حسن بن جهم شیبانی در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

حسن بن جهم بن بکیر بن اعین، مکنی به «ابو محمد»، از راویان امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) بود[۱].

او از ثقات اهل حدیث و صاحبان اصول می‌باشد، علمای رجال در کتب خود او را مورد تکریم و تجلیل و احترام قرار داده‌اند، او در خراسان در مجالس حضرت رضا(ع) شرکت می‌کرد، و در مناظرات و احتجاجات آن حضرت که با فلاسفه و دانشمندان و رؤسای ادیان انجام می‌گرفت حضور داشت .

شیخ طوسی گوید: حسن بن جهم مسائلی جمع کرده که توسط حسن بن علی ابن فضال روایت شده است و نجاشی گفته: حسن بن جهم بن بکیر ابومحمد شیبانی از ثقات به شمار است، او از موسی کاظم و ابوالحسن رضا(ع) روایت می‌کند او کتابی دارد که راویان مختلفی از وی نقل می‌کنند، و از آن جمله حسن بن علی بن فضال است.

حسن بن جهم روایات زیادی در اصول و فروع از امام رضا(ع) نقل می‌کند، حسن بن جهم گوید: از امام رضا(ع) سؤال کردم بهترین جای مسجدالحرام برای نماز خواندن کجاست؟ فرمودند: بین حجر و در خانه کعبه که آنجا را حطیم می‌گویند، گفتم: بعد کجا فضیلت دارد؟ فرمودند: نزد مقام ابراهیم(ع)، گفتم: بعد کجا افضل است؟ فرمودند: حجر اسماعیل سؤال کردم بعد کجا بهتر است؟ فرمود: هرجا که به بیت نزدیک باشد افضل است[۲].

وی می‌گوید: «وقتی که حضرت رضا (ع) جواب فقها و اهل کلام را در مجلس مأمون دادند مأمون آن حضرت را احترام زیادی گذاشت، من با آن حضرت به خانه برگشتم و عرضه داشتم: خدا را شکر که رأی و نظر مأمون با شماست و سخنان شما را قبول کرد. حضرت فرمودند: ای پسر جهم! به این احترامات ظاهری مأمون گول نخورید، او به زودی مرا با خورانیدن سم خواهد کشت و این عهدی است محکم و پیمانی که پدرانم از جانب رسول خدا (ص) با من دارند. پس این سخن را تا من زنده‌ام، کتمان کن. حسن بن جهم می‌گوید: تا وقتی که حضرت رضا (ع) به سم شهید شد و در منزل حمید بن قحطبه دفن شدند، من این سخن را به کسی نگفتم»[۳].

در روایتی دیگر حسن بن جهم می‌گوید: «به امام رضا (ع) گفتم: مرا از دعا فراموش نکنید. حضرت فرمودند: گمان می‌کنی که من فراموشت می‌کنم؟ اندکی در خودم اندیشیدم و با خود گفتم: او برای شیعیانش دعا می‌کند و من نیز از شیعیانش هستم. آن‌گاه گفتم: نه، فراموشم نمی‌کنید. فرمودند: از کجا فهمیدی؟ گفتم: من از شیعیانتان هستم و شما برایشان دعا می‌کنید. فرمودند: آیا متوجه چیز دیگری جز این شدی؟ گفتم: نه! امام (ع) فرمودند: هرگاه خواستی بدانی که نزد من چه جایگاهی داری، ببین من نزدت چه جایگاهی دارم»[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۲۹۲ و ۲۹۵.
  2. عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص ۱۰۸-۱۰۹.
  3. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، باب شهادت امام رضا (ع) از بیان حسن بن جهم.
  4. اصول کافی، ج۶، کامل الزیارات، باب ۹، ح۸.
  5. محمدی، حسین، رضانامه ص۲۳۹.