وظیفه امام در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۱ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

بارزترین وظایف امام که در دعاهای امام سجاد(ع) نیز بدانها تصریح شده به شرح ذیل است:

هدایتگری

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا هَدَیْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کَمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یَوْمَ الْفَاقَةِ إِلَیْکَ، إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ، وَ هُوَ عَلَیْکَ یَسِیرٌ»[۱]؛ «بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست آن سان که ما را به سبب او راه هدایت نمودی. بر محمد و خاندانش درود بفرست آن سان که ما را به هدایت او نجات بخشیدی. بر محمد و خاندانش درود بفرست، درودى که در روز بازپسین، روز بینوایی، شفیع ما به نزد تو باشد، که تو بر هر کاری توانایی. و هو علیک یسیر».

امام سجاد(ع) هدایت‌گری را از مراتب مرجعیت دینی برشمرده و آن را از وظایف و کارهای امام می‌داند؛ «کَمَا هَدَیْتَنَا بِهِ»: امام هدایتگر خلق است و بواسطه ایشان ما هدایت یافته‌ایم. «اللَّهُمَّ وَ کَمَا نَصَبْتَ بِهِ مُحَمَّداً عَلَماً لِلدَّلَالَةِ عَلَیْکَ، وَ أَنْهَجْتَ بِآلِهِ سُبُلَ الرِّضَا إِلَیْکَ...»[۲]؛ «ای خداوند، هم‌چنان که محمد را قرآن دادی و او را چون علمى بر افراشتی تا راهنمای خلق به سوی تو باشد و به راهنمایی آل محمد راه‌های خشنودی خویش آشکار ساختی...»[۳].

حراست از دین

پاسداری از ایمان و توحید و تحقق بخشیدن و اجرا نمودن معارف و حقایق دین، از مراتب مرجعیت دینی امام است؛ «حَفَظَةَ دِینِکَ»[۴]. این مطلب می‌تواند در حکم تعلیل برای وجوب اطاعت از امام باشد. بدین معنی که ضرورت اطاعت از امام، بدان جهت است که او متصدی اجراء و مسؤول پیاده کردن دین الهی در جامعه است. «حَفَظَةَ دِینِکَ»؛ امامان اهل‌بیت(ع)، پس از پیامبر(ص) پاسدار دین و ارزش‌های معنوی هستند[۵].

اجرای اوامر الهی در جامعه

«الَّذِینَ اخْتَرْتَهُمْ لِأَمْرِکَ»؛ اختیار و اختصاص ایشان جهت اقامه امور الهی ـ که تمامی امور دنیوی و اخروی جامعه را که نقش در سعادت و کمال ایشان دارد ـ با این بیان به عهده امامان نهاده شده است.

اوامر الهی را امام سجاد(ع) در بیانی دیگر صیانت از کتاب خدا، حدود و شرایع و سنن برشمرده و اقامه و برپایی آن را به‌واسطه امام دانسته است: «وَ أَقِمْ بِهِ کِتَابَکَ وَ حُدُودَکَ وَ شَرَائِعَکَ وَ سُنَنَ رَسُولِکَ،- صَلَوَاتُکَ اللَّهُمَّ عَلَیْهِ وَ آلِهِ- وَ أَحْیِ بِهِ مَا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِینِکَ، وَ اجْلُ بِهِ صَدَاءَ الْجَوْرِ عَنْ طَرِیقَتِکَ، وَ أَبِنْ بِهِ الضَّرَّاءَ مِنْ سَبِیلِکَ، وَ أَزِلْ بِهِ النَّاکِبِینَ عَنْ صِرَاطِکَ، وَ امْحَقْ بِهِ بُغَاةَ قَصْدِکَ عِوَجاً»[۶]؛ «ای خداوند، کتاب خود، حدود و شرایع خود و سنت‌های پیامبر خود را ـ صلواتک اللهم علیه و آله ـ بدو بر پای دار و هر چه را ظالمان از معالم دینت می‌رانیده‌‏اند بدو زنده‌دار و بدو زنگ ستم ستمکاران از آیین خویش بزدای و بدو دشواری‌ها از راه خود دور گردان و به نیروی او کسانی را که از راه تو منحرف شده‏اند از میان بردار و آن کسان را که صراط مستقیم تو را راه کج جلوه می‌دهند نابود نمای»[۷].

احیای شریعت و نفی بدعت

علاوه بر نزول فیض و تأثیر امام در هدایت قلوب و نفوس، امامت دارای ابعاد فرهنگی، تربیتی، سیاسی و اجتماعی نیز هست. امام در متن جامعه و واقعیات حیات انسان و تنظیم روابط عادلانه میان مردم و تبیین شریعت نقش و تأثیر اساسی و مستقیم دارد: «وَ أَحْیِ بِهِ مَا أَمَاتَهُ الظَّالِمُونَ مِنْ مَعَالِمِ دِینِکَ، وَ اجْلُ بِهِ صَدَاءَ الْجَوْرِ عَنْ طَرِیقَتِکَ، وَ أَبِنْ بِهِ الضَّرَّاءَ مِنْ سَبِیلِکَ»[۸]؛ «و هر چه را ظالمان از معالم دینت می‌رانیده‏اند بدو زنده دار و بدو زنگ ستم ستمکاران از آیین خویش بزدی و بدو دشواری‌ها از راه خود دور گردان».

حفظ و حراست خط اصیل شریعت و هدایت در جهت صحیح، افشای بدعت‌ها و طرد احکام خلاف شرع نیز از بزرگ‌ترین وظایف امام بوده که دیگر آثار بر آن مترتب است[۹].

دفع ظلم و مقابله با منحرفان و طاغیان

مرجعیت دینی، دارای شئون و مراتبی است که مقابله با کسانی که دیگران را در خطر گمراهی و انحراف از مسیر هدایت قرار می‌دهند، از آنهاست. ظلم شامل معنوی و دنیوی می‌گردد، اما با توجه به بیان امام سجاد(ع) این خطر به صراط مستقیم الهی نسبت داده شده و بیشتر ناظر به ظلم معنوی و انحراف در دین است: «وَ أَزِلْ بِهِ النَّاکِبِینَ عَنْ صِرَاطِکَ، وَ امْحَقْ بِهِ بُغَاةَ قَصْدِکَ عِوَجاً»[۱۰]، «و به نیروی او کسانی را که از راه تو منحرف شده‏‌اند از میان بردار و آن کسان را که صراط مستقیم تو را راه کج جلوه می‌‏دهند نابود نمای».[۱۱].

تفسیر قرآن

امام سجاد (ع) پس از آنکه از نزول قرآن سخن می‌گوید از ائمه (ع) به عنوان کسانی که علم تفسیر قرآن را به ارث برده‌اند، یاد می‌کند[۱۲]. لذا حضرت به عنوان مفسر قرآن در جای‌جای صحیفه به تبیین کلام وحی پرداخته و با شیوه‌های مختلف تلاش کرده است تا مصادیق واقعی آیات مورد اختلاف را تعیین کند و پرده از حقیقت بردارد. بنابراین متن صحیفه سجادیه به عنوان سخن امام معصوم برای شیعیان حکم روایت تفسیری معتبر را دارد[۱۳].

برپا داشتن کتاب و سنت

امام سجاد (ع) در ضمن دعایی به وظیفه حفظ کتاب و سنت رسول خدا (ص) توسط امام (ع) چنین اشاره می‌کند: “ای خداوند، کتاب خود، حدود و شرایع خود و سنت‌های پیامبر خود را بدو برپای دار و هرچه را ظالمان از معالم دینت می‌رانیده‌اند بدو زنده دار و بدو زنگ ستم ستمکاران از آیین خویش بزدای و بدو دشواری‌ها از راه خود دور گردان و به نیروی او کسانی را که از راه تو منحرف شده‌اند از میان بردار و آن کسان را که صراط مستقیم تو را راه کج جلوه می‌دهند نابود نمای”[۱۴].[۱۵]

منابع

پانویس

  1. صحیفه سجادیه، دعای 31، فراز 30.
  2. صحیفه سجادیه، دعای 42، فراز 8.
  3. مقاله امامت در صحیفه سجادیه، ناصر باقری بیدهندی، نشریه مطالعات اهل بیت شناسی، شماره2، بهار و تابستان 94.
  4. صحیفه سجادیه، دعای 47، فراز 56.
  5. مقاله امامت در صحیفه سجادیه، ناصر باقری بیدهندی، نشریه مطالعات اهل بیت شناسی، شماره2، بهار و تابستان 94.
  6. صحیفه سجادیه، دعای 47.
  7. مقاله امامت در صحیفه سجادیه، ناصر باقری بیدهندی، نشریه مطالعات اهل بیت شناسی، شماره2، بهار و تابستان 94.
  8. صحیفه سجادیه، دعای 47، فراز 62.
  9. مقاله امامت در صحیفه سجادیه، ناصر باقری بیدهندی، نشریه مطالعات اهل بیت شناسی، شماره2، بهار و تابستان 94.
  10. صحیفه سجادیه، دعای 47، فراز 62.
  11. مقاله امامت در صحیفه سجادیه، ناصر باقری بیدهندی، نشریه مطالعات اهل بیت شناسی، شماره2، بهار و تابستان 94.
  12. صحیفه سجادیه، دعای 42.
  13. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «امامت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۸.
  14. صحیفه سجادیه، دعای 47.
  15. خالقیان، ام‌البنین، مقاله «امامت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۸۸.