انفاق در معارف و سیره معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

انفاق معصومان بر فقیران و درماندگان از جمله راهکارهای اعمال‌شدۀ آن حضرات در فقرزدایی بوده است که در گونه‌های مختلفی از حیث کمّی و کیفی تجلی کرده است. گاهی کم و اندک بوده است، گاهی کلان و بسیار، گاهی به صورت نقدینگی و گاهی غیرنقدی و در مواردی هم ترکیبی از نقدی و غیر آن بوده است که هم‌اکنون در این مقام از مقال به بیان و بررسی نمونه‌هایی چند از هر کدام آنها می‌پردازیم. البته نمونه‌های فراوانی از کم و کلان آن به نام هر کدام از حضرات معصومان(ع) در صفحات تاریخ ثبت شده است؛ ولی در این مقام تنها بر مواردی چند از نمونه‌های آن نگاهی می‌افکنیم که از آن شمار است: انفاق چهار درهم توسط امیر مؤمنان علی(ع) در شرایط سخت اقتصادی آن حضرت که قرآن از آن خبر داده و فرموده است[۱]: «کسانی که اموال خود را شب یا روز پنهان یا آشکار انفاق می‌کنند، مزدشان نزد پروردگارشان محفوظ است، نه ترسی بر آنها است و نه اندوهگین می‌شوند»[۲]. این انفاق به ظاهر کم و اندک بوده است، اما به لحاظ شرایط مالی آن حضرت از چنان ارزشی برخوردار بوده است که صاحب آن شایستۀ نزول آیۀ قرآن در شأن خودش می‌گردد؛ چنان‌که بسیاری از مفسران بزرگ فریقین، اعم از شیعه و اهل سنت همچون عیاشی، ابن‌فرات کوفی، سیوطی و طبرسی، آیۀ شریفه را نازل در شأن امیر مؤمنان علی(ع) دانسته‌اند و چنین گفته‌اند که آن حضرت تنها مالک چهار درهم بوده است که یکی از آنها را شب صدقه داد و دیگری را روز، سومین آنها را پنهانی به فقیر عطا کرد و درهم چهارم آن را علنی و آشکار بر فقیر انفاق فرمود و بر موقعیت و مرتبه‌ای در پیشگاه الهی دست یافت که از پس این انفاق ایثارگونه، آیۀ مزبور در شأن آن حضرت نازل گردید[۳]؛ زیرا هر آنچه در اختیار بود و توان بر انفاق آن را داشت، انفاق می‌کرد. البته چنین هم نبوده است که برای انفاق به انتظار نقد آن بنشیند؛ بلکه اگر نقدینه‌ای برای انفاق در اختیار نداشت، ملک و باغی را می‌فروخت و نقد آن را انفاق می‌کرد. امام باقر(ع) نیز به لحاظ اینکه از نظر مالی در وضعیت سختی قرار داشته است، انفاق آن حضرت کم و متناسب با شرایط مالی آن حضرت بوده است؛ چنان‌که بر پایۀ گزارش امام صادق(ع)، پدر بزرگوارش امام باقر(ع) از کمترین ثروت دنیا برخوردار بوده است و درعین‌حال سنگین‌ترین مئونه را بر دوش داشته است؛ ازاین‌رو هر جمعه فقط دیناری را صدقه می‌داد و می‌فرمود: «فضیلت صدقه روز جمعه به لحاظ برتری این روز بر دیگر ایام، چند برابر است»[۴].

امام در خطبه‌ای خطاب به مردم می‌فرماید: پسر برادر شما، حسن بن علی، مالی جمع کرده است و می‌خواهد آن را بین شما تقسیم کند. همه مردم حاضر می‌شوند تا از کرم و انفاقش بهره‌مند گردند؛ اما حضرت بلند شد و فرمود: تنها این اموال را برای فقرا جمع کرده‌ام. آن‌گاه نیمی از مردم برخاستند و راه خود گرفتند و از فقیران اول شخصی که از آن حضرت مالی دریافت کرد، اشعث بن قیس بود[۵]. انفاق امام سجاد(ع) نیز از نمونه‌های دیگر این دست از انفاق‌ها بوده است که به گواهی تاریخ، دو بار تمام اموال خود را در راه خدا انفاق کرده است[۶]. علی بن موسی‌الرضا(ع) زمانی که در خراسان بود، تمام اموال خود را میان مستمندان تقسیم کرد؛ درحالی‌که میان مردم چنین انفاق و بخششی متداول نبود؛ ازاین‌رو فضل بن سهل به امام عرض کرد این کار شما زیان‌آور است، اما آن حضرت در پاسخ او فرمود: خیر چنین نیست، بلکه این عمل غنیمت است. آن‌گاه فرمود: هر آنچه را که برای اکرام بندگان خدا می‌دهی، هرگز آن را ضرر نشمار[۷].

پس هر کدام از حضرات معصومان بر اساس تمکن و شرایط مالی خود انفاق‌هایی به میزان کم یا بیش آن همواره داشته‌اند و به خاندان سخاوت و کرم مشهور شدند؛ به‌گونه‌ای‌که وقتی در مدینه سراغ شخص کریمی را می‌گرفتند، کسی غیر از این خانواده معرفی نمی‌شد. فقیری کنار مسجد پیامبر(ص) نشسته بود و از عثمان بن عفان تقاضای کمک کرد. او دستور پرداخت پنج درهم را به او داد؛ اما فقیر که گویا بیش از این را می‌طلبید از عثمان خواست که سخی‌ترین مردم را معرفی کند، او با انگشت خود به حسنین(ع) و عبدالله بن جعفر که در گوشه‌ای از مسجد نشسته بودند، اشاره نمود؛ سپس فقیر به سوی آنان رفت و درخواست کمک کرد. امام حسن(ع) مبلغ پنجاه دینار، امام حسین(ع) مبلغ ۴۹ و عبدالله بن جعفر ۴۸ دینار به او عطا کردند. وقتی فقیر در بازگشت ماجرا به عثمان گزارش داد، پس از شنیدن سخن وی گفت: این خاندان کانون علم و حکمت و سرچشمۀ نیکی و فضیلت‌اند. نظیرآنها را کَی می‌توان یافت[۸].

پس سرآمدی خاندان عصمت و طهارت در انفاق، همچون دیگر خصال و فضایل آنان، مشهور و زبانزد خاص‌و‌عام بوده است که از انفاق مستمر و فراگیر همۀ مقاطع و شرایط زندگی آنان بر می‌خیزد و افزون بر اینکه خود همواره عامل به آن بودند و این سنت حسنه را بنیان نهادند، آن را به نسل‌های بعدی خود نیز انتقال می‌دادند و در مواردی برخی از آنان، فرزندان خود را بر آن سفارش می‌کرده‌اند؛ چنان‌که برخی از گزاره‌های روایی و تاریخی از این حکایت می‌کند که علی بن موسی الرضا(ع) در نامه‌ای به فرزندش امام جواد(ع) نوشته است: شنیده‌ام هرگاه می‌خواهی از خانه‌ات بیرون بروی، غلامان ترا از در کوچک بیرون می‌برند؛ ولی بدان این کار را برای خیرخواهی انجام نمی‌دهند؛ بلکه از اینکه کسی از تو بهره‌مند شود بخل می‌ورزند؛ ازاین‌رو به حقی که بر تو دارم پس از وصول این نامه، ورود و خروج خود را از در بزرگ تنظیم کن و هرگاه تصمیم داری از خانه بیرون بروی، زر و سیم همراه خود بردار و هر کس از تو درخواست کمک کرد، او را از کرم خود بهره‌مند ساز... انفاق کن و از تنگدستی نترس[۹].

این‌گونه از توصیه‌ها و سفارش‌ها تنها به فرزندان آن حضرات محدود نمی‌شد، بلکه دیگران را نیز به آن فرا می‌خواندند و سفارش می‌کردند تا با انفاق کم‌وبیش آنان به مستمندان، فقر و محرومیت را کاهش دهند و حضور همواره انفاق‌گران را در عرصۀ انفاق نهادینه سازند؛ ازاین‌رو همگان را بر انجام و استمرار آن ترغیب می‌کردند؛ چنان‌که بر پایه برخی از روایات همچون روایت جامع الاخبار از پیامبر خدا(ص) پاداش آن را برابر با آمرزش گناهان شمرده‌اند. خدا در پاسخ ابراهیم که به درگاهش عرضه داشت: «پاداش کسی که برگرسنه‌ای اطعام کند، چیست؟ فرمود: جزای وی آمرزش او است»[۱۰]. شایان ذکر است که انفاق کم‌وبیش و هموارۀ معصومان(ع) روشمند و بر قواعد و اصولی استوار بوده است که در این مقام با نمونه‌هایی چند از آنها آشنا می‌شویم.[۱۱]


منابع

پانویس

  1. ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ «آنان که دارایی‌های خود را در شب و روز پنهان و آشکار می‌بخشند پاداششان نزد خداوند است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۲۷۴.
  2. ترجمۀ آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی.
  3. ابراهیم بن فرات کوفی، تفسیرفرات الکوفی، ص۷۰-۷۲؛ محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، ج۱، ص۱۵۱؛ عبیدالله بن احمد حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۴۰؛ جلال‌الدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۱، ص۳۶۳؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۶۷.
  4. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الاعمال، ص۱۸۵؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۸۶، ص۳۵۰.
  5. ابن‌سعد زهری، ترجمه الامام الحسن(ع) من کتاب الطبقات الکبیر لابن سعد، ص۵۸.
  6. «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) إِنَّ أَبَاهُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع) قَاسَمَ اللَّهَ مَالَهُ مَرَّتَيْنِ» (ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج۴، ص۵۵؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۶، ص۹۱۱).
  7. «فَرَّقَ بِخُرَاسَانَ مَالَهُ كُلَّهُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ» (ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج۴، ص۳۶۱).
  8. شیخ صدوق، الخصال، ج۱، ص۱۳۵.
  9. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۸؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، ص۱۰۲.
  10. محمد بن محمد شعیری، جامع الاخبار، ص۱۱۰.
  11. علی اکبری، محمد حسین، سیره معصومان در فقرزدایی، ص ۱۸۶.