حسد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۴۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حسد (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. حسادت از بین برنده ایمان است.
  2. باب افتادن در گناهان دیگر است.
  3. از بدترین عیب‌هاست.
  4. بیمار از خطر آن غافل است.
  5. برای سلامتی انسان مضر است.
  6. از ویژگی‌های منافقان است.
  7. باعث آسیب زدن به مال و جان دیگران می‌شود[۸].

عوامل بیماری حسد

  1. غفلت و نادانی: یکی از مهم‌ترین عوامل گرفتار آمدن در این بیماری غفلت از آسیب‌های این بیماری و نادانی نسبت به پیامدهای حسادت است. چنان که اشاره شد، حضرت می‌فرماید: "شگفتا از غفلت حسودان از سلامتی خود"[۹] هم‌چنین در توصیف کسی که در حال مرگ است، می‌فرماید: آرزو می‌کند، ای کاش آنان که در گذشته به دارایی‌های او غبطه می‌خوردند و حسادت می‌ورزیدند، آنان این اموال را جمع کرده بودند[۱۰]. زیرا انسان در این حالت به حقیقت ارزش این دارایی‌ها پی می‌برد و پرده جهل و نادانی و غفلت برداشته می‌شود و می‌داند این اموال در دست حسود قرار می‌گرفت به او نیز چنین حالتی دست می‌داد و به اموال دیگران رشک نمی‌برد[۱۱].
  2. چشم‌داشت به دارایی‌های دیگران: یکی از اسباب بروز حسد، توجه به نعمت‌هایی است که خداوند به دیگران داده است. امام می‌فرماید: همانا دنیا طلب کردند، از روی حسادت به کسانی که خداوند دنیا را به آنان بخشیده است. زمانی که هدیه و قربانی هابیل از جانب خداوند پذیرفته شد، قابیل به خشم آمد و حسادت ورزید و تحمل نکرد و دست به قتل برادرش زد[۱۲] و هم‌چنین هنگامی که خداوند علم را به آدم آموخت و فرشتگان همه در برابر او به سجده افتادند شیطان به خاطر حسادت، تکبر ورزید و دشمنی کرد[۱۳].

راه درمان بیماری حسد

حسد در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱

یکی از اخلاق زشت حسد است. بخشی از مخالفت‌هایی که با پیامبر می‌شده، الزاما ریشه اعتقادی نداشت، بلکه به دلیل به خطر افتادن منافع، کاهش قدرت و رشک بردن بر موقعیت پیامبر و احساس کوچکی قبیله خود در برابر موقعیت و جایگاه پیامبر بود. قرآن این موضوع را بازگو می‌کند که جایگاه معنوی پیامبر تعارض دنیایی ندارد و فضلی از سوی خدا و در ادامه حرکت پیامبران ابراهیمی‌و کاهش حساسیت‌ها یا بیان ریشه مخالفت است.

  1. أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا * فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا[۱۶]
  2. يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ[۱۷]
  3. قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ * وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ * وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ * وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ[۱۸]

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح شده است:

  1. مقامات الهی عطا شده به پیامبر موجب حسادت یهود به پیامبر و اعراض آنان از ایمان به او: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ[۱۹]... فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ[۲۰]
  2. برخورداری پیامبر و مؤمنان، از فضل خدا موجب حسادت منافقان به آنان: وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ[۲۱]
  3. پیامبر در معرض حسادت و شرآفرینی برخی حسودان: قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ[۲۲].... وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ[۲۳][۲۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. دانشنامه نهج البلاغه ج۱
  2. فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 282.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۸۵: «وَ لَا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ»
  3. نهج البلاغه، حکمت ۳۶۳: «وَ لَا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ»
  4. نهج البلاغه، حکمت ۲۱۶: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ، عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ»
  5. نهج البلاغه، حکمت ۲۴۸: «صِحَّةُ الْجَسَدِ، مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ»
  6. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵: «وَ لَا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ»
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 282-283.
  8. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 283.
  9. نهج البلاغه، حکمت ۲۱۶: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ، عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ»
  10. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸: «وَ يَتَمَنَّى أَنَ‏ الَّذِي كَانَ يَغْبِطُهُ بِهَا وَ يَحْسُدُهُ عَلَيْهَا قَدْ حَازَهَا دُونَهُ»
  11. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 283-284.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴
  13. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 284.
  14. نهج البلاغه، حکمت ۲۰۹
  15. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 284.
  16. «یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟ * پس برخی از آنها به آن ایمان آوردند و برخی از ایشان روی از آن برتافتند و (برافروختن) آتش فروزان را، دوزخ بس» سوره نساء، آیه ۵۴-۵۵.
  17. «به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را» سوره توبه، آیه ۷۴.
  18. «بگو: به پروردگار سپیده‌دم پناه می‌برم * از بدی آنچه آفرید * و از بدی تاریکی شباهنگامی‌که فرا رسد * و از بدی زنان افسونگر دمنده در گره‌ها * و از بدی رشک‌آورنده هنگامی‌که به رشک خیزد» سوره فلق، آیه ۱-۵.
  19. «یا اینکه به مردم برای آنچه خداوند به آنان از بخشش خود داده است رشک می‌برند؟» سوره نساء، آیه ۵۴.
  20. «پس برخی از آنها به آن ایمان آوردند و برخی از ایشان روی از آن برتافتند و (برافروختن) آتش فروزان را، دوزخ بس» سوره نساء، آیه ۵۵.
  21. «به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را» سوره توبه، آیه ۷۴.
  22. «بگو: به پروردگار سپیده‌دم پناه می‌برم» سوره فلق، آیه ۱.
  23. «و از بدی رشک‌آورنده هنگامی‌که به رشک خیزد» سوره فلق، آیه ۵.
  24. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۴۵۱.