شهادت امام سجاد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

شهادت امام زین العابدین(ع) را به اختلاف از سال ۹۲ تا ۱۰۰ق گفته‌اند و در سال ۹۴ و ۹۵ ق تأکید افزون‌تری است. در جمع میان همه روایات، شهادت امام سجاد(ع) روز ۲۵ محرم سال ۹۴ق ترجیح یافته است[۱]. منابع تاریخی کمتر به علت شهادت امام پرداخته‌اند. شیخ صدوق نخستین کسی است که شهادت امام را در کتاب الاعتقادات مطرح کرده و به عنوان دیدگاه مشهور شیعه یاد شده است. بر اساس این دیدگاه، همه امامان به وسیله شمشیر یا زهر به شهادت رسیده‌اند[۲].

دوران امامت امام زین العابدین(ع) با حکومت پنج تن از حاکمان غاصب اموی هم‌زمان شد[۳]. هرچند امام کوشید با کمترین حساسیت، زیرساخت‌های عقیدتی جامعه را تصحیح کند، ولی افشاگری‌های حضرت و مشاهده نفوذ فکری و معنوی امام سجاد(ع) برای حکومت آسان نبود. چنان که منابع متأخر روایتی از ابن شهاب زهری نقل کرده‌اند که ولید می‌گفت: تا وقتی علی بن الحسین(ع) زنده است راحتی ندارم[۴]. از این رو، فشارهای گوناگونی بر آن حضرت و نزدیکان ایشان اعمال شد تا اینکه حضرت به دست ولید بن عبدالملک[۵]، یا برادرش هشام[۶] مسموم و شهید شد. بنا بر روایت سعید بن مسیب هیچ مرد و زنی و انسان خوب و بدی نبود، مگر اینکه در تشیع جنازه امام سجاد(ع) حاضر شد و هنگام نماز بر او تکبیر از آسمان و زمان شنیده شد[۷]. آن حضرت در قبرستان بقیع در کنار مرقد امام حسن مجتبی(ع) دفن شد[۸].

منابع

  1. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲

پانویس

  1. ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۷۱؛ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۳۰۲؛ مقدسی، بازپژوهشی تاریخ ولادت و شهادت معصومان(ع)، ص۳۴۱ - ۳۴۴.
  2. صدوق، الاعتقادات، ص۹۷ - ۹۸.
  3. حاکمان این دوره عبارت‌اند: یزید بن معاویه (حک: ۶۰ - ۶۴ق)، معاویة بن یزید (حک: ۶۴ق چهل روز یا چهار ماه)، مروان بن حکم (حک: ۶۵ق - بیش از نُه ماه)، عبد الملک مروان (حک: ۶۵ - ۸۶ق) و ولید بن عبدالملک (حک: ۸۶ - ۹۶ق).
  4. حکیم، اعلام الهدایه، ج۶، ص۸۶.
  5. صدوق، الاعتقادات، ص۹۸.
  6. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۵۱ - ۱۵۳.
  7. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۳۴.
  8. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص۲۰۸.