ابوفاطمه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

در صحابی بودن او اتفاق نظر است، ولی مغلطای[۱] بدون هیچ توضیحی این مطلب را نپذیرفته است.

نام او را انیس[۲]، انس[۳]، أیاس[۴] و عبدالله بن انیس[۵] گفته‌اند و شاید به همین علت، ابواحمد حاکم او را در شمار کسانی آورده که نامشان شناخته شده نیست[۶]. البته چنان که خواهیم گفت، از این اسامی، جز اولی، صحیح نیست. همچنین او را از دی، لیثی، اوسی، دوسی، ضمری (ضمری)، شامی، مصری، مدنی و بصری گفته‌اند[۷].

این تعدد نام و نسبت، برای کسانی که به کنیه مشهورند، امری طبیعی است. برخی با این تعدد نسبت، خواسته‌اند میان آنان تفاوت قائل شوند، ولی از مجموع مطالب و نیز روایات ابوفاطمه، آشکار است تمام این اسامی، یک نفر بیش نیستند.

نخستین نکته‌ای که اتحاد را روشن می‌کند، این است که بیشتر تراجم نگاران ذیل نام او گفته‌اند وی به این اسامی منسوب است و پیوسته به احتمال اتحاد آنان تصریح کرده‌اند[۸]. صحت این احتمال از آن روی است که یک نفر به جهات مختلف میتواند به اسامی گوناگونی منسوب باشد. مثلا ابوفاطمه به دلیل اینکه در فتح مصر شرکت داشته و در مصر و شام سکنی گزیده، به مصری و شامی منسوب شده است [۹]. بنابراین، کسانی که با عنوان مصری و شامی خواسته‌اند میان ابوفاطمه لیثی و ازدی تفاوت قائل شوند[۱۰] سخن صحیحی نگفته‌اند. چنان که اوسی و دوسی و از دی نیز نمی‌تواند موجب تفاوت باشد؛ زیرا اوس و دوس، تیره‌ای از ازد هستند[۱۱]. ابن یونس (عبدالرحمان بن احمد و مؤلف کتاب تاریخ مصر) به این نکته تصریح کرده که ابوفاطمه ازدی را لیثی گفته‌اند که همان دوسی است و در فتح مصر شرکت داشت[۱۲]. از اینجا نیز معلوم می‌شود ابوفاطمه انصاری نیز همان اوسی ازدی است؛ چراکه انصار از قبیله ازدند[۱۳]. شاهد این مطلب، روایت سجده - که بدان اشاره خواهیم کرد - است که در برخی طرف آن، انصاری و در برخی دیگر از دی آمده است. هر چند اوس و دوس دو قبیله کاملاً متفاوت هستند، ولی احتمال تصحیف دوسی به اوسی بعید نیست.

کسانی، ابوفاطمه ضمری ازدی بصری را، غیر از ابوفاطمه لیثی بصری دانسته‌اند، ولی گفته آنان دلیلی ندارد. افزون بر این، به احتمال زیاد بصری، تصحیف مصری است؛ زیرا قریب به اتفاق تراجم نگاران، ابوفاطمه را از شامیان و به اعتباری از مصریان برشمرده‌اند، ولی بصری بودن او را کسی نگفته است.

دلیل دیگر بر اتحاد أبوفاطمه با انتساب‌های مختلف، این است که راویان احادی آنان متحد هستند که عبارت‌اند از: کثیر بن مره (کثیر الاعرج)، ابوعبدالرحمان عبدالله بن یزید الحبلی و عبدالله بن ایاس بن ابی فاطمه. تراجم نگاران نیز ذیل ابوفاطمه (با پسوندهای مختلف) همین روایات را آورده‌اند. بیان روایات او این موضوع را آشکار می‌کند.

  1. روایت ابتلا: «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : مَنْ يُحِبُّ أَنْ يُصْبِحَ فَلاَ يَسْقُمَ فَابْتَدَرْنَا فَقُلْنَا يَا نَبِيَّ اَللَّهِ فَعَرَفْنَا مَا فِي وَجْهِهِ فَقَالَ أَ تُحِبُّونَ أَنْ تَكُونُوا كَالْحَمِيرِ اَلضَّالَّةِ فَقَالُوا لاَ يَا نَبِيَّ اَللَّهِ فَقَالَ أَ لاَ تُحِبُّونَ أَنْ تَكُونُوا أَصْحَابَ بَلاَءٍ وَ كَفَّارَاتٍ فَوَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنَّ اَللَّهَ لاَ يَبْتَلِي اَلْمُؤْمِنَ بِالْبَلاَءِ مَا يَبْتَلِي إِلاَّ لِلْكَرَامَةِ عَلَيْهِ إِنَّ اَللَّهَ قَدْ أَنْزَلَهُ مَنْزِلاً لَمْ يَبْلُغْهُ بِشَيْءٍ مِنْ عَمَلِهِ دُونَ أَنْ يَنْزِلَ بِهِ مِنَ اَلْبَلاَءِ مَا يَبْلُغُ بِهِ ذَلِكَ اَلْمَنْزِلَ»[۱۴].
  2. روایت سجده: « كَثِيرُ بْنِ مَرَّةً ( كَثِيرُ الاعرج ) عَنْ أَبِي فاطمه قَالَ : قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مُرْنِي بِعَمَلٍ استقيم عَلَيْهِ وَ أَعْمَلُهُ . قَالَ : عَلَيْكَ بِالْجِهَادِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فانه لَا مُثِّلَ لَهُ . قِلَّةُ : يَا رَسُولَ اللَّهِ حَدِّثْنِي بِعَمَلٍ استقيم عَلَيْهِ وَ أَعْمَلُهُ . قَالَ : عَلَيْكَ بِالْهِجْرَةِ فانه لَا مُثِّلَ لَهُ . قِلَّةُ : يَا رَسُولَ اللَّهِ حَدِّثْنِي بِعَمَلٍ استقيم عَلَيْهِ وَ أَعْمَلُهُ . قَالَ : عَلَيْكَ بِالسُّجُودِ فانك لَا تَسْجُدْ لِلَّهِ سَجْدَةً الأ رَفَعَ اللَّهُ لَكَ دَرَجَةً وَ حَطَّ بِهَا خَطِيئَةٍ »[۱۵]؛

کثیر الاعرج شبیه این روایت را این چنین نیز آورده است: « كُنَّا بِذِي الصواري وَ مَعَنَا ابوفاطمة الْأَزْدِيَّ وَ قَدْ اسْوَدَّتِ جَبْهَتُهُ وَ رُكْبَتَاهُ مِنْ كَثْرَةِ السُّجُودِ . فَقَالَ لَنَا ذَاتَ يَوْمٍ : قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ : يَا أَبَا فاطمه أَكْثَرُ ( اسْتَكْثِرُوا مِنَ السُّجُودِ فانه لَيْسَ مِنْ مُسْلِمٍ يَسْجُدُ لِلَّهِ سَجْدَةً إِلَّا رَفَعَهُ اللَّهُ بِهَا دَرْجَهُ »[۱۶]؛

این روایات ذیل نام ابوفاطمه الدوسی، ابوفاطمه الضمری، ابوفاطمه الازدی، ایاس ابوفاطمه و انیس ابوفاطمه آمده است که به گمان قریب به یقین، تمام این افراد یکی هستند. انیس، نام ابوفاطمه است و ایاس نیز در بیشتر سلسله اسناد این روایت، ایاس بن ابی فاطمه آمده[۱۷] و بر این تصریح شده است که ایاس بن ابی فاطمه، فرزند و راوی او و نیز تابعی است [۱۸]. همچنین ابن عبدالبر[۱۹] نام عبدالله را برای ابوفاطمه رد کرده است. نام انس نیز به احتمال قریب به یقین، تصحیف انیس است. شاید به همین دلیل، ابن عبدالبر برخلاف دیگران، تنها از ابوفاطمه نام برده است. ابن ابی عاصم نیز تنها از دوسی و ضمری نام برده، ولی هر دو را یکی دانسته و از این رو، روایت ابتلا و سجود را ذیل نام هر در آورده است[۲۰].

منابع تاریخی، درباره زندگی ابوفاطمه در دوران رسول خدا(ص) ساکت است و تنها گزارشی که درباره او آمده. همانطور که بیان شد. این است که وی در فتح مصر شرکت داشت و در شام و مصر ساکن بود. وی در جنگ ذی الصواری در سال ۳۴ به فرماندهی عبدالله بن ابی سرح[۲۱] حضور داشت. آنگونه که کثیرالاعرج او را وصف کرده، از سجده‌های زیاد، پیشانی و زانوهایش پینه بسته بود و این نشان می‌دهد از عباد و زهاد روزگار خود بوده است. ابن عساکر[۲۲] و مزی[۲۳] گفته‌اند وی در شام درگذشت و در مقبره باب الصغیر، کنار قبر فضالة بن عبید به خاک سپرده شد.[۲۴]

منابع

پانویس

  1. مغلطای، ج۲، ص۲۸۱.
  2. أبونعیم، ج۱، ص۲۹۶؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۰۳ و ۳۳۹؛ ذهبی، ج۱، ص۲۲.
  3. ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۸۰.
  4. ابن اثیر، ج۱، ص۳۰۳ و ۳۳۹؛ ذهبی، ج۱، ص۲۲.
  5. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۰؛ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۷ و ۱۲۹؛ ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۸۰.
  6. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۶۴.
  7. ابونعیم، ج۱، ص۲۴۷ و ج۶، ص۲۹۸۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۰۳؛ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۷ و ۱۲۹؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۶۴-۲۶۵.
  8. ابونعیم، ج۶، ص۲۹۸۶؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۳۸.
  9. ابن اثیر، ج۱، ص۳۰۳ و ج۶، ص۲۳۶؛ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۹؛ ذهبی، ج۱، ص۲۲؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۶۴.
  10. ابن اثیر، ج۶، ص۲۳۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۶۴.
  11. ابن اثیر، ج۶، ص۲۳۷؛ کحاله، ج۱، ص۱۶.
  12. ابن اثیر، ج۶، ص۲۳۶.
  13. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۲۵-۲۶.
  14. ابونعیم، ج۶، ص۲۹۸۷؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۰۴ و ج۶، ص۲۳۶؛ هیثمی، ج۲، ص۲۹۲.
  15. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۲۱-۳۲۲؛ مسند الشامیین، ج۱، ص۱۲۶ و ج۴، ص۳۵۲؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۳۶؛ ابن عساکر،. ج۶۷، ص۲۸.
  16. ابن مبارک، ص۴۰-۳۹؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۲۸؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۰؛ ابونعیم، ج۶، ص۲۹۸۶؛ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۸.
  17. ابونعیم، ج۶، ص۲۹۸۷؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۹.
  18. ابونعیم، ج۱، ص۲۹۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۰؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۳۹ و ج۶، ص۲۳۶؛ ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۷.
  19. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۹۰.
  20. ابن اثیر، ج۶، ص۲۳۸.
  21. ابن شبه نمیری، ج۳، ص۱۱۸؛ سمعانی، ج۴، ص۵۰۱.
  22. ابن عساکر، ج۶۷، ص۱۲۷-۱۲۹.
  23. مزی، ج۳۴، ص۱۸۲.
  24. هدایت‌پناه، محمد رضا، مقاله «ابوفاطمه»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۶۶-۴۶۷.