تفسیر سورآبادی (کتاب)
تفسیر سورآبادی | |
---|---|
زبان | فارسی |
نویسنده | ابوبکر عتیق بن محمد نیشابوری مشهور به سورآبادی |
ناشر | [[:رده:انتشارات انتشارات فرهنگ نشر نو|انتشارات انتشارات فرهنگ نشر نو]][[رده:انتشارات انتشارات فرهنگ نشر نو]] |
محل نشر | تهران، ایران |
سال نشر | ۱۳۸۱ ش |
شابک | ۹۶۴-۷۴۴۳-۰۷-۲ |
تفسیر سورآبادی کتابی است به زبان فارسی که مشتمل بر تأویل و تفسیر قرآن کریم میباشد. این کتاب اثر ابوبکر عتیق بن محمد نیشابوری مشهور به سورآبادی است و انتشارات فرهنگ نشر نو انتشار آن را به عهده داشته است.[۱]
درباره کتاب
تفسیر سورآبادی یا تفسیر التفاسیر از ابوبکر عتیق بن محمد نیشابوری، مشهور به سورآبادی است که از دیرباز تاکنون مورد توجه قرآنپژوهان و محققان زبان و ادب فارسی بوده و هست.
از این مفسر اطلاع چندانی در دست نیست. در منابع کهن تاریخی، سه اطلاع مهم از او به دست میآید. در صفر ۴۹۴ق درگذشته است؛ نیشابوری است؛ زاهد و کرامیه است. در برخی دیگر از منابع تاریخی (تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی) آمده است که اهل هرات و معاصر سلطان ارسلان سلجوقی (۴۶۵-۴۵۵) بود که مذهب سنت و جماعت داشته است. قراینی که بر کرامیه بودن سورآبادی دلالت میکند از این قرار است: از محمد بن کرام با حرمت بسیار نقل میکند؛ از بزرگان کرامیه بسیار نام میبرد؛ مانند همه کرامیان درباره ایمان منافق نظر مخالف اظهار نمیکند؛ به وجود دو امام بر حق در یک زمان قائل است؛ از خلفای چهارگانه با احترام نام میبرد، اما در حق امام علی(ع) اهتمام بیشتری دارد، معتقد است که آیه ۸ سوره انسان در حق امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) نازل شده است و به همین مناسبت، باب فضیلت حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه الزهرا(س) را میگشاید و در آن به روایات امام صادق(ع) استناد میکند، سپس داستان بخشندگی ایشان را همراه با اشعاری که در قالب گفتگو سرودهاند نقل میکند، اما آن چه موضوع را اندکی دشوار میکند آن است که کرامیان اهل تشبیه و تجسیم هستند، حال آنکه مفسر این اثر، نظری خلاف نظر مشبهه عرضه میکند؛ از این رو محتمل است که مفسر در این باب، پیرو عقیده کرامیه (هیصمیه) باشد که مکان و شباهت را از خداوند متعال نفی میکند.
ابوبکر عتیق سورآبادی، تفسیر خود را از سال ۴۷۰ تا ۴۸۰ ق در هفت مجلد، مطابق هفت سبع قرآن کریم تألیف کرده است. نسخههای متعددی که از این تفسیر باقی مانده گواه رواج و شهرت آن است. سورآبادی از این اثر خود، با عنوان «تفسیر التفاسیر» یاد میکند اما این نام، شهرت نمییابد. از این اثر بسیار مهم قرآنی، تلخیصهای زیادی نیز صورت گرفته که از جمله میتوان به نسخهای در چهار مجلد بزرگ که به سال ۵۸۴ق برای ابوالفتوح محمد بن سام امیر غوری فراهم آمده است، اشاره کرد.
تفسیر سورآبادی، تفسیری مفصل و مشتمل بر ترجمه و تفسیر همه سورههای قرآن کریم است که تفسیر آنها بیشتر بر اساس روایاتی است که مفسر از عبدالله بن عباس پسر عم پیامبر اکرم(ص) روایت میکند، اما این مطلب به این معنا نیست که مفسر از دیگر راویان حدیث به خصوص راویان حدیث، اهل سنت بهره نبرده باشد. شیوه کار مفسر در این تفسیر، مزجی است که در آن، آیه یا بخشی از آن را میآورد، سپس ترجمه آن را همراه با عبارات توضیحی به زبان فارسی ارائه مینماید، آن گاه اگر روایت، حدیث، واقعه تاریخی، داستان و هر مطلب از این قبیل وجود داشته باشد، نقل میکند.
مفسر برای حل دشواریها یا توضیح بیشتر درباره آیات یا تفسیرهایی که به ظاهر متناقضاند، مسئله را در قالب سؤال و جواب عرضه میکند. در تفسیر سورآبادی نیز همچون دیگر تفاسیر فارسی به قصص و حکایات، خواه قرآنی و خواه غیرقرآنی توجه خاصی شده است. مفسر، مطلبی را که خود جزئی از یک داستان باشد و بدون نقل آن داستان فهمیده نشود در بافت داستان مربوط به آن جای میدهد. مجموعه قصص برگرفته از این تفسیر در کتاب مستقلی به کوشش یحیی مهدوی منتشر شده است. مفسر در اثنای گفتار، یک و یا چند عبارت و حتی گاه قطعهای به عربی میآورد، اما اصراری بر عربی گویی ندارد. او خود را ملزم میدانست فارسی نویسی خود را به نحوی توجیه کند و به اقتضای آن گفته است: «از بهر آن به پارسی کردیم که از ما چنین خواستند تا نفع آن عامتر بود». در حقیقت در آن زمان، میان زبان نوپا و پویای فارسی و زبان توانمند و تقدسآمیز عربی کشاکشی درگرفته بود و هر یک میکوشید فضاهای بیشتری را به خود اختصاص دهد. فارسی زبان بودن جمعیت کثیری از ایرانیان و فارسی زبان شدن ترکان غزنوی و سلجوقی موجب شد که سرانجام عربی به حوزه علوم به خصوص علوم دینی اختصاص یابد و دیگر حوزهها را که با عامه مردم سر و کار داشتند به زبان فارسی واگذارد. در چنین شرایطی بیشتر نویسندگان ایرانی در مقدمه آثار خود لازم میشمردند، اختیار زبان فارسی را توجیه کنند. ذهن سورآبادی نیز از این دغدغه فارغ نبوده است.
تفسیر سورآبادی پس از ترجمه تفسیر طبری و تاج التراجم اسفراینی، سومین ترجمه و تفسیر تاریخدار فارسی است. نسخههای بسیار زیادی از این اثر مانده است که نشان از حسن شهرت و اعتبار این اثر دارد. به گفته مصحح این کتاب (علی اکبر سعیدی سیرجانی) اهمیت تفسیر در درجه اول، از لحاظ نثر روان و لطیف آن است که از بهترین نمونههای نثر ساده و شیوایی است که از قرن پنجم بازمانده است. تفسیر، مشتمل است بر لغات و اصطلاحات و صورتهایی خاص از کلمات که دامنه اطلاع ما را از زبان فارسی در قرن پنجم هجری قمری میافزاید.
این تفسیر، مشحون از فواید لغوی، اصطلاحی، گویشی، دستوری، رسم الخطی و نیز دقایق ادبی است که هم از لحاظ زبانی قابل توجه است و هم از لحاظ موضوعی و ساختاری که در نوع خود در میان تفاسیر قرآن کریم به خصوص تفاسیر فارسی کمنظیر است[۲].[۳]
فهرست کتاب
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
درباره پدیدآورنده
در مورد پدیدآورنده اطلاعاتی در دست نیست.
پانویس
- ↑ شبکه جامع کتاب گیسوم
- ↑ تفسیر سورآبادی، ابوبکر عتیق سورآبادی، تصحیح علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، انتشارات فرهنگ اندیشه نو، ۱۳۸۰ش.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «تفسیر سورآبادی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
دریافت متن
پیوند به بیرون
- منبعشناسى دانشنامه مجازی امامت و ولایت به زبان عربی
- کتابشناسی دانشنامه مجازی امامت و ولایت به زبان عربی
- کتابهای عتیق محمد نیشابوری سورآبادی
- آثار عتیق محمد نیشابوری سورآبادی
- کتابشناسی امامت با تعداد صفحات بیش از ۳۰۰
- کتابشناسی کتابهای امامت منتشرشده در ۱۳۷۳
- کتابشناسی کتابهای امامت انتشارات دار الکتب العلمية