نص بر امام در معارف و سیره فاطمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

بازگویی روایات تعیین امام از طریق نص

جریان حکمرانی ابوبکر پس از رسول خدا(ص) از دیدگاه فاطمه(س) علاوه بر اینکه ستم بزرگی در حقّ امیرالمؤمنین(ع) بود، نادیده گرفتن سخنان رسول اکرم(ص) و بی‌احترامی به آن نیز محسوب می‌شد. از این رو حضرت زهرا(س) سکوت در برابر این ستمگری را جایز ندانست و با تمام توان علیه آن دست به مبارزه زد. ایشان در هر فرصتی سعی می‌نمود این مسئله را به اثبات برساند که جریان جانشینی پیامبر در دوران حیات آن حضرت از جانب خداوند تعیین شده و رسول خدا(ص) نیز آن را برای امت اسلامی ابلاغ نموده است.

فاطمه(س) برای اثبات این مسئله، از کوچک‌ترین فرصت‌ها بهره جست. طبق شواهد، حتی در اموری مانند احوالپرسی ساده، مسئله منصوص بودن امامت را مطرح می‌کرد. بنا به روایتی در روزهای آخر عمر حضرت زهرا(س)، أمّ‌سلمه (یکی از همسران پیامبر) برای احوالپرسی به خدمت حضرت زهرا(س) آمد و پرسید: «ای دختر پیامبر شب را چگونه به صبح آوردی؟ حضرت فرمود: به صبح آوردم در حالی که تاریکی غم و اندوه مرا فراگرفته است. پیامبر از دست رفت و وصی او مظلوم واقع شد، به خدا سوگند پرده وصایت دریده شد. کسی که امامتش بر خلاف آنچه که خداوند در قرآن مقرّر فرموده و رسول الله(ص) در تأویل قرآن بیان نموده بود، غصب شد. همه این کارها از روی کینه‌های باقی‌مانده از جنگ بدر و خونخواهی کشته‌های جنگ احد که در دل‌های منافقان پنهان بود، انجام شد؛ اما روزی که حکومت را غصب کردند، تمام آن کینه‌ها و حسادت‌ها را بر ما فرو ریختند»[۱].

همچنین هنگامی که عمر برای بیعت گرفتن از امیرالمؤمنین(ع) به درب خانه فاطمه(س) رفت، فاطمه(س) به پشت در آمد و فرمود: «در تمام عمر خود هیچ قومی را نمی‌شناسم که بی‌وفاتر و بی‌عاطفه‌تر از شما باشند. جنازه رسول خدا(ص) را نزد ما گذاشته و سرگرم کار خود؛ یعنی به دست آوردن خلافت شدید؛ نه مشورتی با ما نمودید و نه کمترین حقی برای ما قائل شدید؛ گویا شما هیچ اطلاعی از فرمایش پیامبر(ص) در روز غدیر خم نداشتید. به خدا سوگند در همان روز آن‌چنان امر ولایت را محکم ساخت که جای هر طمع و امیدی برای شما باقی نگذاشت؛ ولی شما آن را رعایت نکرده و همه رابطه‌ها را با پیامبرتان قطع نمودید. البته خداوند متعال میان ما و شما حاکم خواهد بود»[۲]. همین داستان را ابن قتیبه با اندکی تفاوت نقل نموده است[۳].

از امام صادق(ع) نیز نقل شده است: هنگامی که عمر می‌خواست با جبر و اکراه از امیرالمؤمنین(ع) برای ابوبکر بیعت بگیرد، حضرت زهرا(س) او را مورد ملامت و نکوهش قرار داد و فرمود: ای سنگ‌دل مرزنشناس! تا هنوز آب غسل پیامبر(ص) نخشکیده و کفنش تغییر ننموده است؛ این‌گونه به ما ستم می‌نمایی؟ سپس دست‌ها را جانب آسمان بلند نمود و در پیشگاه خداوند با گریه و زاری عرض نمود: «خدایا! به تو شکایت می‌کنیم به خاطر اندوه از دست دادن پیامبر و فرستاده و برگزیده‌ات و [به تو شکایت می‌کنیم] از ارتداد امت پیامبر و اینکه ما را از دسترسی به حقمان محروم ساختند؛ همان حقی که در کتاب نازل شده بر پیامبرت، برای ما قرار دادی»[۴].

همچنین در وصیت حضرت زهرا(س) به امیرالمؤمنین(ع) پس از توصیه به دفن شبانه‌اش، به مسئله منصوص بودن امامت اشاره نموده است و می‌فرماید: «گروهی که عهد خداوند و عهد پدرم رسول خدا را درباره شوهرم علی نقض نموده‌اند، بر من نماز نگزارند»[۵].

با توجه به آنچه نگاشته شد، می‌توان دریافت که فاطمه زهرا(س) با صراحت، مبنای تعیین امام را نص الهی دانسته و بر این نکته تأکید دارد که حتی پیامبر(ص) در اصل گزینش امام هیچ‌گونه دخالتی ندارد و وظیفه او تنها ابلاغ امام منتخب از سوی خداوند به مردم است[۶].

منابع

پانویس

  1. «كَيْفَ أَصْبَحْتِ عَنْ لَيْلَتِكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَالَتْ أَصْبَحْتُ بَيْنَ كَمَدٍ وَ كَرْبٍ فُقِدَ النَّبِيُّ وَ ظُلِمَ الْوَصِيُّ هُتِكَ وَ اللَّهِ حِجَابُهُ مَنْ أَصْبَحَتْ إِمَامَتُهُ مَقْبَضَةً عَلَى غَيْرِ مَا شَرَعَ اللَّهُ فِي التَّنْزِيلِ وَ سَنَّهَا النَّبِيُّ صفِي التَّأْوِيلِ وَ لَكِنَّهَا أَحْقَادٌ بَدْرِيَّةٌ وَ تِرَاتٌ أُحُدِيَّةٌ كَانَتْ عَلَيْهَا قُلُوبُ النِّفَاقِ مُكْتَمِنَةً لِإِمْكَانِ الْوُشَاةِ فَلَمَّا اسْتُهْدِفَ الْأَمْرُ أَرْسَلَتْ عَلَيْنَا شَآبِيبَ الْآثَارِ مِنْ مَخِيلَةِ الشِّقَاقِ»؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج۲، ص٢٠۶؛ غرر الأخبار، ص۳۱۹؛ بحار الأنوار، ج۴٣، ص١۵۶؛ عوالم العلوم، ج۱۱، ص۲۲۸.
  2. «لَا عَهْدَ لِي بِقَوْمٍ أَسْوَأَ مَحْضَراً مِنْكُمْ تَرَكْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ جِنَازَةً بَيْنَ أَيْدِينَا وَ قَطَعْتُمْ أَمْرَكُمْ فِيمَا بَيْنَكُمْ فَلَمْ تُؤَمِّرُونَا وَ لَمْ تَرَوْا لَنَا حَقَّنَا كَأَنَّكُمْ لَمْ تَعْلَمُوا مَا قَالَ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ وَ اللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ يَوْمَئِذٍ الْوَلَاءَ لِيَقْطَعَ مِنْكُمْ بِذَلِكَ مِنْهَا الرَّجَاءَ وَ لَكِنَّكُمْ قَطَعْتُمُ الْأَسْبَابَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ نَبِيِّكُمْ وَ اللَّهُ حَسِيبٌ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ الإحتجاج، ج۱، ص۸۰؛ غرر الأخبار، ص۲۸۱؛ مرآة العقول، ج۵، ص۳۱۹.
  3. الامامة والسیاسة، ص٣٠.
  4. «اللَّهُمَّ إِلَيْكَ نَشْكُو فَقْدَ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ ارْتِدَادَ أُمَّتِهِ عَلَيْنَا وَ مَنْعَهُمْ إِيَّانَا حَقَّنَا الَّذِي جَعَلْتَهُ لَنَا فِي كِتَابِكَ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّكَ الْمُرْسَلِ»؛ الهدایة الکبری، ص۴٠٧؛ حلیة الأبرار، ج۶، ص۳۹۱؛ بحار الأنوار، ج۵٣، ص١٨؛ ریاض الأبرار، ج۳، ص٢٢۶.
  5. «لَا يُصَلِّي عَلَيَّ أُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ أَبِي رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ بَعْلِي»؛ الهدایة الکبری، ص١٧۴؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص٣۴٨؛ عوالم العلوم، ج١١، ص۵٧۴.
  6. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۵۲.