کتاب مبین در کلام اسلامی
«کتاب مبین» و «امام مبین» همان «لوح محفوظ» یا «علم الهی» است که همه چیز در آن ثبت است. امام مبین آگاه به همه چیز بوده و تمام اطلاعات در نزد اوست. در قرآن کریم هرجا از این کتاب نام برده شده، برای بیان احاطۀ علمی خداوند به موجودات و حوادث جاری جهان است. حقیقت و اصل قرآن در لوح محفوظ و کتاب مبین است و غیر از کسانی که از تطهیر ویژۀ الهی و مقام عصمت برخوردارند، از حقیقت و اصل قرآن آگاهی ندارند. بر اساس روایات، اهل کساء مصادیق قطعی مطهرون هستند، لذا پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان از لوح محفوظ آگاه بودند و یا اگر میخواستند آگاه میشدند.
معناشناسی
معنای لغوی امام و مبین
واژۀ امام از ریشه «ا ـ م ـ م»، معانی مختلفی دارد، از جمله به معنای الگو و پیشوا آمده است و واژه مبین از ریشه «بیان» به معنای کشف و ظهور است[۱]. دو واژه «مُبین» و «بیّن» هم معنا هستند؛ اما «مبین» از تأکید بیشتری برخوردار بوده و افزون بر ظهور و انکشاف، از حالت اظهار و کاشفیت برای دیگر اشیا نیز برخوردار است[۲].[۳]
معناشناسی "کتاب مبین" و "امام مبین"
از قرآن کریم به دست میآید همۀ وقایع عالم طبیعت در کتاب مبین ثبت و ضبط شده است: ﴿وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾[۴]، ﴿وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾[۵]. مقصود از "امام مبین" و "کتاب مبین" همان "لوح محفوظ" یا "علم الهی" است که همه چیز، از جمله اعمال انسانها و حوادث در آن احصا و ثبت شده است؛ اعم از شیء مادی یا مجرد، شیء موجود در زمان حال یا گذشته و آینده و... ، این چنین علمی در "إِمَامٍ مُبِینٍ" وجود دارد. روشن است مقصود از احصا و ضبط کردن همه چیز در امام مبین، ضبط عین موجودات و اشیای عالم نیست؛ بلکه مراد دانا ساختن امام مبین به همه چیز و نهادن اطلاعات همۀ امور نزد اوست. امام مبین آگاه به همه چیز بوده و تمام اطلاعات در نزد اوست. به عبارتی دیگر علم الهی همچون کتابی بزرگ بر همۀ هستی احاطه دارد، احاطه و تدبیر خلقتِ جهان و تقدیر و اندازهگیری برای هر یک از موجودات. در قرآن کریم هرجا از این کتاب نام برده شده، برای بیان احاطۀ علمی خداوند به اعیان موجودات و حوادث جاری جهان است، چه موجودات و حوادثی که مشهود ماست و چه آنها که در پردۀ غیب است و ما از آن بیاطلاع هستیم. مراد از کتاب مبین امری است که نسبتش به موجودات، نسبت برنامۀ عمل است به خود عمل و هر موجودی در این کتاب یک نوع اندازه و تقدیر دارد، الا اینکه خود این کتاب موجودی است که قبل از هر موجودی و در حین وجود یافتن و بعد از فنای آن، وجود داشته و خواهد داشت و موجودی است که مشتمل است بر علم خدای تعالی به اشیاء، همان علمی که فراموشی و گم کردن حساب، در آن راه ندارد. از این جهت مراد از کتاب مبین، مرتبۀ واقعی اشیاء و تحقق خارجی آنهاست که قابل پذیرفتن هیچگونه تغییری نیست. خلاصه اینکه این کتاب، کتابی است که جمیع موجوداتی را که در عالم صنع و ایجاد واقع شدهاند، برشمرده و آنچه را که بوده و هست و خواهد بود، احصاء کرده است، بدون اینکه کوچکترین موجودی را از قلم انداخته باشد.[۶] و از آن جهت به لوح محفوظ "امام مبین" گفته میشود،؛ چراکه در رستاخیز پیشوای مأموران و معیار سنجشِ ارزشِ اعمال انسانهاست[۷].
واژۀ "امام مبین" در یک آیه: ﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۸] به کار رفته است و واژۀ "کتاب مبین" در دوازده آیه، مانند: ﴿وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾[۹]، ﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾[۱۰] و...[۱۱].
کتاب مبین هرچه باشد، غیر از واقعیتها و حوادث خارجی است و بر آنها تقدم دارد و پس از فانی و سپری شدن آنها نیز باقی است، همانند برنامههایی که برای انجام کارهایی قبل از انجام آنها نوشته میشود و پس از وقوع آن کارها نیز همچنان باقی است[۱۲] و در امام مبین که لوح محفوظ است تفصیل قضای الهی ثبت گردیده است و شاید وجه اینکه "لوح محفوظ"، "امام مبین" نامیده شده، این است که چون دربردارندۀ قضای حتمی الهی است، نسبت به حوادث و رخدادهای جهان نقش متبوع و امام را دارد؛ یعنی لوح محفوظ الگوی حوادث جهان است و لذاست که این کتاب نمیتواند اوراق جسمانی باشد زیرا امور جسمانی توان ثبت تمامی حقایق خودش را ندارد، چه رسد به اینکه تمامی اشیاء را تا ابد ثبت نماید[۱۳]
قرآن کریم هم حقیقت ثابت و واحدی دارد که در "کتاب مبین" بوده و از آنجا به صورت مجزّا برابر شرایط زمانی و مکانی خاصّ که خداوند میداند، به صورت عربی آن را تنزّل داده تا قابل تعقل باشد: ﴿وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾[۱۴]. باید دانست خداوند این علم را به انبیاء و اولیاء و قدیسان نیز تعلیم فرموده است[۱۵].
"امام مبین" و علم معصوم
قرآن کریم کتاب نازلِ الهی است که از لوح محفوظ ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ﴾[۱۶] و کتاب مکنون ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ﴾[۱۷] سرچشمه گرفته است؛ یعنی حقیقت و اصل قرآن در لوح محفوظ و کتاب مبین است و غیر از کسانی که از تطهیر ویژۀ الهی و مقام عصمت برخوردارند، از حقیقت و اصل قرآن آگاهی ندارند: ﴿فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾[۱۸]؛ بر اساس احادیث مسلّم و مورد قبول مسلمین، اهل کساء مصادیق قطعی مطهرون هستند[۱۹]؛ لذا پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان از لوح محفوظ آگاه بودند و یا اگر میخواستند آگاه میشدند[۲۰]. در یکی از این روایات آمده است، امام باقر (ع) فرمودند: "وقتی آیۀ ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ نازل گشت، دو تن برخاسته پرسیدند: ای رسول خدا آن تورات است؟ فرمود: نه. پرسیدند: انجیل است؟ فرمود: نه. پرسیدند: قرآن است؟ فرمود: نه. در این هنگام امیرالمؤمنین (ع) تشریف آوردند. پس رسول خدا (ص) فرمود: او، این است، همانا او امامی است که خداوند تبارک و تعالی علم همه چیز را در او احصاء فرموده است"[۲۱].[۲۲]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
- معموری، علی، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴
- نمازی شاهرودی، علی، علم غیب
- بخاراییزاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت
- رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر
- امامخان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام
- اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان
- معارف، مجید و دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن
- میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث
- نجفی یزدی، سید محمد، پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب
- ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی
- تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی
پانویس
- ↑ الصحاح، ج ۵، ص۲۰۸۲ ـ ۲۰۸۳؛ مفردات، ص۱۵۷ ـ ۱۵۸؛ التحقیق، ج۱، ص۳۶۶ ـ ۳۶۷، «بین».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص۴۶۲؛ التحقیق، ج ۱، ص۳۶۷ ـ ۳۶۸.
- ↑ معموری، علی، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۳۳.
- ↑ «و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ «ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّهای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمیماند و هیچ چیز کوچکتر و یا بزرگتر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است» سوره یونس، آیه ۶۱.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص۱۷۹ ـ ۱۸۲.
- ↑ ر.ک: نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۳۴؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر قرآن مهر، ج ۱۵، ص۲۳۰ و ج ۱۷، ص۱۵۶ ـ ۱۵۷؛ ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص۲۰۷ ـ ۲۰۸؛ بخاراییزاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۳۱ و ۱۳۲؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، وبگاه خطابۀ غدیر؛ امامخان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام؛ معارف، مجید و دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص۷۷.
- ↑ «ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم» سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ «و هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر که روزیاش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعهگاه او را میداند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است» سوره هود، آیه ۶.
- ↑ مانند: سورۀ مائده، آیۀ ۱۵؛ سورۀ یونس، آیۀ ۶۱؛ سورۀ نمل، آیۀ ۱ و ۷۵؛ سورۀ سبأ، آیۀ ۳ و....
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۷، ص۱۲۴ ـ ۱۲۷.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص۲۰۷ ـ ۲۰۸؛ تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص۱۲۶؛ معارف، مجید و دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن.
- ↑ «سوگند به این کتاب روشن، به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید و بیگمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است.» سوره زخرف، آیه ۲ ـ ۴.
- ↑ ر.ک: تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص۱۲۶؛ معارف، مجید و دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن.
- ↑ «(این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته شده» سوره بروج، آیه ۲۱ ـ ۲۲.
- ↑ «که این قرآنی ارجمند است، در نوشتهای فرو پوشیده» سوره واقعه، آیه ۷۷ ـ ۷۸.
- ↑ «در نوشتهای فرو پوشیده، که جز پاکان را به آن دسترس نیست.» سوره واقعه، آیه ۷۸ ـ ۷۹.
- ↑ میلانی، سیدعلی، نفحات الازهار، ج ۲۰، ص۷۶ و ۱۱۰.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص۲۰۷ ـ ۲۰۸.
- ↑ «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ (ع)قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صوَ کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ قَامَ رَجُلَانِ مِنْ مَجْلِسِهِمَا فَقَالا یَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ التَّوْرَاةُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْإِنْجِیلُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْقُرْآنُ قَالَ لَا قَالَ فَأَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع)فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صهُوَ هَذَا إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِی أَحْصَی اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فِیهِ عِلْمَ کُلِّ شَیْءٍ»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۱۷۰.
- ↑ ر.ک: بخاراییزاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۳۱ و ۱۳۲؛ نجفی یزدی، سید محمد، پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ص۲۶ و ۲۷.