جعفر بن علی ابن ابیطالب
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
«اَلسَّلاَمُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ الصَّابِرِ بِنَفْسِهِ مُحْتَسِباً وَ النَّائِي عَنِ الْأَوْطَانِ مُغْتَرِباً اَلْمُسْتَسْلِمِ لِلْقِتَالِ اَلْمُسْتَقْدِمِ لِلنِّزَالِ اَلْمَكْثُورِ بِالرِّجَالِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ هَانِئَ بْنَ ثُبَيْتٍ الْحَضْرَمِيَّ»[۱]
درود و سلام بر جعفر فرزند امیرالمؤمنین(ع) که برای خدا در مقابل بلا صبر تا بدنش سپر تیر بلاگردید و مقهور و مغلوب مردان قرار گرفت، لعنت خدا بر قاتلش «هانی بن ثبیط حضرمی» باد.
جعفر، چهارمین فرزند امیر مؤمنان(ع) از فاطمه امّ البنین دختر حزام بن خالد[۲] برادر سوم اباالفضل العباس(ع) است. امام(ع) به خاطر علاقه فراوانی که به برادرش جعفر داشت نام فرزندش را جعفر نهاد [۳].[۴]
ابوالفرج اصفهانی مینویسد: او در عاشورا ۱۹ ساله بود، تولدش دو سال پس از برادرش عثمان رخ داد[۵].
سماوی در ابصارالعین، مینویسد: جعفر با پدرش امیرالمؤمنین(ع) دو سال زندگی کرد، و با برادرش امام حسن مجتبی(ع) ۱۲ و با برادرش امام حسین از ۲۱ سال زندگی کرد. بنابراین، در روز عاشورا ۲۱ ساله بوده است[۶].
مورخان نوشتهاند: حضرت عباس چون دو برادرش عبدالله و عثمان شهید شدند، آخرین برادرش جعفر را خواست و فرمود: «به جنگ بشتاب تا تو را مانند برادرانم کشته بینم و رضای خدا را در شهادت تو به حساب آورم، همانگونه که در شهادت آن برادرانت به حساب آوردم»[۷]؛
جعفر به میدان شتافت و میگفت: «من جعفرم و دارای مقام بلندی میباشم، من پسر علی خیرخواه هستم که صاحب فضائل بود»[۸]؛
ابوالفرج اصفهانی مینویسد: قاتل جعفر، خولی بن یزید اصبحی بود که بر او حمله کرد و او را به شهادت رساند[۹].
اما ابو مخنف و ضحاک مشرقی همانگونه که در زیارت ناحیه آمده، قاتل او را هانی بن ثبیط میدانند و اضافه میکنند که جعفر در این معرکه، برادر هانی را کُشت، و او هم به تلافی مرگ برادرش، جعفر را از پای درآورد[۱۰].
همانگونه که قبلا گفته شد، طبق نقل برخی از مورخان، هنگامی که حضرت عباس در روز عاشورا خطاب به برادران مادری خود - عبدالله و عثمان و جعفر - گفت: گام پیش نهید تا ببینم که برای خدا خیرخواهی میکنید، جعفر پس از دو برادرش، گام به میدان نهاد و چنین رجز خواند:
إِنِّي أَنَا جَعْفَرٌ ذُو الْمَعَالِي | ابْنُ عَلِيِّ الْخَيْرِ ذُو النَّوَالِ | |
ذَاكَ الْوَصِيُّ ذُو السَّنَا وَ الْوَالِي | حَسْبِي بِعَمِّي جَعْفَرٍ وَ الْخَالِ | |
أَحْمِي حُسَيْناً ذَا النَّدَى الْمِفْضَالِ[۱۱] |
- من، جعفر، دارای مقامی والا هستم پسر علی نیکوکار و بخشنده میباشم، آن علی که وصی پیامبر(ص) بلندمرتبه و دارای ولایت است؛ عمویم جعفر و داییام در شرافت مرا بس است، از حسین(ع) که صاحب گرم و فضیلت است پشتیبانی خواهم کرد.
به روایتی در همین هنگام تیری به وسیله خولی اصبحی پرتاب شد و به پیشانی یا چشم او اصابت کرد[۱۲]. و به روایت ناحیه مقدسه، هانی بن ثبیط حضرمی او را به شهادت رساند[۱۳]، بنا به این دو روایت، محتمل است آن کسی که تیر بر پیشانی مبارک این نوجوان دلاور، زد خولی اصبحی بود و آن کسی که وی را به شهادت رساند و سر آن بزرگوار را از بدن جدا کرد، هانی بن ثبیط بوده است.[۱۴]
منابع
ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین
جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا
پانویس
- ↑ زیارت ناحیه، بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۶.
- ↑ مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۳، انوارالهدی؛ انصارالحسین، شمس الدین، ص۱۳۰؛ تسمیة من قتل، شماره ۳.
- ↑ ابصارالعین، ص۶۹، مرکز الدراسات لاسلامیة لحرس الثورة؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۱۲۹.
- ↑ جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص:۱۲۱.
- ↑ مقاتل الطالبین، ص۵۴.
- ↑ ابصارالعین، ص۶۷.
- ↑ «تَقَدَّمْ إِلَى الْحَرْبِ حَتَّى أَراكَ قَتِيلًا كَأَخَوَيْكَ، فَأَحْتَسِبُكَ كَما أَحْتَسِبْتُهُمَا»؛ کامل بن اثیر، ج۲، ص۵۱۸؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ «إنی أنا جعفر ذوالمعالی ابن علی الخیر ذی الافضال»؛ کامل بن اثیر، ج۲، ص۵۱۸؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ مقاتل الطالبین، ص۵۴
- ↑ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۹؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۰.
- ↑ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۷؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۰۹؛ بحارالأنوار، ج۴۵، ص۴۸؛ ابصارالعین، ص۶۸؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۰.
- ↑ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۷؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۷۰؛ أعیان الشیعة، ج۴، ص۱۲۹؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۰۹؛ بحارالأنوار، ج۴۵، ص۶۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۶۸.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۱۳۴-۱۳۶.