آتشی از عدن
مقدمه
نزدیکترین نشانه به برپایی قیامت، به احتمال آتشی است که از عدن بیرون آمده، مردم را به محشر سوق میدهد «تَسُوقُ النَّاسَ إِلَى الْمَحْشَر».
در برخی روایات، افزون بر موارد یادشده، ناهنجاریهای اجتماعی و گناهان آشکار و عمومی نیز به عنوان اشراط الساعه نام برده شده که مشروحترین و جامعترین حدیث در این زمینه آن است که ابن عباس از پیغمبر گرامی اسلام(ص) در داستان حجة البلاغ نقل کرده است[۱]در بخشی از آن آمده است: رسول خدا(ص) در کعبه را گرفت و سپس روی خود را به طرف ما کرد و فرمود: میخواهید شما را خبر دهم از نشانههای قیامت؟ و در آن روز سلمان رضی الله عنه از هر کس دیگر به آن حضرت نزدیکتر بود؛ لذا در پاسخ رسول خدا(ص) عرضه داشت: بله، یا رسول الله! حضرت فرمود: «یکی از علامتهای قیامت این است که نماز ضایع میشود یعنی از میان مسلمین میرود و از شهوات پیروی میشود و مردم به سوی هواها میل میکنند. مال مقامی عظیم پیدا میکند و مردم آن را تعظیم میکنند. دین به دنیا فروخته میشود. در آن زمان است که دل افراد با ایمان در درونشان، برای منکرات بسیاری که میبینند و نمیتوانند آن را تغییر دهند، آب میشود آن چنان که نمک در آب حل میگردد. سلمان با شگفتی گفت: یا رسول الله: به راستی روزی خواهد رسید؟ فرمود: آری، به آن خدایی که جانم به دست او است؛ ای سلمان!... در این هنگام منکر، معروف، و معروف منکر میشود. خائن امین قلمداد میگردد و امین خیانت میکند. دروغگو تصدیق میشود و راستگو تکذیب میگردد. سلمان شگفتزده پرسید: یا رسول الله! به راستی چنین چیزی خواهد شد؟. فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است ای سلمان!... در آن روز ربا همه جا را میگیرد و یک عمل آشکار میشود. معلاملات با غیبت و رشوه انجام میشود و دین خوار و دنیا بلند مرتبه میشود. سلمان گفت: یا رسول الله! آیا این نیز واقع خواهد شد؟. فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است ای سلمان! در این هنگام طلاق زیاد میشود و هیچ حدی جاری نمیگردد؛ البته خدای تعالی از این بابت هرگز متضرر نمیشود.... سلمان عرضه داشت: یا رسول الله آیا چنین وضعی خواهد شد؟. فرمود: آری به خدایی سوگند که جانم به دست او است ای سلمان! این وقتی است که حرمتها و قرقها شکسته میشود و مردم از روی آگاهی و عمدی در پی ارتکاب گناه هستند. اشرار بر اخیار مسلّط میشوند؛ دروغ آشکار و بیپرده و لجاجتها ظاهر میگردد و فقرا فقر خود را علنی میکنند. مردم در لباس به یکدیگر فخرفروشی میکنند و باران در غیر فصل آن میباشد. مردم شطرنج و نرد و موسیقی را کاری پسندیده میشمارند و در مقابل امر به معروف و نهی از منکر را عملی نکوهیده میدانند تا آنجا که یک فرد با ایمان ذلیلترین و منفورترین فرد امت میشود»[۲].[۳]
منابع
پانویس
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص۳۰۳ – ۳۰۷؛ الکافی، ج ۳، ص۲۶۱.
- ↑ محمد حسین طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۵، ص۶۴۹ – ۵۵۲.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۳، ص۱۴۹ ـ ۱۵۰.