علم غیب امام در نهج البلاغه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

  1. امام علی (ع) به صراحت می‌فرماید: "من نور وحی و رسالت را می‌بینم و رایحه نبوت را استشمام می‌نمایم"[۱]، پیش از آنکه مرا از دست دهید، از هرچه می‌خواهید بپرسید؛ زیرا سوگند به کسی که جانم در دست اوست، از من راجع به آنچه از امروز تا قیامت واقع می‌شود نخواهید پرسید و راجع به هر گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه کند نمی‌جویید، مگر آن‌که شما را از رهبر آن و جلودارش و خیمه‌گاه و محل اجتماع آنان و کسانی از ایشان که کشته می‌شوند یا به مرگ طبیعی می‌میرند خبر خواهم داد»[۲].

در فرازهای مختلفی از نهج‌البلاغه، که مورد اهتمام ایشان است، به وجود علم الهی نزد امام اشاره شده: «به خدا قسم اگر بخواهم می‌توانم هر یک از شما را به آغاز و پایان کارش و تمام شئون زندگی‌اش خبر دهم؛ ولی از آن می‌ترسم که این کار موجب کافر شدن شما به رسول خدا (ص) شود»[۳].

امام در توضیح ماجرای بعثت و شنیدن ناله شیطان، سخن پیامبر را چنین نقل می‌کند: «این صدای شیطان است که از پرستش خود ناامید شده است. ای علی! تو آنچه را که من می‌شنوم، می‌شنوی و آنچه را من می‌بینم، می‌بینی، جز آن‌که تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من هستی»[۴].

همچنین می‌فرماید: «به خدا سوگند تبلیغ رسالت‌ها، وفا به عهد و پیمان‌ها، و تفسیر کلمات به من آموخته شده است و درهای دانش و روشنایی امور نزد ما اهل بیت است»[۵].

سیدالساجدین (ع) اهل بیت (ع) را به عنوان خزانه‌داران علم الهی معرفی می‌کند: «بارالها! بر پاکان از خاندان پیامبرت درود بفرست، آنها را که برای امر خود برگزیدی و خزانه‌دار علم خود قرارشان دادی»[۶].[۷]

خبرهای غیبی در نهج البلاغه

در نهج البلاغه پیشگویی‌هایی از امیر بیان نقل شده که به مواردی از آنها اشاره می‌شود:

  1. خبر از ویرانی کوفه: امام علی(ع) در این باره فرموده است: «گویا می‌بینم شخصی که گمراهی‌اش شدید است در شام فریاد می‌کند، بیرق‌های خود را اطراف کوفه نصب می‌نماید... و همانند شب تار و دریای پرموج روی آورد. این است اوضاع، چه صداهای سهمگینی که گوش کوفه را بخراشد و چه تندبادهایی که بر آن بوزد! به همین زودی‌ها گروه‌های مختلف به جان هم افتند؛ آنان که سر پایند درو شوند، و آنان که از پا افتاده‌اند، لگدمال گردند»[۸]. امام در این خطبه به جریان عبدالملک بن مروان اشاره دارد.
  2. خبر از خونریزی حجاج بن یوسف ثقفی: امام پیش از حاکمیت «حجاج» از وقایع آن دوره خبر داده است: «به خدا، به زودی مردی از «ثقیف» بر شما چیره شود؛ مردی سبک‌سر، گردنکش و ستمگر که مالتان را ببرد و پوستتان را بدرد»[۹].
  3. خبر از آینده خونین بصره: امام علی(ع) در این باره فرموده است: «وای بر تو ای بصره! از سپاهی که بلاست و نمونه‌ای از کیفر خداست. نه گردی انگیزد و نه بانگی دارد؛ و زودا که مردم تو را مرگ احمر یا طاعون و گرسنگی از پای در آورد»[۱۰].
  4. خبر از حکومت چهار فرمانروای فاسد از پسران مروان: «همانا وی بر مردم حکومت کند اما کوتاه، چندان که سگ بینی خود را لیسد. او پدر چهار فرمانرواست و زودا که امت، از او و فرزندان او روزی سرخ - خونین - را بیند»[۱۱].
  5. خبر دادن از حمله مغولان و جنایت آنها: «گویا آنان را می‌بینم که با رخساری چونان سپر‌های چکش خورده، لباس‌هایی از دیباج و حریر پوشیده، که اسب‌های اصیل را یدک می‌کشند و آن چنان کشتار و خونریزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می‌کنند و فراریان از اسیر شدگان کمترند»[۱۲].[۱۳].

منابع

پانویس

  1. «أَرَى نُورَ الْوَحْيِ‏ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِيحَ النُّبُوَّةِ»، نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲، ص۳۰۱.
  2. نهج‌البلاغه، ص۱۳۷.
  3. نهج‌البلاغه، ص۲۵۰.
  4. نهج‌البلاغه، ص۳۰۱.
  5. نهج‌البلاغه، ص۱۷۶.
  6. الصحیفة السجادیة، ص۲۱۶.
  7. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۶۶.
  8. «لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى ضِلِّيلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي كُوفَانَ... وَ أَقْبَلْنَ كَاللَّيْلِ الْمُظْلِمِ وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ هَذَا وَ كَمْ يَخْرِقُ الْكُوفَةَ مِنْ قَاصِفٍ وَ يَمُرُّ عَلَيْهَا مِنْ عَاصِفٍ وَ عَنْ قَلِيلٍ تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ وَ يُحْصَدُ الْقَائِمُ وَ يُحْطَمُ الْمَحْصُودُ»، نهج البلاغه، خطبه ۱۰۱.
  9. «أَمَا وَ اللَّهِ لَيُسَلَّطَنَّ عَلَيْكُمْ غُلَامُ ثَقِيفٍ الذَّيَّالُ الْمَيَّالُ يَأْكُلُ خَضِرَتَكُمْ وَ يُذِيبُ شَحْمَتَكُمْ»، نهج البلاغه، خطبه ۱۱۶.
  10. «فَوَيْلٌ لَكِ يَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِكِ مِنْ جَيْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حَسَّ وَ سَيُبْتَلَى أَهْلُكِ بِالْمَوْتِ الْأَحْمَرِ وَ الْجُوعِ الْأَغْبَرِ»، نهج البلاغه، خطبه ۱۰۱.
  11. «أَمَا إِنَّ لَهُ إِمْرَةً كَلَعْقَةِ الْكَلْبِ أَنْفَهُ وَ هُوَ أَبُو الْأَكْبُشِ الْأَرْبَعَةِ وَ سَتَلْقَى الْأُمَّةُ مِنْهُ وَ مِنْ وَلَدِهِ يَوْماً أَحْمَرَ»، نهج البلاغه، خطبه ۷۳.
  12. «فِي وَصْفِ الْأَتْرَاكِ‌كَأَنِّي أَرَاهُمْ قَوْماً كَأَنَ وُجُوهَهُمُ الْمَجَانُّ [الْمُطْرَقَةُ] الْمُطَرَّقَةُ يَلْبَسُونَ السَّرَقَ وَ الدِّيبَاجَ وَ يَعْتَقِبُونَ الْخَيْلَ الْعِتَاقَ وَ يَكُونُ هُنَاكَ اسْتِحْرَارُ قَتْلٍ حَتَّى يَمْشِيَ الْمَجْرُوحُ عَلَى الْمَقْتُولِ وَ يَكُونَ الْمُفْلِتُ أَقَلَّ مِنَ الْمَأْسُورِ...»، نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
  13. مقاله «علم غیب ائمه»، موسوعه رد شبهات ج۱۷، ص ۵۱.