پرچمداری در تاریخ اسلامی
علی(ع) پرچمدار اصلی سپاه پیامبر
در بیشترِ نبردهای رسول خدا(ص)، علی(ع) پرچمدار سپاه پیامبر بود. در جنگ بدر، پرچم بزرگ در دست او بود[۱]. در نبرد اُحُد ابتدا مصعب بن عمیر و سپس علی پرچمدار سپاه اسلام بودند[۲]. در نبرد بنیقریظه[۳]، روز حدیبیه[۴] و در جنگ حنین، علی(ع) پرچم مهاجران را به دست داشت[۵]. حضرت را پرچمدار مهاجران در نبردهای پیامبر، دانستهاند[۶]. رسول خدا(ص) در جنگ خیبر وقتی عملیات ناموفق برخی یاران خود را دید، فرمود: «فردا پرچم را به کسی میدهم که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند. حمله کنندهای است که فرار نمیکند و برنمیگردد، تا خداوند فتح را به دست او انجام دهد»[۷]
روز بعد حضرت پرچم را به دست علی(ع) سپرد و ایشان پرچم را گرفت و هجوم آورد و خیبر را فتح کرد [۸].
مورّخان گفتهاند: هنگام حرکت سپاه اسلام، پرچم سپاه در دست میسره عبسی بود و هنگام نبرد و عملیات در دست علی[۹] در فتح مکه پرچم مسلمانان در دست سعد بن عباده بود و چون شعار میداد: امروز روز انتقام و روز ذلتِ قریش است، شماری، از شعارش، نگران شدند و به پیامبر شکوا کردند. پیامبر فرمود: امروز روز رحمت و روز عزت قریش است. به دستور پیامبر(ص) پسرِ سعد، قیس، پرچم را از پدرش گرفت[۱۰].[۱۱]
پرچمداران امیرالمؤمنین(ع)
برای هر گروهی که برای عملیات نظامی اعزام میشدند، پرچمی خاص برمیافراشت و به منطقۀ مأموریت میرفتند. اینان سه گروه بودند:
- افراد اعزامی برای جهاد در جنگهای رسمی. شماری از یاران پرچمدار حضرت کسانی بودند که در جنگهای سه گانۀ ایشان، این وظیفه را به عهده داشتند.
- گروه اعزامی برای سرکوب مخالفان و مبارزه با متجاوزانِ از طرف معاویه و یا مأموریتهای خاص. نام این دسته اعزامیها را در فرماندهان انتظامی بیان کردهایم. پیامبر(ص) هم وقتی افراد را اعزام میکرد، پرچمی برایشان میبست. هنگام اعزام علی(ع) به یَمَن نیز لوایی برای او بست و خود عمامه به سر علی(ع) نهاد [۱۲].
- گروهی که نمیخواستند در جنگ صفّین شرکت کنند و دوست داشتند با کفار جهاد نمایند که اندک بودند. علی(ع) آنان را به مرز جهادی قزوین و ری فرستاد و بر آنان ربیع بن خثیم را گمارد و این اوّلین لوا و پرچمی بود که در کوفه برای جهاد با کافران بسته شد[۱۳].[۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۷، ص۱۶۷.
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۱۴۷۵.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۴۳.
- ↑ دیلمی، غرر الاخبار، ص۵۶.
- ↑ إمتاع الأسماع، ج۷، ص۱۷۰.
- ↑ طبرانی، معجم الکبیر، ج۱۱، ص۳۹۳؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۲۰، ص۲۴۹.
- ↑ «لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَداً رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ كَرَّاراً غَيْرَ فَرَّارٍ لَا يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْهِ»؛ الکافی، ج۸، ص۳۵۱؛ مفید، الإرشاد، ج۱، ص۶۴؛ بخاری، الصّحیح، ج۳، ص۱۰۸۶؛ مسلم، صحیح مسلم، چ دارالکتب العلمیه، ج۴، ص۱۸۷۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۶؛ بیهقی، دلائل النّبوه، ج۴، ص۲۱۳؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۲، ص۴۱۲.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۳۵۱؛ مفید، الإرشاد، ج۱، ص۶۴؛ بخاری، الصّحیح، ج۳، ص۱۰۸۶؛ مسلم، صحیح مسلم، چ دارالکتب العلمیه، ج۴، ص۱۸۷۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۶؛ بیهقی، دلائل النّبوه، ج۴، ص۲۱۳؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۲، ص۴۱۲.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ج۲، ص۱۰۶؛ جمل من أنساب الأشراف، ج۲، ص۳۵۵؛ ابنسعد، طبقات الکبری، دارالکتب، ج۳، ص۱۷.
- ↑ ابناثیر، اسدالغابه، چ دارالفکر، ج۲، ص۲۰۵؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۱، ص۳۸۳.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج4، ص 253 - 254.
- ↑ ابنسعد، طبقات الکبری، دارالکتب العلمیه، ج۲، ص۱۲۸؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۲، ص۹۵.
- ↑ دینوری، الأخبار الطّوال، ص۱۶۵: و وليّ عَليهِمْ الرّبيعَ بن خُثَيم، و عَقَدَ لَهُ لِواءً، و كان أوَّلَ لِواءِ عُقِدَ فِي الكُوفَةِ.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج4، ص 255.