نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Admin(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۷ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۷ توسط Admin(بحث | مشارکتها)
ماجرای خسف بیدا چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«مرحوم مجلسی در لوامع[۱] و روضه المتقین ذیل روایات سفیانی بیاناتی دارند. در مورد جیش الخسف، محل خسف و فاصله آن تا مدینه: "يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ"؛ چه کسانیاند و از روایات چه استفاده میشود؟ مرحوم مجلسی اول در لوامع[۲] بیان مفصلی دارند که در حدیث صحیح از امام صادق (ع) آمده است: «در سه موضع نماز خواندن مکروه است...»[۳]، یکی سرزمین بیداء است. بیداء را ذات الجیش هم میگویند که لشکر سفیانی همانجا به زمین فرو میروند؛ اما این خسف چه موقع است؟ آیا در زمان ظهور امام زمان است (که در اینصورت جیش الخسف از علامات ظهور نمیشود) یا قبل ظهور است؟
علامه میگوید: در آنجا (بیداء) این لشکر به زمین فرو میرود و این، در زمان ظهور حضرت صاحب الامر است. این یک بیان که روایتش نیز صحیح است. باز میفرماید: بر اساس برخی روایات، خسف قبل از ظهور حضرت است[۴]. سپس میفرماید: در این بیداء (محل خسف) نماز مکروه است و ده روز قبل از ظهور آن حضرت دجال ظهور میکند. پس، طبق این بیان دجال میشود از علامات ظهور و اکثر لشکر او از یهود خواهند بود. حضرت صاحب الامر که در مکه ظهور میفرماید، ابتدا جمعی با آن حضرت بیعت خواهند کرد (۳۱۳ نفر از اولیاء الله که از خاص الخواص هستند) اینها پیشقدم هستند و با آن حضرت بیعت میکنند. قوام دنیا، بلکه عالَم به اینهاست (نه زمین، بلکه کل عالَم). دقت کنید: دجّال، ده روز قبل از ظهور امام، ظهور میکند[۵] و امام زمان را هدف قرار میدهد و به سمت مکه میآید؛ ایشان بیاناتی دارد که در نگاه ابتدایی برخلاف روایاتی است که در ذهنمان بوده است.
ایشان میفرماید: دجال قصد مکه میکند و حضرت عیسی از آسمان فرود میآید. (در روز خروج آن حضرت) امام، به حضرت عیسی تکلیف میکند که پیش بایست تا به تو اقتدا کنم! حضرت عیسی میگوید: «من امت جد تو و تابع شما هستم، شما پیش بایستید!» پس حضرت پیش میایستد و حضرت عیسی نماز جمعه را به امام در مکه، در مسجدالحرام اقتدا میکند و اهل مکه همه با امام بیعت میکنند (جمعی با میل و جمعی به کراهت) بعد متوجه مدینه مشرفه میشود که در این حال، دجال در نزدیکی مدینه منوره به امام میرسد و در همان ذات الجیش، دجال دعوی الوهیت میکند. حضرت صاحب الامر حضرت عیسی را که پیشقراول لشکر آن حضرتاست به دعوت نزد دجال میفرستد و او را به اسلام میخواند؛ امّا دجال قبول نمیکند؛ لذا حضرت او را به قتل میرساند[۶] و زمین بیداء که دو فرسخ است (که قبلاً لشکر سفیانی را فرو برده است) دجال[۷] و مرکب و لشکرش را فرو میبرد.
نکته: گفته شد که حضرت عیسی او را میکشد آیا زمین کشته او را فرو میبرد یا خودش را؟ ظاهر این نقل جسدش میباشد. منطقه بیداء و ذات الجیش دو خسف دارد: یکی خسف سفیانی و دیگری خسف دجال، که باید این مطلب مطالعه و بررسی شود. براساس فرمایش امام صادق (ع) در مسیر مکه به مدینه سه جا نماز مکروه است که ذات الجیش یکی از آنها بود (که آبستن دو حادثه است). دوم، ذات السلاسل و سوم، وادی ضَجنان که معروف است و درگیریهایی در آنجا بوده است.
این دو وادی که به بیداء نزدیک است، لشکر دجال را فرو گرفته است. این دو نقطه، سلاسل و ضجنان ظاهراً نزدیک بیداء هستند و لشکر دجال و تمام آن مناطق را فراگرفتهاند. بعد میفرماید این هر سه وادی محل خسف دجال است؛ چنانکه ظاهر حدیث است و ممکن است خسف جمع دیگر در این دو وادی باشد. اینکه امام صادق (ع) فرمودند در این سه موضع نماز مکروه است، یا بدان لحاظ است که این سه مکان محل نزولِ غضب خدا هستند؛ یعنی انتقام الهی در این منطقه است؛ یا ممکن است به لشکر دجال کاری نداشته باشد و عده دیگری فرو روند. پس در این سه وادی نماز مکروه است»[۸].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«پس از آنکه سپاه سفیانی به قصد ترور امام مهدی (ع) عازم مکه میشود در میانه راه و در منطقه بیداء این لشکر در زمین فرو میرود و به جز دو یا سه نفر کسی از آنها زنده نمیماند. روایات متعددی گزارشگر رخ دادن حادثه خسف بیداء هستند که در طی مباحث قبل بسیاری از آنها ذکر شدند و از اینرو نیازی به تکرار مجدد آنها نیست. این رخداد حادثهای اعجازآمیز است که با اراده خداوندی و دخالت نیروهای غیبی انجام میپذیرد. اعجازآمیز بودن این رخداد تعدادی از روایات قابل استنباط است. تعبیر پارهای از روایات این است که منادی آسمانی ندا میدهد و به زمین دستور فرو بلعیدن لشکر سفیانی را میدهد. از جمله اینکه امام باقر (ع) در ادامه روایت معتبر پیشین میفرمایند: " قَالَ فَيَنْزِلُ أَمِيرُ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ الْبَيْدَاءَ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا بَيْدَاءُ أَبِيدِي الْقَوْمَ فَيَخْسِفُ بِهِمْ فَلَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَر"[۹]. تعبیر برخی دیگر از روایات این است که خداوند به بیداء دستور میدهد لشکر سفیانی را فرو بلعد. از جمله در حدیث معتبری از امام باقر (ع) چنین روایت شده است: " فَإِذَا جَاءَ إِلَى الْبَيْدَاءِ يَخْرُجُ إِلَيْهِ جَيْشُ السُّفْيَانِيِّ فَيَأْمُرُ اللَّهُ الْأَرْضَ فَتَأْخُذُ أَقْدَامَهُمْ "[۱۰]. البته از آنجا که اقدام جبرئیل به امر خداوند سبحان انجام میپذیرد در یک روایت خسف به خداوند نسبت داده شده و در روایت دیگر به جبرئیل و از این نظر این دو روایت مضمونی همسو و همآهنگ دارند. به هر روی گذشته از نکته یادشده، دستور مستقیم خداوند و دخالت جبرئیل در این ماجرا به روشنی بر این مطلب دلالت دارد که حادثه یادشده امری خارقالعاده و اعجازآمیز است. در پاسخ به این پرسش که در نظام آفرینش اصل بر این است که جریان امور از مجرای عادی و طبیعی آن باشد و تحقق پدیدههای اعجازآمیز در حالت اضطرار و در شرایط ویژه انجام بپذیرد باید دید چگونه خسف بیداء که رخدادی اعجازآمیز است اتفاق میافتد. آنچه باعث شده است که این رخداد معجزهآسا اتفاق بیافتد این است که وقتی سپاه خسف در دل زمین فرو میرود یا زمانی است که امام مهدی (ع) در شرف حرکت جهانی خود هستند یا از اعلان عمومی آن چیزی نگذشته است و جمعیت انبوه مؤمنان جهان فرصت پیوستن به آن حضرت را پیدا نکردهاند. به همین دلیل آن حضرت از نظر عِده و عُده در ضعف به سر میبرند و هنوز در شرایطی نیستند که بتوانند از جان خودشان محافظت نمایند و در این شرایط اگر یک سپاه نیرومند با ابزار و ادوات نظامی که قصد کشتن امام مهدی (ع) را دارد به مکه وارد شود به راحتی خواهد توانست به هدف شوم خود برسد و روشن است که با کشته شدن آن حضرت تمام برنامههای الهی برای تشکیل حکومت عدل جهانی به هم خواهد ریخت. از اینرو آن شرایط ویژه و اضطراری که مجوز تحقق معجزه است در این موقعیت فراهم خواهد بود و در نتیجه اعجاز نیز شکل خواهد گرفت و با دخالت اراده الهی لشکر سفیانی به شکل معجزهآسا در دل زمین فرو خواهد رفت»[۱۱].
«در باره چگونگی خسف به بیداء سخن روشنی در روایات نیامده و تنها به فرو رفتن سپاهیان سفیانی در این زمین اشاره شده است. امام باقر(ع) میفرماید: "سفیانی گروهی را به مدینه روانه میکند و مهدی(ع) از آنجا به مکه رخت برمی بندد. خبر به فرمانده سپاه سفیانی میرسد که مهدی(ع) به سوی مکه بیرون رفته است. او لشکری از پی آن حضرت روانه کند؛ ولی او را نمییابد تا اینکه مهدی(ع)، با حالت ترس و نگرانی بدان سنت که موسی بن عمران داشت، داخل مکه شود. فرمانده سپاه سفیانی در صحرا فرود میآید. منادی از آسمان ندا میکند: ای دشت! آن قوم را نابود ساز"؛ پس آن نیز ایشان را به درون خود میبرد و هیچ یک از آنان نجات نمییابد، مگر سه نفر..."[۱۲].
بعضی از روایات از تأخر این اتفاق بر ظهور سخن گفته و در برخی دیگر این اتفاق پس از بیعت یاران خاص حضرت مهدی (ع) ذکر شده است. مصنف عبدالرزاق[۱۳]، مصنف ابن ابی شیبه[۱۴]، مسند احمد[۱۵] و برخی منابع دیگر، به طور روشن به این رخداد اشاره کردهاند»[۱۶].
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑این کتاب همان اللوامع القدسیه است که آقا بزرگ تهرانی در دو جای الذریعه اشاره دارد. در یکجا فقط اشاره دارد به لوامع و توضیح نمیدهد؛ اما در لوامع القدسیه توضیح میدهد و میگوید: این شرح فارسی بر من لا یحضره الفقیه است که شامل کتاب طهارت و کتاب صلاة، زکات، حج و زیارات تا آخر ابواب حقوق و فروض الجوارح میباشد و در سه جلد از چاپ خارج شده (فرغ منها ۱۰۶۶ ه -) میفرماید تا اینجا نصف مَن لا یحضر را شرح دادهاند. بعد فرمودند: ربع جلد سوم (از کتاب قضا تا آخر کبائر) را برای شاه عباس الموسوی الصفوی شرح دادند (بعد عرضه الشرح العربی علیه) که همان روضة المتقین است که بر شاه عباس صفوی عرضه میکنند و ایشان خیلی خوشش میآید و به علامه پیشنهاد میکند که شرح فارسی بر آن بنویسید تا دیگران هم استفاده کنند. در سال (۱۰۶۶). بیست سال بعد، لوامع را مینویسند (شرح فارسی من لا یحضر) و صاحبقرانی لقب شاه عباساست.
↑پس فرمانده سپاه سفیانی در بیداء فرود میآید و ندادهندهای از آسمان ندا میدهد ای بیداء، این جماعت را نابود کن! پس در زمین فرو میروند و جز سه نفر کسی از آنها باقی نمیماند؛ الغیبة للنعمانی.
↑چون به بیداء برسد سپاه سفیانی به سویش روانه میشود. پس خداوند به زمین دستور میدهد و زمین آنها را میگیرد؛ تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۱۵۲)