گونههای خسف بیدا در روایات چیست؟ (پرسش)
گونههای خسف بیدا در روایات چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
گونههای خسف بیدا در روایات چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری |
مدخل وابسته | ؟ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین نصرتالله آیتی در کتاب «تأملی در نشانههای حتمی ظهور» در این باره گفته است:
- «در روایات افزون بر خسف لشکر سفیانی در سرزمین بیداء از چندین خسف دیگر نیز یاد شده است که عبارتند از:
- خسف جابیه: "جابیه" در لغت به معنای حوضی است که آب در آن جمع میشود و شتران از آن مینوشند و مقصود از آن در اینجا یکی از شهرهای شام است که در سمت غرب شام واقع شده و بابالجابیه یکی از دروازههای شهر شام از سمت شهر جابیه بوده و عمر در آنجا خطبه معروفی ایراد کرده که به خطبه جابیه معروف است.[۱] درباره خسف جابیه یک روایت وجود دارد که در چند منبع کهن ذکر شده است. کاملترین شکل این روایت از نظر متن و سند که در کتاب الغیبة نعمانی آمده و سند معتبری دارد بدین صورت است: امام باقر (ع) فرمودند: " يَا جَابِرُ الْزَمِ الْأَرْضَ وَ لَا تُحَرِّكْ يَداً وَ لَا رِجْلًا حَتَّى تَرَى عَلَامَاتٍ أَذْكُرُهَا لَكَ إِنْ أَدْرَكْتَهَا أَوَّلُهَا اخْتِلَافُ وُلْدِ فُلَانٍ وَ مَا أَرَاكَ تُدْرِكُ ذَلِكَ وَ لَكِنْ حَدِّثْ بِهِ بَعْدِي وَ مُنَادٍ يُنَادِي مِنَ السَّمَاءِ وَ يَجِيئُكُمُ الصَّوْتُ مِنْ نَاحِيَةِ دِمَشْقَ بِالْفَتْحِ وَ يُخْسَفُ بِقَرْيَةٍ مِنْ قُرَى الشَّامِ تُسَمَّى الْجَابِيَةَ "[۲]. این حدیث را شیخ مفید در الارشاد[۳] و الاختصاص[۴] و شیخ طوسی نیز آن را آورده است[۵]. در تفسیر عیاشی نیز حدیثی مرسل از جابر جعفی در اینباره روایت شده که از خسف یکی از شهرهای شام سخن گفته شده ولی در آن به جابیه تصریح نشده: "وَ تَرَى مُنَادِياً يُنَادِي بِدِمَشْقَ وَ خُسِفَ بِقَرْيَةٍ مِنْ قُرَاهَا"[۶] و از آنجا که این روایت در بسیاری از فقرات مشابه روایت نعمانی است و جابر جعفی نیز گزارشگر آن است به نظر همان روایت نعمانی است و نمیتوان آن را روایت مستقلی محسوب کرد. در میان روایات یاد شده روایت نعمانی از نظر سندی معتبر و قابل اطمینان است، همچنانکه راویان روایت شیخ مفید و شیخ طوسی نیز همگی ثقه هستند، اما مشکل این روایت این است که طریق شیخ مفید به کتاب حسن بن محبوب و طریق شیخ طوسی به کتاب فضل بن شاذان روشن نیست. البته شیخ طوسی در الفهرست خود پس از اشاره به حدود سی کتاب از مصنفات فضل بن شاذان که یکی از آنها اثبات الرجعة است و تذکر این نکته که فضل کتابهای دیگری هم دارد که اسم آنها معلوم نیست برای خود دو طریق به کتابهای فضل بن شاذان ذکر میکند که یکی از آنها بر اساس برخی از مبانی طریق معتبری است[۷]. اگر بتوان این احتمال را تقویت کرد که روایت مورد نظر از کتاب اثباتالرجعة بوده میتوان به اعتبار روایت شیخ طوسی نیز رأی داد[۸].
- خسف حرستا: دومین موضعی که از خسف آن به عنوان یکی دیگر از رخدادهای پیش از ظهور یاد شده است خسف مکانی به نام حرستا است حرستا به گفته حموی شهری بزرگ و آباد میان باغهای شام بوده و بیش از یک فرسخ با شام فاصله داشته است[۹]. در اینباره امام باقر (ع) از امام علی (ع) چنین روایت میفرماید: " إِذَا اخْتَلَفَ الرُّمْحَانِ بِالشَّامِ لَمْ تَنْجَلِ إِلَّا عَنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ قِيلَ وَ مَا هِيَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ رَجْفَةٌ تَكُونُ بِالشَّامِ يَهْلِكُ فِيهَا أَكْثَرُ مِنْ مِائَةِ أَلْفٍ يَجْعَلُهَا اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ عَذَاباً عَلَى الْكَافِرِينَ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا إِلَى أَصْحَابِ الْبَرَاذِينِ الشُّهْبِ الْمَحْذُوفَةِ وَ الرَّايَاتِ الصُّفْرِ تُقْبِلُ مِنَ الْمَغْرِبِ حَتَّى تَحُلَّ بِالشَّامِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ الْجَزَعِ الْأَكْبَرِ وَ الْمَوْتِ الْأَحْمَرِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْظُرُوا خَسْفَ قَرْيَةٍ مِنْ دِمَشْقَ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ خَرَجَ ابْنُ آكِلَةِ الْأَكْبَادِ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ حَتَّى يَسْتَوِيَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَانْتَظِرُوا خُرُوجَ الْمَهْدِيِّ (ع)"[۱۰]. مرحوم نعمانی روایت یاد شده را به سند خود در کتاب الغیبة ذکر کرده است[۱۱]، همچنان که شیخ طوسی آن را در کتاب خود با سندی آورده که ذیل آن تقریباً همان سند نعمانی است [۱۲]. روایاتی در منابع اهل سنت نیز در اینباره وجود دارد. از جمله ابن حماد از امام علی (ع) چنین روایت میکند: " إِذَا اخْتَلَفَ أَصْحَابِ الرَّايَاتُ السُّودُ بَيْنَهُمْ كَانَ خَسَفَ قَرْيَةٍ بإرم يُقَالُ لَهَا حرستا وَ خُرُوجَ الرَّايَاتِ الثَّلَاثِ بِالشَّامِ عَنْهَا"[۱۳]. روایات دیگری نیز در اینباره در منابع اهل سنت وجود دارد که از غیر اهل بیت (ع) روایت شده است، مانند این حدیث که از محمد بن حنفیه روایت شده: "يَدْخُلُ أَوَائِلُ أَهْلِ الْمَغْرِبِ مَسْجِدَ دِمَشْقَ ، فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ يَنْظُرُونَ فِي أَعَاجِيبِهِ إِذْ رَجَفَتِ الأَرْضُ فَانْقَعَرَ غَرْبِيُّ مَسْجِدِهَا ، وَيُخْسَفُ بِقَرْيَةٍ يُقَالُ لَهَا حَرَسْتَا، ثُمَّ يَخْرُجُ عِنْدَ ذَلِكَ "[۱۴]. یا این روایت که از خالد بن معدان نقل شده است: " لَا يَخْرُجُ الْمَهْدِيِّ حَتَّى يَخْسِفَ بِقَرْيَةٍ فِي الْغُوطَةِ تُسَمَّى حرستا "[۱۵]. و البته پارهای از روایات اهل سنت صرفاً به پیشگویی از خسف حرستا سخن گفتهاند و ارتباطی با جریان ظهور امام مهدی (ع) ندارند[۱۶]. صرفنظر از روایاتی که در منابع اهل سنت گزارش شده از مجموع این روایات تنها یک روایت از منابع شیعه است که آن هم به دلیل ضعف سند قابل اطمینان نیست.
- خسف بغداد و بصره: در اینباره به صورت مرسل از امام صادق (ع) چنین روایت شده است: " يُزْجَرُ النَّاسُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ (ع) عَنْ مَعَاصِيهِمْ بِنَارٍ تَظْهَرُ فِي السَّمَاءِ وَ حُمْرَةٍ تُجَلِّلُ السَّمَاءَ وَ خَسْفٍ بِبَغْدَادَ وَ خَسْفٍ بِبَلَدِ الْبَصْرَةِ وَ دِمَاءٍ تُسْفَكُ بِهَا وَ خَرَابِ دُورِهَا "[۱۷]. و البته درباره خسف بغداد روایت دیگری نیز در منابع شیعه وجود دارد که از کعب الاحبار است [۱۸].
- خسف مشرق و مغرب و جزیرة العرب: درباره خسف مشرق و مغرب و جزیرة العرب روایتی وجود دارد که آن را از نشانههای قیامت برشمرده است.[۱۹] و در دو روایت دیگر موارد یاد شده از نشانههای ظهور شمرده شدهاند و البته از آنجا که ظهور امام مهدی (ع) پیش از قیامت است هرچه از نشانههای ظهور باشد میتواند از نشانههای قیامت هم باشد. بنابراین میان روایات یاد شده از این جهت تعارضی نیست. روایات یاد شده بدین قرارند:
- ابن عباس از پیامبر اکرم (ص) چنین روایت میکند که چون به معراج رفتم خداوند سبحان به من چنین فرمود: "وَ أَعْطَيْتُكَ أَنْ أُخْرِجَ مِنْ صُلْبِهِ أَحَدَ عَشَرَ مَهْدِيّاً كُلُّهُمْ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ مِنَ الْبِكْرِ الْبَتُولِ وَ آخِرُ رَجُلٍ مِنْهُمْ يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ... فَقُلْتُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي مَتَى يَكُونُ ذَلِكَ فَأَوْحَى اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ يَكُونُ ذَلِكَ إِذَا رُفِعَ الْعِلْمُ ... وَ عِنْدَ ذَلِكَ ثَلَاثَةُ خُسُوفٍ خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ وَ خَسْفٌ بِالْمَغْرِبِ وَ خَسْفٌ بِجَزِيرَةِ الْعَرَبِ"[۲۰].
- امام باقر (ع) فرمودند: " قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) وَاعْلَمْ انَّ ابْنِي يَنْتَقِمُ مِنْ ظَالِمِيكِ وَظالِمِي أَوْلَادِكَ وَشِيعَتَكَ فِي الدُّنْيَا وَيُعَذِّبْهُمُ اللَّهِ فِي الْآخِرَةِ عَذاباً شَدِيداً. فَقَالَ: سَلْمَانَ: مَنْ هُوَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ ابْنِيَ الْحُسَيْنِ (ع) الَّذِي يَظْهَرْ بَعْدَ غَيبَتِهِ الطَّوِيلَةِ... مَتَى يَظْهَرُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قالَ: لا يَعْلَمُ ذَلِكَ الَّا اللَّهِ وَلَكِنْ لِذَلِكَ عَلَامَاتُ مِنْهَا نِدَاءُ مِنَ السَّمَاءِ وَخَسَفَ بِالْمَشْرِقِ وَخَسَفَ بِالْمَغْرِبِ وَخَسَفَ بِالْبَيْدَاءِ "[۲۱].
- از میان دو روایت یاد شده روایت نخست به وهب بن منبه راوی معروف اهل سنت برمیگردد که نام واسطه و یا وسائط خود تا ابن عباس را نیز ذکر نکرده است و از این جهت قابل اعتماد نیست اما راویان روایت دوم همگی ثقه هستند، لکن مشکل این روایت در منبع آن است؛ چرا که این روایت از کتابی با عنوان مختصر اثبات الرجعة و منسوب به فضل بن شاذان است که به دست شیخ حر عاملی رسیده و از سرگذشت این کتاب پیش از رسیدن به دست شیخ شیخ حر، اطلاعات چندانی در دست نیست. از اینرو اثبات اعتبار این روایت نیازمند تتبع بیشتری است. البته این احتمال نیز وجود دارد که مقصود از خسف مشرق همان خسف بغداد و بصره باشد و مقصود از خسف مغرب خسفی باشد که در سرزمین شام اتفاق میافتد و خسف جزیرةالعرب هم همان خسف بیداء باشد همچنانکه در روایت اخیر در کنار خسف مشرق و مغرب به جای جزیرةالعرب خسف بیداء ذکر شده بود. بنابراین محتوای روایات اخیر همان روایات سابق خواهد بود.
- خسفهای یادشده اگر رخ داده یا رخ بدهند، همچنان که میتوانند نشانه ظهور امام مهدی (ع) باشند، میتوانند عذاب الهی و معلول رواج گناه و آلودگیها باشند، همچنان که در یکی از روایات پیشگفته امام صادق (ع) فرمودند: "ُ يُزْجَرُ النَّاسُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ (ع) عَنْ مَعَاصِيهِمْ بِنَارٍ تَظْهَرُ فِي السَّمَاءِ وَ حُمْرَةٍ تُجَلِّلُ السَّمَاءَ وَ خَسْفٍ بِبَغْدَادَ وَ خَسْفٍ بِبَلَدِ الْبَصْرَةِ وَ دِمَاءٍ تُسْفَكُ بِهَا وَ خَرَابِ دُورِهَا وَ فَنَاءٍ يَقَعُ فِي أَهْلِهَا وَ شُمُولِ أَهْلِ الْعِرَاقِ خَوْفٌ لَا يَكُونُ لَهُمْ مَعَهُ قَرَارٌ"[۲۲]. البته نیاز به توضیح نیست که علامت بودن موارد یادشده برای ظهور امام مهدی (ع) لزوماً به معنای نزدیک بودن آنها به زمان ظهور نیست؛ چراکه نشانههای ظهور در بستر زمان پراکندهاند و برخی بعید از ظهور و برخی قریب به ظهورند، بلکه به تعبیر علامه مجلسی نشانههای ظهور با تولد امام مهدی (ع) آغاز شدهاند[۲۳]. بنابراین اگر ثابت شود که برای مثال، حادثه خسف حرستا در گذشته اتفاق افتاده است این مطلب منافاتی با علامت بودن آن برای ظهور امام مهدی (ع) ندارد[۲۴].
- پس از بررسی اجمالی انواع خسفهایی که در روایات تحقق آنها پیشبینی شده مهمترین خسفها که خسف بیداء است بررسی میشود»[۲۵].
پرسشهای وابسته
- خسف بیداء که از نشانههای حتمی ظهور است چیست؟ (پرسش)
- سرزمین بیدا در چه مکانی واقع شده است؟ (پرسش)
- سپاه بیدا چه هویتی دارند؟ (پرسش)
- حادثه خسف بیدا چه اهمیتی دارد؟ (پرسش)
- آیا خسف بیدا در قرآن ذکر شده است؟ (پرسش)
- خسف بیدا در منابع شیعی و اهل سنت چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
- خسف بیدا در منابع فقهی چگونه بیان شده است؟ (پرسش)
- گونههای خسف بیدا در روایات چیست؟ (پرسش)
- سپاه خسف بیدا به کدام سمت حرکت میکند؟ (پرسش)
- هدف سپاه خسف بیدا از حرکت خود چیست؟ (پرسش)
- ماجرای خسف بیدا چیست؟ (پرسش)
- خسف بیداء در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ معجم البلدان، ج۲، ص۹۱؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۲، ص۴۰۸.
- ↑ ای جابر، سر جایت بنشین و هیچ اقدامی نکن تا اینکه نشانههایی را که برایت میگویم ببینی؛ البته اگر در آن زمان باشی. اولیای آنها اختلاف بنی عباس است... و از سمت دمشق ندای پیروزی به گوشتان میرسد و آبادی از آبادیهای شام که با آن جابیه گفته میشود در زمین فرو میرود؛ الغیبة للنعمانی، ص۲۸۸، باب ۱۴، ح۶۷. (درباره اعتبار این حدیث، نک: تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۸۱)
- ↑ الإرشاد، ج۲، ص۳۷۲. سند این روایت بدین صورت است: "الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ".
- ↑ الاختصاص، ص۲۵۵.
- ↑ الغیبة للطوسی، ص۴۴۱. سند این روایت بدین صورت است: "الْفَضْلُ [بن شاذان] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِي الْمِقْدَامِ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ".
- ↑ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۶۴.
- ↑ در این باره، نک: تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص۸۴.
- ↑ گرچه عنوان کتاب اثبات الرجعة است، معمولاً در کتابهایی با این عنوان روایات مربوط به امام مهدی(نیز آورده میشده و لذا در کتابی با عنوان مختصر اثبات الرجعة که خلاصة اثبات الرجعة فضل بن شاذان است و نزد شیخ حر عاملی بوده از میان بیست روایت تنها دو روایت مربوط به رجعت است و عمدة روایات مربوط به حضرت مهدی (ع) است.
- ↑ معجم البلدان، ج۲، ص۲۴۱.
- ↑ هنگامی که دو نیزه در شام برخورد کنند از یکدیگر باز نگردند مگر آنکه نشانهای از نشانههای خداوند پدیدار گردد. عرض شد: آن نشانه چیست؟ فرمود: زلزلهای است که در شام رخ میدهد و درآن بیش از صد هزار تن به هلاکت میرسند. خداوند آنرا رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران قرار میدهد. چون چنین شد پس به سواران مرکبهای سفید و سیاه و گوش و دم بریده بنگرید و نیز به پرچمهای زرد که از مغرب روی میآورند تا به شام برسند و این به هنگام بزرگترین بیتابی و مرگ سرخ است. پس وقتی چنان شد به فرو ریختن قریهای از دمشق که به آن حرستا میگویند بنگرید و در این هنگام پسر جگرخوار از دره خشک خروج کند تا بر منبر دمشق نشیند و چون چنین شود منتظر خروج مهدی باشید.
- ↑ ص۳۱۷، باب۱۸، ح۱۶. البته طبق نوشته مصحح کتاب الغیبة، در نسخه اصلی این کتاب، به جای واژه حرستا، خرشنا بوده، اما به نظر میرسد با توجه به روایت نعمانی و سایر روایاتی که در منابع اهل سنت آمده، این واژه تصحیف حرستا باشد.
- ↑ الغیبة، ص۴۶۱.
- ↑ چون صاحبان پرچمهای سیاه با یکدیگر اختلافشان شد آبادی در ارم که با آن حرستا گفته میشود در زمین فرو میرود و سه پرچم شامی از آن جا خروج میکند؛ الفتن، ص۱۲۴.
- ↑ اولین نفرات اهل مغرب وارد مسجد دمشق میشوند و در حالی که به عجایب آن نگاه میکنند زمین تکان میخورد و سمت غرب مسجد در زمین فرو میرود و آبادی که به آن حرستا گویند در زمین فرو میرود در این حال سفیانی خروج میکند؛ الفتن، ص۱۵۹.
- ↑ مهدی خروج نمیکند تا اینکه آبادی در غوطه که به آن حرستا گویند در زمین فرو رود؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ الفتن، ص۱۲۵.
- ↑ مردم پیش از قیام قائم از گناهانشان بازداشته میشوند با آتشی که در آسمان آشکار میشود و قرمزی که آسمان را روشن میکند و خسفی که در بغداد و بصره رخ میدهد و خونهایی که در آنجا ریخته میشود و ویران شدن خانههایش؛ الارشاد، ج۲، ص۳۷۸.
- ↑ الغیبة للنعمانی، ص۱۴۹، باب۱۰، ح۴.
- ↑ الخصال، ص۴۳۱.
- ↑ ... و این را به تو عطا کردم که از صلب او یازده مهدی بیرون بیاورم که همگی از فرزندان دوشیزه بتولند و آخرینشان مردی است که عیسی پسر مریم پشت سرش نماز میگزارد... عرض کردم: معبود و سرور من این کی خواهد بود؟ خداوند بلند مرتبه فرمود: این زمانی است که دانش برود ... و در این هنگام سه خسف خواهد بود: خسفی در مشرق و خسفی در مغرب و خسفی در جزیرةالعرب؛ کمالالدین، ص۲۵۱، باب۲۳، ح۱. سند این روایت بدین صورت است: «حدثنا الحسین بن أحمد بن إدریس رضی الله عنه قال حدثنا أبی قال: حدثنا ابوسعید سهل بن زیاد الآدمی الرازی قال: حدثنا محمد بن آدم الشیبانی عن أبیه أدم بن أبی إیاس قال: حدثنا المبارک بن فضاله، عن وهب بن منبه رفعه عن ابنعباس.»
- ↑ پیامبر خدا (ص) به امیرمؤمنان (ع) فرمودند: ... و بدان که پسرم از کسانی که به تو و فرزندان تو و شیعیان تو ستم کردهاند در دنیا انتقام میگیرد و خداوند آنها را درآخرت به شدت عذاب میکند. سلمان فارسی پرسید: ای پیامبر خدا او کیست؟ فرمود: نهمین فرزند از نسل پسرم حسین که پس از غیبت طولانیاش ظهور میکند ... پرسید: ای پیامبر خدا او کی ظهور میکند؟ فرمود این را کسی جز خداوند نمیداند ولی برایش نشانههایی است از جمله ندایی از آسمان و خسفی در مشرق و خسفی در مغرب و خسفی در بیداء؛ مختصر اثبات الرجعة، ج۱۵، ص۲۰۶ (به نقل از مجله تراثنا). سند این روایت بدین صورت است: «حدثنا عبد الرحمن بن أبینجران، عن عاصم بن حمید، عن أبیحمزة الثمالی.»
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۳۸۷.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۱، ص۷۱.
- ↑ برخی از نویسندگان مدعی شدهاند که نشانههای ظهور لزوماً باید نزدیک به ظهور باشند و اگر پدیدهای با ظهور فاصلة زیاد داشته باشد نمیتواند علامت ظهور باشد (تحلیل تاریخی نشانههای ظهور، ص۵۲) ولی این ادعا مبنای استواری ندارد؛ چرا که قرآن کریم بیش از چهارده قرن پیش از تحقق علایم قیامت سخن گفته با اینکه هنوز قیامت برپا نشده است. پس میشود پدیدهای علامت پدیدة دیگر باشد در عین حال میان آنها دهها قرن فاصله باشد: ﴿فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ﴾ (سوره محمد، آیه ۱۸)
- ↑ آیتی، نصرتالله، تأملی در نشانههای حتمی ظهور، ص ۱۹۲ - ۲۰۲.