عصمت امام در معارف و سیره امام کاظم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

بحث از عصمت امام در معارف و سیره امام کاظم(ع) از جمله موضوعاتی است که در مجامع روایی امامیه به سختی قابل دستیابی است. چرا که با وجود دوران نسبتا طولانی امامت آن امام، روایات بسیاری از ایشان به دست ما نرسیده است، که می‌توان حضور طولانی ایشان در زندان و نیز معاصر بودن آن حضرت با خلیفه ظالمی همچون هارون الرشید را از عوامل مهم این امر به شمار آورد. با این وجود در مقوله عصمت، اندک روایاتی از آن حضرت نقل شده است.

معناشناسی عصمت

معنای لغوی

عصمت، واژه‌ای عربی و از ماده عَصِمَ، یعصِمُ است که در لغت در دو معنا به کار رفته؛ یکی مَسَک به معنای حفظ و نگهداری و دیگری مَنَع به معنای مانع شدن. استعمال واژه عصمت در معنای حفظ و نگهداری به ویژه هنگامی که این کلمه و مشتقات آن به خداوند اسناد داده شود مورد اتفاق لغت‌نویسان معروف زبان عربی است[۱]. برخی هم این واژه را به امتناع به معنای منع کردن یا مانع شدن معنا کرده اند[۲].[۳]

معنای اصطلاحی

«عصمت» صفتی درونی و شرطی است لازم برای اعطای مقام امامت از طرف حق تعالی به امام[۴]

از منظر امامیه عصمت، لطفی از الطاف الهی است که فارغ از هرگونه اجبار، انسان معصوم را به طاعت خدا نزدیک و از معصیت‌ها دور می‌کند. به عبارت دیگر عصمت لطفی است که خدای تعالی در حق مکلف روا می‌‌دارد، به طوری که وقوع گناه و ترک اطاعت از مکلف با وجود آن ممتنع بوده و فرد با وجود قدرت بر ارتکاب معصیت، انگیزه‌ای بر انجام آن ندارد[۵].

عصمت در روایات امام کاظم(ع)

با وجود دوران نسبتا طولانی امامت آن امام، روایات بسیاری از ایشان به دست ما نرسیده است، که می‌توان حضور طولانی ایشان در زندان و نیز معاصر بودن آن حضرت با خلیفه ظالمی همچون هارون الرشید را از عوامل مهم این امر به شمار آورد. با این وجود در مقوله عصمت و موهوبی بودن آن، اندک روایاتی از آن حضرت نقل شده است.

تصریح به عصمت امامان اهل بیت(ع)

امام کاظم(ع) به آگاه کردن مردم درباره عصمت پیشوایان خود توجهی ویژه داشت؛ به گونه‌ای که در حالت دعا و زیارت نیز از این نکته غافل نبوده است. آن حضرت هنگام زیارت قبر جد خود، امام علی(ع)، با اشاره به پیشوایان و امامان دین، بر مطهَّر بودن آنها تأکید کرد[۶]. آن حضرت همچنین در بیانی دیگر، امامان پاک(ع) را معدن عصمت معرفی می‌فرماید[۷].[۸]

موهوبی بودن عصمت

امام کاظم(ع) همچون امامان پیشین خود بر الهی بودن مقوله عصمت تأکید کرده است. علی بن حدید نقل می‌کند که امام کاظم(ع) پس از فراغ از نماز شب به سجده می‌رفت و دعایی را می‌خواند که بخشی از آن چنین است: «خدایا بر محمد و آل او از امامان درود فرست... و به وسیله آنان مرا از هر بدی نگه دار...»[۹].

منابع

پانویس

  1. خلیل بن احمد فراهیدی در کتاب"العین" می‌گوید: "عصمت، یعنی اینکه خداوند تو را از بدی حفظ کند. العین، ج۱، ص۳۱۳. بر این اساس، عَصَمَهُ، یعنی او را حفظ و نگهداری کرد. مصباح المنیر، جزء ۲، ص۷۴. راغب اصفهانی نیز با استناد به آیه ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود جز (برای) آن کس که (خداوند بر او) بخشایش آورده باشد» سوره هود، آیه ۴۳. می‌گوید: "امروز، نگهدارنده و حافظی از امر خدا نیست" المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۷.
  2. زبیدی می‌گوید: "عصمت به معنای منع و بازداشتن (از چیزی) است ﴿لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ «امروز هیچ پناهی از «امر» خداوند نخواهد بود» سوره هود، آیه ۴۳. یعنی امروز هیچ منع کننده و بازدارنده‌ای از کار خداوند نیست" زبیدی، تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹؛ ابراهیم انیس و دیگران، معجم الوسیط، ص۶۰۵.
  3. حسینی میلانی، سید علی، عصمت از منظر فریقین، ص۱۴.
  4. اکبری و یوسفی، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۸۳-۸۵.
  5. "العصمة لطف یفعله الله تعالی بالمکلف بحیث یمتنع منه وقوع المعصیة و ترک الطاعة مع قدرته علیهما"، ر.ک: مفید، النکت الاعتقادیة، ص۳۷. "إعلم أن العصمة هی اللطف الذی یفعله الله تعالی، فیختار العبد عنده الإمتناع من فعل القبیح، فیقال علی هذا: إن الله عصمه، بأن فعل له ما اختار عنده العدول عن القبیح"؛ رسائل المرتضی، ج۳، ص۳۲۵- ۳۲۶. "العصمة لطف خفی یفعل الله تعالی بالمکلف، بحیث لا یکون له داع إلی ترک الطاعة و ارتکاب المعصیة، مع قدرته علی ذلک"، علامه حلی، النافع یوم الحشر فی شرح الباب الحادی عشر، ‌ ص۸۹. از نظر خواجه نصیر طوسی و علامه حلّی و دیگر اندیشمندان شیعه، عصمت، منافی قدرت نیست، بلکه معصوم قادر به انجام معصیت است. "من فسرها بأنها ملکة نفسانیة لا یصدر عن صاحبها معها المعاصی. وآخرون قالوا: العصمة لطف یفعله الله تعالی بصاحبها لا یکون له معه داع إلی ترک الطاعة وارتکاب المعصیة، وأسباب هذا اللطف أمور أربعة: أحدها: أن یکون لنفسه أو لبدنه خاصیة تقتضی ملکة مانعة من الفجور وهذه الملکة مغایرة للفعل. الثانی: أن یحصل له علم بمثالب المعاصی ومناقب الطاعات. الثالث: تأکید هذه العلوم بتتابع الوحی والإلهام من الله تعالی». الرابع: مؤاخذته علی ترک الأولی بحیث یعلم أنه لا یترک مهملا بل یضیق علیه الأمر فی غیر الواجب من الأمور الحسنة. فإذا اجتمعت هذه الأمور کان الانسان معصوما"؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۵.
  6. «... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ... الْمُطَهَّرِينَ الَّذِينَ ارْتَضَيْتَهُمْ أَنْصَاراً لِدِينِكَ وَ حَفَظَةً لِسِرِّكَ وَ شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِكَ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِكَ...»؛ جعفر بن محمد بن قولویه، کامل الزیارات، تحقیق جواد قیومی، ص۴۲-۴۴.
  7. «... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةِ يَنَابِيعِ الْحِكْمَةِ وَ أُولِي النِّعْمَةِ وَ مَعَادِنِ الْعِصْمَةِ»؛ محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۸-۷۹۹.
  8. فاریاب، محمد حسین، عصمت امام، ص۱۷۶.
  9. «... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةِ... وَ اعْصِمْنِي بِهِمْ مِنْ كُلِّ سُوءٍ...»؛ محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۹۸-۷۹۹.