عقل

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عقل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

رابطه عقل و دین

  • "ترابط یا تعاند عقل و دین"، از جمله مباحثی است که هم در عالم اسلام بحث و گفتگوهای فراوانی در مورد آن صورت گرفته و هم در مغرب زمین، موضوع جدال‌های فراوانی شده است[۴].

شرافت عقل

  • "عقل"، به معنای قوه مدرکه حقایق و مرکز تشخیص خوبی از بدی، و همچنین ابزار تحلیل مفاهیم، در نگاه دین از جایگاه و شرافت بالایی برخوردار است.
  • نزدیک به سیصد آیه قرآن به عقل، تفکر در عالم هستی، دوری از تقلیدهای غیر منطقی و تأکید بر استدلال و برهان پرداخته است.
  • روایات نیز به بیان‌های مختلف به ارزش و اهمیت عقل از جنبه‌های مختلف پرداخته‌اند که بهترین نمونه آن، کتاب العقل و الجهل کتاب اصول کافی مرحوم کلینی است که این بحث را فصل آغازین و مطلع مباحث کتاب خود قرار داده و به تفصیل روایات مربوط به عقل و جهل را با سندهای صحیح و معتبر جمع‌آوری کرده است. از جمله احادیث آن، اینکه خداوند در حدیث قدسی می‌‌فرماید: "آفریدهای محبوب‌تر از عقل نیافریده است"[۵]. نیز در حدیث دیگری آمده است: "که حیا و دین موظف شدند همواره با عقل ملازم باشند و از آن جدا نشوند"[۶].
  • بالاتر اینکه عقل بال دیگر دین است؛ همان‌گونه که فرمودند: "در مقابل پیامبران و امامان که حجت‌های بیرونی هستند، عقل حجت درونی است"[۷].
  • جمع میان روایات مذکور و روایاتی که به تبیین حدود و ثغور و برخی ناتوانایی‌های عقل پرداخته است، گویای رویکرد اعتدالی به عقل در نگاه مفسران وحی است. امام علی(ع) درباره محدوده توانایی‌های عقل در شناخت ذات و صفات خدا می‌‌فرماید: "خداوند، خردها را به درک کامل صفات خود آگاه نساخته و در شناخت خود -در حد توان و ضرورت- بر عقول پرده نیفکنده است"[۸]. در قسمت اول، امام به ضعف عقل در کشف کنه صفات خدا اشاره می‌‌کند؛ ولی در بخش دوم، توانایی عقل را یادآوری می‌‌کند که جمع میان آن دو، همان رویکرد اعتدالی است. برخلاف دو رویکرد عقل‌گرایی حداکثری و حداقلی در عالم اسلام که به ترتیب معتزله و اشاعره بر آنها بودند[۹].

عقل و دین در اندیشه اسلامی

  • در مجموعه اندیشه‌های اسلامی، سه نوع عقل را جهت فهم حقایق دینی می‌‌توان پیگیری و رصد نمود:
  1. عقل نظری و معارف بنیادین: "عقل نظری"، آن جنبه از عقل است که به کشف واقعیت‌ها و هست و نیست‌ها، مانند خداشناسی و انسان‌شناسی می‌‌پردازد. دین‌شناسی مبتنی بر عقل، از استدلال منطقی برخوردار است؛ چه در اصل خداشناسی که امام صادق(ع) دراین‌باره می‌‌فرماید: "بندگان به سبب عقل، خداوند خویش را می‌‌شناسند و می‌‌فهمند که خود آفریده هستند"[۱۰]؛ و چه در ثبات و ماندگاری اعتقادات، همان‌گونه که امام علی(ع) می‌‌فرماید: "با خردها شناخت خدا پایدار می‌‌گردد"[۱۱].
  2. عقل عملی و حسن و قبح اخلاقی: وظیفه "عقل عملی"، شناخت بایدها و نبایدها، مانند تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی و عمل به دستورهای الهی است. امام صادق(ع) درباره این جنبه عقل می‌‌فرماید: "عقل آن است که عمل نیکو را از عمل قبیح باز می‌‌شناسند"[۱۲].
  3. عقل ابزاری و مدیریت زندگی: "عقل ابزاری"، وسیله‌ای برای سامان دادن به زندگی، مانند مدیریت سازمانی، برنامه‌ریزی درست، تشخیص سود و زیان و پیدا کردن مسیر درست برای دستیابی به اهداف زندگی است.
  • در این حوزه نیز، در روایات بر به کار انداختن عقل جهت فهم درست امور و آینده‌نگری نسبت به سرانجام کارها تأکید زیادی شده است. امام صادق(ع) نقل می‌‌کند: شخصی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا! توصیه و سفارشی به من کن. آن حضرت سه بار پرسید: اگر سفارشی کنم، انجام می‌دهی؟ آن شخص در هر سه بار جواب داد: آری، ای رسول خدا! حضرت فرمود: به تو سفارش می‌‌کنم هرگاه خواستی کاری انجام دهی، درباره سرانجام آن تدبر کن؛ اگر مایه رشد و هدایت بود، انجام بده و اگر مایه گمراهی بود، از آن بپرهیز[۱۳].[۱۴]
  • آنچه گفته شد، غیر از اختلاف‌نظرهایی است که کم و بیش وجود داشته است، که اوج آن در قصه اخباریان دیده می‌‌شود که امروزه نیز با اندک تغییراتی در روش، با اسم و عناوین دیگر مسیر خود را ادامه می‌‌دهند.

عقل و دین در اندیشه غربیان

  • در فضای مفهوم‌شناسی، عقل‌گرایی در دنیای غرب، با توجه به ورود آن به حوزه‌های مختلف، سه هویت معنایی را پشت سر گذاشته که عبارتند از: عقل‌گرایی فلسفی، عقل‌گرایی کلامی و عقل‌گرایی عصر روشنگری.
  • عقل‌گرایی فلسفی، در برابر اصطلاح تجربه‌گرایی قرار دارد؛ یعنی عقل برخلاف تجربه، می‌‌تواند نظام‌های نظری و فلسفی را بنیان کند[۱۵].
  • عقل‌گرایی کلامی در برابر ایمان‌گرایی قرار دارد و گرایشی است که اثبات حقایق دینی به وسیله براهین عقلی تأکید دارد[۱۶]. کارکرد سوم آن، ویژه عصر خرد و روشنگری است که از نظر آنان، عقل در برابر تفکر سنتی کلیسا، جمودگرایی و خرافه‌پرستی قرار می‌‌گیرد و به نحوی عقل در همه حوزه‌های زندگی دنیوی بشر، اعم از علم، دین و اخلاق و غیر آن مرجع و منبع تصمیم‌گیری و جهت‌دهی است سر.
  • از آنجا که تطور معنایی عقل در اروپا از دیرباز تاکنون، داستان مفصل و بغرنجی را پشت گذرانده است، تقسیم مذکور را می‌‌توان بیان دیگر و کامل‌تری دانست: در قرون وسطی و عهد قدرت کلیسا، میان عقل و گزاره‌های الهی تعارضی به چشم نمی‌خورد. عقل‌گرایی در قرن شانزدهم و هفدهم در برابر تجربه‌گرایی و مدافع جدی دین بود. نمونه روشن آن، عقل‌گرایی دکارتی است که مفهوم خدا را از مفاهیم فطری برشمرد و برخی دیگر، مانند مالبرانش و لایب‌نیتس با دلائل عقلی به اثبات خدا پرداختند.
  • رویکرد عقل‌گرایی کلامی نیز از دو قالب حداکثری و انتقادی بیرون نبوده و در آثار دانشمندان دوره‌های مختلف غرب قابل بررسی است[۱۷].
  • اما اوج قدرت‌نمایی عقل و به زیر کشیدن قامت دین در قرن هجدهم (که آن را عصر عقل و روشنگری می‌نامند) و نوزدهم شکل می‌‌گیرد؛ زمانی که هیوم، با رویکرد نفی رابطه علی و معلولی، دفاع عقلانی از دین را محکوم می‌‌کند. همچنین کانت هر چند که عقل نظری را ناتوان می‌‌انگارد، لازمه آن، خدمت به فهم گزاره‌های دینی نبود؛ بلکه عملاً پلورالیسم فکری و معرفتی را در این مسیر پی‌ریزی می‌‌نماید، که لازمه هر دو تفکر تجربه‌گرایی و پدیدارگرایی، حذف دین از زندگی عمومی بشر در دوران مدرنیته شد[۱۸]؛ تا جایی که عقل در این دوره حاکمیت بی‌چون و چرا یافت و حس تنفر از دین وحیانی رواج یافت و دین طبیعی و دئیزم جایگزین دین آسمانی و الهی شد[۱۹]. و عقل نه تنها در حوزه دین، بلکه در همه امور طبیعی و ماورای طبیعی فصل‌الخطاب شد و نقش محوری یافت<ref>محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۳۸.</

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «مَا اسْتَوْدَعَ اللَّهُ امْرَأً عَقْلًا، إِلَّا اسْتَنْقَذَهُ بِهِ يَوْماًما»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۹۹
  2. نک: حکمت ۵۱
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 568.
  4. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۳۴.
  5. کلینی، کافی، ج۱، کتاب عقل و جهل، ص۱۰.
  6. کلینی، کافی، ج۱، کتاب عقل و جهل، ص۱۰.
  7. کلینی، کافی، ج۱، کتاب عقل و جهل، ص۶۰.
  8. نهج‌البلاغه، خطبه ۴۹.
  9. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۳۵.
  10. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۹.
  11. حرانی، تحف العقول، ص۶۲.
  12. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۹.
  13. کلینی، کافی، ج۸، ص۱۵۰.
  14. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۳۶.
  15. کاپلستون، تاریخ فلسفه، از دکارت تا لایب نیتس، ج۴، ص۲۸ بعد.
  16. پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص۹۶ - ۸۵.
  17. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۳۷.
  18. جهت مطالعه بیشتر دو تفکر مذکور، بنگرید به: نگارنده، مکتب‌های نسبی‌گرایی اخلاقی، فصل‌های مربوط به هیوم و کانت.
  19. بنگرید به: باربور، علم و دین، ص۸۰ - ۷۱.