اهل الذکر
اهل الذکر واژهای برگرفته از آیه ۴۳ سوره نحل و آیه ۷ سوره انبیاء به معنای کسانی است که اهل علم بوده و مسائلی را که دیگران ناآگاهند، ایشان میدانند. در این دو آیه بر لزوم مراجعه به اهل ذکر تاکید شده است که امری عقلانی نیز هست. معنا و مصداق آیه عام است اما مهمترین مصداقی که در روایات برای اهل الذکر مطرح شده اهل بیت (ع) هستند.
معناشناسی
اهل الذکر ترکیبی اضافی و مرکب از "اهل" و "ذکر" است.
اهل
واژه أهل به معانی سزاوار و لایق به چیزی، مختار و منتخب، خاندان، خویشان، عیال و فرزندان، ملت و امت و... آمده است[۱]. اهل الرجل یعنی کسانی که در خانه آن مرد زندگی میکنند. سپس به طور مجاز کسانی را که منسوب به یک مرد هستند، اهل بیت آن مرد میگویند[۲]. قدر جامع تمام تعریفها، تعلق، سنخیت، أنس و الفت داشتن با چیزی و اختصاص داشتن به آن است. البته هرچه تعلق چیزی به چیزی بیشتر باشد اختصاص بدان شدیدتر است و هر چه اختصاص شدیدتر باشد صدق عنوان "اهلیت" قویتر خواهد بود[۳].
واژه اهل به هر آنچه که اضافه شود، تمامی افرادی که در آن مشارکت دارد را شامل میشود از همین رو در قرآن کریم اهل به کلمات مختلفی اضافه شده است که همین مشارکت را میرساند؛ به عنوان مثال: "اهل الانجیل"، "اهل هذه القریه" و "اهل التقوی". یعنی کسانی که انجیل را قبول دارند یا کسانی که در یک روستا زندگی میکنند یا کسانی که تقوا دارند[۴]. اهل الذکر بر کسانی که در مسأله ذکر با یکدیگر اشتراک دارند اطلاق میشود[۵].
ذکر
ذکر در لغت به معنای حفظ و یادآوری چیزی و خلاف نسیان] است[۶] و گاهی به حضور شئ در قلب و همچنین به قول نیز اطلاق میشود[۷]. برخی گفتهاند: ذکر گاهی به معنای هیئت نفسانی است که انسان به وسیله آن میتواند معارفی را که کسب کرده نگهداری کند. در این صورت ذکر مانند حفظ است، جز آنکه به اعتبار احراز آن معارف "حفظ" و به اعتبار استحضار آنها "ذکر" گفته میشود[۸].
بنابراین مراد از "اهل الذکر" کسانی هستند که اهل حفظ و علم بوده و مسائلی را که دیگران ناآگاهند، ایشان میدانند[۹].
آیه اهل الذکر
خداوند متعال در دو آیه آیه ۴۳ سوره نحل و آیه ۷ سوره انبیاء لزوم مراجعه به اهل ذکر را بیان کرده است. این دو آیه که به "آیه اهل الذکر" یا "آیه سوال" معروف هستند[۱۰]، همگان را به لزوم پرسشگری از اهل خبره در مسائلی که علم ندارند فرا میخواند. رجوع به آگاهان و دانایان در هرمسألهای، امری عقلانی و طبیعی است و رجوع جاهل به عالم مبنای ارتباطات بشری است. علامه طباطبایی میگوید: آیه اشاره به یك اصل عمومی عقلایی است كه جاهل به اهل خبره مراجعه میكند[۱۱].[۱۲]
اهلالذکر کدامند؟
بر اساس نظر مفسران با توجه به سیاق این آیه، منظور از اهل ذکر، اهل علم و خبرگان هستند؛ کسانی که بیشترین تعلق و سنخیت را با ذکر (قرآن، کتب آسمانی و...) دارند و در آیات مورد بحث، اهل ذکر، علمای یهود و نصاری[۱۳] یا عالمان به اخبار گذشتگان و آگاهان به احوال امتهای پیشین هستند[۱۴]. مقصود از سؤال نیز پرسش از نشانههای نبوت است که در کتابهایشان وجود دارد[۱۵]. با این حال مفسران مفهوم اهلالذکر را عام گرفته و مصادیق دیگری برای آن ذکر کردهاند. در میان مفسران شیعه و سنی دو دیدگاه درباره مصداق اهل ذکر مطرح است:
اهلبیت
مفسران شیعه با استناد به روایات متعددی[۱۶] مصداق بارز و کامل اهل ذکر را اهلبیت(ع) دانستهاند[۱۷]. در تفاسیری از اهلسنت نیز با تکیه بر روایاتی، منظور از اهلالذکر،محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) معرفی شدهاند؛ کسانی که اهل علم و معدن تأویل و تنزیل هستند[۱۸]. قرطبی و طبری از مفسران اهل سنت، ذیل آیه ۷ سوره انبیاء روایتی را نقل میکنند که در آن علی(ع) در زمان نزول این آیه میفرماید «نحن اهلالذکر؛ ما اهل ذکر هستیم»[۱۹].
در توضیح روایات فوق همچنین گفته شده مقصود ائمه از اینکه گفتهاند ما اهلالذکر هستیم ظاهر آیه نیست؛ زیرا کافران مکه ممکن نبوده از ائمه چیزی بپرسند و بر فرض پرسش هم کلام ایشان را حجت نمیدانستند، چنانکه کلام رسول خدا را نمیپذیرفتند؛ بنابراین منظور از این روایات تشبیه و تمثیل است. با این توضیح که هر چیز را باید از اهلش پرسید. همانگونه که بشر بودن پیامبران را از عالمان امتهای پیشین باید پرسید، تفسیر و احکام اسلام را نیز باید از امامان معصوم(ع) پرسید[۲۰].
به گفته برخی معاصرین، قبول این مسئله که اهلبیت روشنترین مصداق اهل ذکر هستند، با نزول این آیه درباره دانشمندان اهل کتاب منافاتی ندارد؛ چراکه در روایات تفسیری قرآن بارها این مسئله تکرار شده و مصداقهای معینی وجود دارد که مفهوم وسیع آیه را محدود نمیکند[۲۱].
عالمان
به گفته برخی محققان، غالباً با توجه به سیاق آیه، اهل ذکر را اهل کتاب یا اهل علم (علما) معنا کردهاند[۲۲]. معنای اهل ذکر شامل تمام کسانی است که علم و آگاهی بیشتری دارند. این آیه را ارشاد به یکی از اصول عقلایی و احکام عام عقلی میدانند که از وجوب رجوع جاهل به عالم در هر فن و رشته سخن میگوید و به همین جهت روشن است که این دستور یک دستور تعبدی نبوده و امر آن هم، امر مولوی نیست[۲۳].
مفسران اهل سنت پانزده معنا برای اهل ذکر گفتهاند[۲۴] که مراد از آن سه گروهاند: «اهل کتاب به طور اعم (هر کتابی به غیر از تورات و انجیل) یا اخص (مثلا اهل تورات)»، «اهل قرآن»[۲۵] و «علمای اهل بیت»[۲۶].[۲۷]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲ ص۲۸؛ بصائر ذوی التمییز، ج۲، ص۸۳، ۸۵.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ج۱ ص۹۶.
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۱۶۹، «اهل».
- ↑ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج ۱، ص۱۳۵.
- ↑ ر.ک: عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت؛ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۵۸؛ لسان العرب، ج۵، ص۴۹، «ذکر».
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۳۲۸؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص۳۴۶.
- ↑ مفردات، ص۳۲۸؛ بصائر ذوی التمییز، ج۳، ص۹، «ذکر».
- ↑ ر.ک: عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت؛ اصغرپور قراملکی، محسن، مقاله «اهل الذکر»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص ۱۳۰ - ۱۳۳.
- ↑ آخوند خراسانی، محمد کاظم، کفایة الاصول، ص۳۰۰.
- ↑ المیزان، ج ۱۲ ص ۲۷۵
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲.
- ↑ ابوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۳۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۵۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۵۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۵۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ اصغرپور قراملکی، «اهلالذکر»، ص۱۳۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱ و ج۱، ص۳۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۷۲.
- ↑ حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۲.
- ↑ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج ۱۱، ص۲۷۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۵.
- ↑ شعرانی، نثر طوبی، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ نجارزادگان و هادیلو، «بررسی و ارزیابی وجوه جمع بین روایات اهلالذکر»، ص۳۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۵۹.
- ↑ بشوی، «نقد و بررسی دیدگاه فریقین درباره اهل ذکر»، ص۵۷.
- ↑ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۰۸.
- ↑ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۴۹۲.
- ↑ ر.ک: عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت.