آل داوود در معارف و سیره رضوی
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث آل داوود است. "آل داوود" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آل داوود (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
اهل و خانواده داود(ع)، خاندان داود یا دستهای از انبیای بنیاسرائیل. در حدیثی از امام رضا(ع)، آن حضرت اهل بیت(ع) را میراث بر عفو و شکر از آل داود میشمارد. آل داود عنوانی است که در قرآن و متون دینی از آن یاد شده و به دلایلی در ادبیات شیعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. داود یکی از پیامبران بنی اسرائیل، فرزند ایشا (یسا)[۱]، از نسل یهودا فرزند یعقوب[۲] است که به جهت لطفی که خداوند در حق او و فرزندش حضرت سلیمان داشته[۳]، در اسلام به مثابه الگو قلمداد شده است. بر اساس استقصای صورت گرفته در متون روایی موجود، عنوان آلداود چهار بار در سخنان امام رضا(ع) استفاده شده که با حذف مضمون مکرر به سه مورد کاهش مییابد و در هر مورد به شاخصه برجسته آن اشاره شده است:
- امام در کلامی، ضمن توصیف ویژگیهای اخلاقی اهلبیت(ع)، میفرماید: «إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ وَرِثْنَا الْعَفْوَ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ وَرِثْنَا الشُّكْرَ مِنْ آلِ دَاوُدَ»؛ ما خاندان رسول خدا(ص) صفت عفو را از آلیعقوب و شکرگزاری را از آل داود به ارث بردهایم”[۴]. در این سخن که ناظر به وصف و ویژگی شکرگزاری آل داود است، خاندان رسول خدا میراثبر آن معرفی شدهاند؛
- در سخنی دیگر، امام رضا(ع) به برخی از پیروان خود که در عین دارایی و رفاه، زبان به شکوه گشوده بودند، برای ارشاد آنان به آیهای از قرآن تمسک میکند که در آن خداوند از آلداود میخواهد شکر خدای را به جای آورند و در جرگه بندگان شکور خدا که اندکاند، قرار گیرند. بدین گونه آن حضرت از آنان میخواهد شاکر باشند و به خداوند گمان نیک داشته باشند[۵]؛
- در نهایت، امام در حدیثی خاندان خود را وارث آلداود میشمارد. وقتی خداوند حضرت جواد(ع) را به آن حضرت عطا کرد، به یکی از یاران خود فرمود: خداوند به من کسی را بخشید که از من ارث میبرد، چنان که از آلداود ارث میبرد[۶]. این گفتارها که در معرفی ویژگی اهل بیت(ع) و پیروانشان بیان شده، بر خصلت شکرگزاری آلداود تأکید میرود.
درباره داود پیامبر و خاندان او و آنچه بر وی گذشت، در کتب مقدس پیشین سخنان بسیاری آمده است که البته عصاره و صحیحتر آن در منابع اسلامی وجود دارد. در کتابهای مقدس موجود، او به عنوان یکی از هشت پسر یسا، مرد اَفراتی بیتلحم معرفی شده که بخشی از زندگی خود را به چوپانی گذرانده است[۷]. همچنین آوردهاند که وی در پی شجاعتی که در تقابل با فلسطینیان داشته مورد حسادت پادشاه شاول قرار گرفته به گونهای که برای از بین بردنش حاضر میشود دخترش میرب یا میکال را به عقد او در آورد[۸]، اما داود به کمک همسرش از چنگ او میگریزد و در رامه به سموئیل میپیوندد و در تابوتی ساکن میشود[۹]. به هر حال، در قرآن مجید یک بار نام آلداود آمده است: ﴿اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ﴾[۱۰]. برخی از مفسران ذیل آیه و به بهانه آن، درباره عنوان مذکور سخن گفتهاند. چنانکه در ذیل آیه روایتی از نبی مکرم اسلام منقول است که در آن از سه چیز داده شده به آل داود سخن به میان آمده است: «الْعَدْلُ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ وَ الْقَصْدُ فِي الْغِنَى وَ الْفَقْرِ وَ خَشْيَةُ اللَّهِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ»[۱۱].
اما به راستی مراد خداوند، پیامبر(ص) از آل داود چیست؟ با جستوجو در منابع اسلامی، چند دیدگاه در این باره میتوان یافت، اما نخست تأکید بر این نکته لازم مینماید که این کلمه گاه با “بیت” و گاه با “من” میآید که طبعاً معنای دیگری مییابد، چنانکه مریم دختر عمران را از بیت آلداود، سبط یهودا فرزند یعقوب بن اسحاق دانستهاند[۱۲] یا در روایات آمده است که «إنسان من آل داود»[۱۳] که در اینجا معنایی غیر از آنچه در واژه ترکیبی آل داود، در کاربرد مطلق وجود دارد، اراده میشود. اما درباره کاربرد آلداود، برخی از لغتنامهها، آل را مقحم و بیخاصیت دانسته و بر این اساس، مراد از آلداود را خود حضرت داود ذکر کردهاند[۱۴]. همین رویکرد در متون دیگر برجستگی یافته است[۱۵]، با این استدلال که با عنایت به تفاوت میان آل و اهل، اطلاق آل را بر انسان جلیلالقدر و دارای شرف جایز دانستهاند[۱۶]، اما برخی مراد از آن را حضرت سلیمان دانستهاند که فرد برجسته خانواده داود است[۱۷]. دستهای حضرت داود، فرزندان و اهلش را مشمول آن ذکر کردهاند[۱۸]، چنانکه گفتهاند شاید مراد از آن داود و سلیمان و اهل بیت او باشند[۱۹]. در بحارالانوار، آلداود، هشتاد مرد و هفتاد زن دانسته شده که بر عبادت اصرار میورزیدند و هیچگاه محراب نمازشان از نمازگزار خالی نبود[۲۰]. علامه طباطبایی، بیآنکه توضیحی درباره عنوان بدهد، آیه مزبور را خطاب به سلیمان و دیگران از آلداود میداند[۲۱]. بر این اساس، مراد از آلداود، برخی از اعضای خاندان آن پیامبر خواهند بود.
با توجه به مجموعه اطلاعات موجود در منابع روایی و با توجه به سیاق خطابات و ویژگیهایی که در آن متون آمده، به نظر میرسد مراد از آلداود، بدون پیشوند، شخص حضرت داود است، چنانکه وقتی از مزامیر آلداود[۲۲] یا زبور آن سخن به میان میآید[۲۳]، انتساب به فرد از آن به ذهن متبادر میشود، همان طور که امام علی(ع) از حضرت داود به عنوان صاحب المزامیر یاد میکند[۲۴]، در حالی که در جاهای دیگر این نسبت به آلداود داده شده است[۲۵]. بر اساس تحلیل دادهها، فهم معنای فرد از “آلداود” برجستهتر میشود. در متون شیعی، گذشته از جنبههای گفته شده، از حکمت[۲۶]، حکومت[۲۷] و قضاوت آلداود[۲۸] نیز سخن به میان آمده است، هر چند در نوشتههای غیرشیعی چنین تعابیری به چشم نمیخورد. پیشوایان مذهبی شیعه، نوع حکمرانی، حکومت و نیز داوری خود را همگون با سنت آلداود برشمردهاند و شاید همین بهرهگیریهای تاریخی موجب شده تا برخی از سلفیها و تندروهای عرب، اتهاماتی را متوجه شیعه کنند[۲۹]، بیآنکه پایه و اساسی داشته باشد.
به هر حال، در منابع شیعی آمده است: هر چه به آل داود داده شده، به آل محمد بهتر و برتر از آن داده شده است[۳۰]. مهمترین عطیه خداوندی به آلداود، صوت زیبا (مزامیر)، عبادت و مقام شکر بوده است. گفته شده داود پیامبر ایام خود و اهلش را به چند بخش تقسیم کرده بود تا در هر حال محراب نماز خالی از عبادت نباشد[۳۱] و این ویژگی شکرگزاری در اهل بیت پیامبر آخرالزمان نیز جریان دارد و همچنین قضاوت و حکم آل داود که بر اساس القای آسمانی، نه بینههای زمینی بوده، در سنت مهدوی تحقق خواهد یافت[۳۲]. امام رضا(ع) با همین رویکرد، فرزند خود را میراثدار آلداود میخواند[۳۳] که مشمول ویژه لطف الهی، برخوردار از نعمتهای خداوندی و توانا در حکم و داوری خواهد بود.[۳۴].[۳۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ کتاب مقدس، اول سموئیل، ۱۷: ۱۲.
- ↑ البدء و التاریخ، ج۳، ص۱۰۵.
- ↑ المسند، ابن حنبل، ج۲، ص۳۶۹؛ السنن الکبری، نسائی، ج۵، ص۲۱.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۳۰۸.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۳۴۶؛ تحف العقول، ص۴۴۸.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۱۵۸.
- ↑ کتاب مقدس، اول سموئیل، ۱۷: ۱۲، ۱۷.
- ↑ کتاب مقدس، اول سموئیل، ۱۸: ۱۷، ۲۵.
- ↑ کتاب مقدس، اول سموئیل، ۱۹: ۱۸ به بعد.
- ↑ «ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.
- ↑ جامع البیان، ج۲۵، ص۱۲.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۹، ص۴۸.
- ↑ کشف الأسرار، میبدی، ج۸، ص۱۲۴؛ الکشف و البیان، ج۸، ص۷۹.
- ↑ لسان العرب، ج۱۱، ص۳۸؛ مجمع البحرین، ج۲، ص۲۸۹.
- ↑ صحیح مسلم، شرح نووی، ج۶، ص۸۰؛ فتح الباری، ج۹، ص۷۸.
- ↑ عمدة القاری، ج۹، ص۹۵.
- ↑ تنویر المقباس، ص۳۶.
- ↑ تفسیر السعدی، ص۶۷۶.
- ↑ تفسیر البغوی، ج۳، ص۵۵۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج۱۴، ص۷۱.
- ↑ المیزان، ج۱۶، ص۳۶۳.
- ↑ المغنی، ابنقدامه، ج۱۲، ص۴۶؛ مختصر المزنی، ص۳۱۱.
- ↑ الدر المنثور، ج۴، ص۱۸۸؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۳۰۷.
- ↑ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۲۲۷.
- ↑ المغنی، ابنقدامه، ج۱۲، ص۴۶، بحار الأنوار، ج۶۸، ص۳۰۷؛ مختصر المزنی، ص۳۱۱.
- ↑ المحاسن، ج۲، ص۳۴۵.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۹۸، ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۲۷۸.
- ↑ الغدیر، ج۳، ص۷۹.
- ↑ الاختصاص، ص۲۹۸-۲۹۹.
- ↑ تفسیر البغوی، ج۳، ص۵۵۲.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۲۵۹.
- ↑ بصائر الدرجات، ص۱۵۸؛ بحار الأنوار، ج۲۶، ص۱۸۷.
- ↑ منابع: قرآن کریم؛ الاختصاص، محمد بن محمد معروف به شیخ مفید (۴۱۳ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، بیروت، دار المفید، دوم، ۱۴۱۴ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمدباقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، البدء و التاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی (۳۸۱ق)، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، بی تا، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد و محمد بن حسن معروف به صفار قمی (۲۹۰ق)، تحقیق: محسن کوچه باغی، تهران، اعلمی، ۱۴۰۴ق؛ تاریخ مدینة دمشق، علی بن حسن معروف به ابن عساکر (۵۷۱ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق؛ تحف العقول عن آل الرسول، حسن بن علی معروف به ابن شعبه حرانی (قرن ۴ق)، تحقیق و تصحیح: علی اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۰۴ق؛ تفسیر البغوی (معالم التنزیل)، حسین بن مسعود فراء بغوی (۵۱۰ق)، تحقیق: خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفة بی تا، تفسیر السعدی (تیسیر الکریم الرحمن فی کلام المنان)، عبدالرحیم بن ناصر سعدی (۱۳۷۱ق)، تحقیق: ابن عثیمین، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق؛ تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس، محمد بن یعقوب فیروز آبادی (۸۱۷ق)، بیروت، دار الکتب العلمیة، بی تاب جامع البیان فی تفسیر القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، بیروت، دار المعرفة، بی تا؛ السنن الکبری، احمد بن شعیب معروف به نسائی (۳۰۳ق)، تحقیق: عبدالغفار سلیمان بنداری - سید حسن کسروی، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۱ق، صحیح مسلم، مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری (۲۶۱ق)، شرح: یحیی نووی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق؛ عمدة القاری (شرح صحیح البخاری)، محمود بن احمد عینی (۸۵۵ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی تا؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، عبدالحسین بن احمد معروف به علامه امینی (۱۳۹۲ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، چهارم، ۱۳۹۷ق؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفة ۱۳۷۹ق، الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق؛ کتاب مقدس؛ کشف الأسرار و عدة الأبرار، احمد بن ابی سعید میبدی (قرن ۶ق)، به کوشش: علی اصغر حکمت، تهران، امیر کبیر، پنجم، ۱۳۷۱ ش؛ الکشف و البیان، احمد بن محمد ثعلبی (۴۲۷ق)، تحقیق: ابو محمد عاشور، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۲۲ق، لسان العرب، محمد بن مکرم معروف به ابن منظور (۷۱۱ق)، قم، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ق، مجمع البحرین، فخر الدین بن محمدعلی معروف به طریحی (۱۰۸۵ق)، تحقیق: سیداحمد حسینی، تهران، مکتب النشر الثقافة الإسلامیة، دوم، ۱۴۰۸ق، المحاسن، احمد بن محمد برقی (۲۷۴ق)، تصحیح: سید جلال الدین حسینی ارموی، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۷۰ق؛ مختصر المزنی فی فروع الشافعیة، اسماعیل بن یحیی مزنی (۲۶۴ق)، بیروت، دار المعرفة، بی تا، المسند، احمد بن محمد معروف به ابن حنبل (۲۴۱ق)، بیروت، دار صادر، بی تاء المغنی، عبدالله بن أحمد معروف به ابن قدامه (۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، بی تا، المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بی تا، نهج البلاغة، محمد بن حسین موسوی معروف به سیدرضی (۴۰۶ق)، تحقیق و تصحیح: صبحی صالح، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۱۴ق.
- ↑ واسعی، سید علی رضا، مقاله «آل داوود»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۵۴.