اراده در فقه سیاسی

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

«اراده» یعنی خواستن، قصد کردن[۱]، ریشه آن «رُود» به معنای طلب‌ کردن با اختیار و انتخاب[۲]، تردّد کردن برای طلب چیزی به رفق و نرمی[۳]. گفته شده، «رُود» ریشه «رائد» (رهنما، بَلَد، پیشرو) است که پیشگام قبایل بیابان‌گرد و مهاجر بودند و مناطق مناسب اسکان، چراگاه و چاه آب را شناسایی می‌کردند. این جستجو برای انتخاب بهترین جا از نظر منزل و چراگاه را «رَود» می‌گویند[۴].

«اراده» قوّه‌ای مرکب از شهوت، حاجت و آرزوست و بر اشتیاق دل به چیزی یا حکمی که سزاوار است -خواه انجام شود یا نشود- اطلاق می‌شود[۵].

مفهوم اراده در مقابل کراهت و جبر قرار دارد. مفهوم کراهت وجود محدودیت‌ها و قیدهای داخلی و خارجی است. هرچه این محدودیت‌ها و قیود بیشتر باشند، اراده و اختیار ضعیف‌تر و جبر و کراهت قوی‌تر می‌گردد؛ بر این اساس اراده دو نوع است: اراده الهی و اراده انسانی[۶].

اراده الهی مطلق و محض است، نه محدود و مقید: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[۷] و به حکم تعلق می‌گیرد؛ زیرا اشتیاقی در او متصور نیست؛ امّا اراده انسانی شدت و ضعف دارد (از جهت کیفیت انتخاب و اختیار)؛ زیرا انسان‌ها از لحاظ استعداد و عقل مختلف هستند: ﴿كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا[۸].

اراده انسانی در طول اراده الهی است؛ زیرا اراده الهی به اختیار انسان تعلق گرفته است و اجبار انسان به اراده الهی نقض غرضِ الهی خواهد بود؛ لذا اعتقاد اشاعره در مجبور بودن انسان و استناد فعل او به خداوند باطل است[۹]. اعتقاد به اختیار و آزادی عمل انسان در صحنه اجتماعی و سیاسی و... اصل مسئولیت‌پذیری را تثبیت می‌کند[۱۰].

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۰.
  3. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.
  4. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۶۳. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۸۷.
  5. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۷۱.
  6. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۲۷۱.
  7. «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.
  8. «هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان می‌گردانند» سوره حج، آیه ۲۲.
  9. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۰.
  10. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۶۶-۶۷.