نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۳ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
همچنین دراینباره شبهاتی به خصوص پس از نشو و نمای افکارسلفی و وهابیگری شیوع یافته و مهمترین بهانهای است که آنها دیگر مسلمانان به خصوص شیعیان را به کفر و شرک متهم مینمایند[۱۹].
این بدعت ابتدا از سوی ابنتیمیه در قرن هشتم هجری پایهگذاری شد و سپس محمد بن عبدالوهاب این فکر را گسترش داد. در آثار بر جای مانده از این دو مؤسس وهابیت، این بدعت و اتهامشرک به دیگران با این بیان تصریح شده است: هرگونه کمک خواستن از انبیا یا صلحا شرک صریح است و باید نسبت به آن توبه کرد؛ و الّا چنین افرادی خونشان حلال و اموالشان مباح است[۲۰][۲۱].
توسل، یعنی کمک خواستن و واسطه قرار دادن کسی میان خود و خدا، با توجه به اینکه خدا سبب را آفریده و سبب را سبب قرار داده و از ما خواسته است که از این وسائل و اسباب استفاده کنیم؛ توسل به وسایل و تسبب به اسباب به هیچوجه شرک نیست، بلکه عین توحید است. همانگونه که قرآن نیز میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ﴾[۲۲]. در این جهت اولاً، میان اسباب مادی و روحی، اسباب ظاهری و معنوی و اسباب دنیوی و اخروی فرقی نیست، با این تفاوت که اسباب مادی را از روی تجربه و آزمایشعلمی میتوان شناخت و فهمید که چه چیز سبب است، و اسباب معنوی را از طریق دین، یعنی از طریق وحی و کتاب و سنت باید کشف کرد. ثانیاً، هنگامی که انسانمتوسل میشود باید توجهاش به خدا باشد، در عین حال کارآیی وسیله را به عنوان عاملی از جانب خدا پذیرفته باشد.
این استمداد از آن جهت رواست که طرف موجودی زنده و مرزوق است و مراتب قرب به خدا را با قدم بندگی پیموده است و بهتر از ما میتواند مراتب بندگی را انجام دهد، به همین جهت از ما مقربتر است. بنابراین او را وسیله تقرب خودمان به خدا و یا جهت رفع حوایج و نیازها قرار میدهیم.
در اثبات برخی حقایق مربوط به توسل، به آیات قرآن به عنوان منبع مشترک همه مسلمانان اشاره میکنیم: در اثبات درستی و جواز توسل به پیامبر(ص) در زمان حیات و پس از حیات آن حضرت، به این آیه شریفه میتوان استناد کرد: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾[۲۷]. این آیه به گنهکاران دستور داده است تا برای بخشش گناهان خود، رسول اکرم(ص) را واسطه و شفیع قرار دهند. این توسل دوران حیات و پس از مرگپیامبر را شامل میشود و اگر کسی بخواهد این شفاعت و وساطت را به دوران حیات آن حضرت محدود سازد، اشتباه کرده، به بیراهه رفته است؛ چون هرگاه فعلی بعد از حروف شرط قرار گیرد، معنای عموم را میرساند.
↑«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
↑«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.
↑«گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم» سوره یوسف، آیه ۹۸.
↑نوع کتابهایی که درباره وهابیت نوشته شده این آیات را به بحث کشاندهاند. جهت تفسیر و مطالعه بیشتر به منابع وهابیت پژوهی مراجعه شود.