نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۴ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
بیش از هزار و چهار صد سال پیش در روز ۱۷ ربیع الاول برابر ۲۵ آوریل ۵۷۰ میلادی؛ کودکی مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبدالله در بازگشت از شام در شهر یثرب چشم از جهان فروبست و به دیدار کودکش محمد(ص) نائل نشد. زن عبدالله، مادر محمد(ص)، آمنه دختر وهب بن عبدمناف بود. برابر رسم خانوادههای بزرگ مکه آمنه پسر عزیزش، محمد(ص) را به دایهای به نام حلیمه سپرد تا در بیابان گسترده و پاک و دور از آلودگیها پرورش یابد. حلیمه بر اثر علاقه و اصرار مادرش، محمد(ص) را که به سن پنج سالگی رسیده بود به مکه بازگردانید. دو سال بعد آمنه نیز جان به جان آفرین تسلیم کرد، و محمد(ص) در دامان پدربزرگش عبدالمطلب پرورش یافت. دو سال بعد بر اثر درگذشت عبدالمطلب، به ناچار محمد(ص) در سن هشت سالگی به خانه عموی خویش ابوطالب رفت و تحت سرپرستی وی قرار گرفت[۲].
محمد(ص) دوران نوجوانی و جوانی را همراه با پاکی، راستی، تفکر، وقار، شرافتمندی و امانتداری بیمانند سپری کرد، تا اندازهای که موجب شگفتی همگان شده بود و بین همگان به محمد امین مشهور گردید. وی در سن بیست سالگی به پیمان "حلف الفضول"[۳]پیوست، اما از پیشتر، وی به اشخاص فقیر و بینوا و کودکان یتیم و زنانی که شوهرانشان را در جنگها از دست داده بودند، محبت بسیار میکرد هر چه میتوانست از کمک نسبت به محرومان خودداری نمینمود. پیوستن به این پیمان نیز بخشی از برنامه ایشان در دستگیری بینوایان و رفع ستم از مظلومان بود[۴].
وقتی امانت و درستی محمد(ص) زبانزد همگان شد، زنثروتمندی از مردممکه به نام خدیجه دختر خویلد که ثروتی زیاد و عفت و تقوایی بینظیر داشت، خواست که محمد(ص) را برای تجارت به شام بفرستد و از سود بازرگانی سهمی به ایشان بدهد. محمد(ص) این پیشنهاد را پذیرفت. خدیجه شیفته امانت و صداقتمحمد(ص) شد و چندی بعد خواستار ازدواج با او گردید. در این موقع خدیجهچهل ساله بود و محمد(ص) بیست و پنج سال داشت. محمد(ص) امین با آنکه ثروت فراوان خدیجه را در اختیار داشت، ولی جز در کار خیر و کمک به بینوایان قدمی برنمیداشت و بیشتر اوقات فراغت را به خارج مکه میرفت و مدتها در دامنه کوهها و میان غار حرا مینشست و در آثار صنع خدا و شگفتیهای جهانخلقت به تفکر میپرداخت و با خدای جهان به راز و نیاز سرگرم میشد[۵].
↑حلف الفضول" پیمانی بود که پایه آن بر دفاع از حقوق افتادگان و بیچارگان بود و پایهگذاران آن کسانی بودند که اسمشان فضل یا از ریشه فضل بود. یکی از محورهای این پیمان، دفاع از مکه و مردم مکه بود در برابر دشمنان خارجی.