بن روح به جانشینی وی منصوب شد و تا سال ۳۲۹ مجموعاً در حدود سه سال نیابت خاص آن حضرت را بر عهده داشت. ابوالحسن در اصل اهل یکی از روستاهای اطراف بصره بود. بنابر نقل برخی از مورخان، بسیاری از اعضای خاندان او مانند حسن و محمد فرزندان اسماعیل بن صالح و علی بن زیاد در بصره املاک زیادی داشتند. آنان نیمی از درآمد این املاک را وقف امام عسکری (ع) کرده بودند که آن حضرت همه ساله درآمد آنها را دریافت و با ایشان مکاتبه می‌کردند[۱].

در واقع مهم‌ترین تحولی که در دوره سمری رخ داد، توقیعی از حضرت بقیة الله (ع)، حاوی پیش‌گویی درباره مرگ قریب‌الوقوع این نایب بود که چند روز پیش از درگذشت وی مطرح شد. متن این توقیع، آغاز غیبت کبری را وعده می‌داد. اینک متن توقیع: خداوند به برادرانت در فقدان تو پاداش بزرگ عطا فرماید. تو تا شش روز دیگر رحلت خواهی کرد؛ کارهایت را جمع و جور کن و به هیچ‌کس به عنوان جانشین خود وصیت نکن. اکنون زمان غیبت کبری فرا رسیده و ظهور من تنها با اجازه خداوند خواهد بود و آن پس از مدتی طولانی و زمانی خواهد بود که دل‌های مردم در نهایت قساوت و روی زمین پر از بیداد و ستم باشد. کسانی پیش شیعیان ما مدعی ارتباط و دیدار با من خواهند شد. هرکس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی - که از علائم ظهور است - چنین ادعایی کند دروغ‌گویی بیش نخواهد بود[۲].

این توقیع اصول کلی دوره جدید را خاطر نشان کرد و در کنار سایر توقیعات و احادیثی که پیش از آن از ائمه شیعه صادر شده بود، راه نوینی را برای شیعیان ترسیم کرد.[۳]

علی بن محمد سمری

علی بن محمد با کنیه ابوالحسن و لقب سَمُری، چهارمین و آخرین سفیری است که وکالت خاص امام مهدی(ع) را در روزگار غیبت صغرا عهده‌دار بود. با اینکه در برخی آثار جدید او را با عنوان «صیمری» نیز خوانده‌اند[۴]؛ اما دقت در منابع دیرین تنها لقب سمری را برای وی ثابت می‌سازد. اگر این لقب برآمده از انتساب جغرافیایی باشد سمر (به فتح سین و ضم میم بدون تشدید) موضعی در یمامه در حجاز است[۵]. البته باید دقت داشت علی بن محمد سمری با علی بن محمد صیمری منسوب به منطقه صیمره در بصره یکی دانسته نشود. نکته‌ای که در برخی آثار از آن غفلت شده و لقب صیمری برای وکیل چهارم امام عصر برشمرده شده است[۶]. باید دانست علی بن محمد صیمری از اصحاب امام عسکری(ع) دانسته شده[۷] که نسبت دامادی با جعفر بن محمود، وزیر عباسیان در عصر معتز عباسی[۸] داشته است[۹] و هر ساله او و خویشانش نیمی از درآمد زراعی خود را در منطقه صیمره در بصره، خدمت امام عسکری(ع) ارسال می‌کرده‌اند[۱۰]. سمری به امر حضرت حجت(ع) از سوی حسین بن روح به سرپرستی سازمان وکالت و جانشینی سفیر سوم منصوب شد[۱۱]. به دلائلی از جمله کوتاهی دوران وکالت، انتساب نداشتن به خاندان‌های مشهور شیعه و روی‌ندادن چالش انحراف میان کارگزاران شبکه وکالت در عصر وی، از زندگانی او گزارش‌های اندکی در اختیار است. البته این کمی گزارش‌ها نه تنها خللی در کار وکالت وی وارد نمی‌سازند، بلکه خود در تحلیلی دیگر، بر پذیرش وکالت او از سوی جامعه امامیه در آن روزگار، می‌تواند حکایت داشته باشد[۱۲].

سرانجام علی بن محمد سمری در میانه ماه شعبان سال ۳۲۸[۱۳] یا ۳۲۹ق[۱۴] دیده از جهان فرو بست و در خیابان «خلنجی» از «ربع باب المحوّل» در اطراف بغداد و نزدیک به منطقه «کرخ» در شمال روستای «بُراثا» رخ در نقاب خاک کشید[۱۵]. با وفات او روزگار غیبت صغرا به سر آمد و با شروع غیبت تامه، باب وکالت خاص نیز بسته شد. در روزهای پایانی عمر سمری توقیعی بدین مضمون از ناحیه مقدسه دریافت کرد: «بسم الله الرحمن الرحیم. ای علی بن محمد سمری! خداوند اجر برادرانت را به سبب تو بزرگ بدارد که تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. پس کارهایت را سامان بده و به هیچ‌کس برای جانشینی پس از خودت وصیت مکن که غیبت تامه آغاز شده و تا خداوند اجازه ندهد پیدایی و ظهوری نیست و این هم پس از به درازا کشیدن غیبت، سخت شدن دل‌ها و پر شدن زمین از ستم خواهد بود. کسانی به سوی شیعیان من می‌آیند که ادعای مشاهده مرا دارند. بدانید که هر کس پیش از خروج سفیانی و ندا صیحه آسمانی ادعای مشاهده کند دروغگو و افترا زننده است و هیچ نیرویی جز از سوی خداوند متعال نیست»[۱۶]. هنگامی که وفات سمری نزدیک شد شیعیان با حضور یافتن نزد وی از جانشینش پرسیدند که او پاسخ داد: فرمانی نیافته است تا در این‌باره به کسی پس از خود وصیت کند[۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. اثبات الوصیه، ص۲۴۶-۲۴۷، به نقل از: تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۲۱۰.
  2. الغیبة، ص۲۴۳.
  3. طقوش، محمد سهیل، دولت عباسیان، ص ۲۳۴.
  4. جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم(ع)، ص۲۱۰؛ جباری، سازمان وکالت، ج۲، ص۴۷۹؛ غفارزاده، زندگی نواب خاص امام زمان(ع)، ص۳۰۴.
  5. حازمی، الأماکن، ص۱۳۳؛ حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۴۶.
  6. صدر، تاریخ الغیبة، ج۱، ص۴۱۲؛ جباری، سازمان وکالت، ج۲، ص۴۷۹.
  7. برقی، رجال، ص۶۱.
  8. طبری، تاریخ، ج۹، ص۲۸۷.
  9. مسعودی، اثبات الوصیة، ص۲۴۸.
  10. سدآبادی، المقنع فی الإمامة، ص۱۴۷؛ طوسی، الغیبة، ص۳۹۳.
  11. سدآبادی، المقنع فی الإمامة، ص۲۵۵.
  12. برای آگاهی بیشتر: ر.ک: قاضی‌خانی، «کاوشی در چرایی اندک بودن داده‌های شرح‌حال نگاری سمری»، فصل‌نامه انتظار موعود، شماره ۵۰، ص۷۵ – ۹۳.
  13. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۰۳.
  14. طوسی، الغیبة، ص۳۹۶.
  15. طوسی، الغیبة، ص۳۹۶؛ یعقوبی، البلدان، ص۲۹ - ۳۰؛ حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۳۶۲.
  16. صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۱۶؛ طوسی، الغیبة، ص۳۹۵.
  17. طوسی، الغیبة، ص۳۹۴.
  18. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ ص ۳۰۶.