هجرت امام علی به مدینه
هجرت امام علی به مدینه در حدیث - هجرت امام علی به مدینه در کلام اسلامی - هجرت امام علی به مدینه در تاریخ اسلامی
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام علی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- پس از رسیدن پیامبر(ص)، امام علی(ع) نیز به همراه هند بن ابی هاله به نزد پیامبر(ص) رفتند. در آنجا رسول خدا(ص) به ایشان چنین دستور داد: "برای خود و فاطمهها و افرادی از بنی هاشم که قصد دارند به مدینه هجرت کنند، مرکب تهیه و بعد از انجام تمام کارها آماده هجرت باش و بلافاصله بعد از رسیدن نامه من به تو، حرکت کن و لحظهای درنگ نکن". مدتی بعد رسول خدا(ص) نامهای برای امام علی(ع) نوشت و به او دستور داد که به سوی مدینه حرکت کند. بعد از رسیدن نامه رسول خدا(ص) به امام علی(ع) ایشان آماده هجرت شد و به همه مؤمنانی که در فشار و سختی بودند، اعلام کرد که شب هنگام به طور مخفیانه به وادی ذی طوی بیایند. نقل شده، مطلع، غلام حنظلة بن ابی سفیان، شبانه در مسیر آن حضرت کمین کرد و هنگامی که ایشان را دید، شمشیرش را کشیده و به ایشان حملهور شد. علی(ع) فریادی کشید و مطلع از ترس، با صورت بر زمین افتاد. به هنگام صبح آن حضرت(ع) به سوی مدینه حرکت کرد. در این سفر، علی(ع) به همراه فاطمه دختر رسول(س) و مادرش فاطمه بنت اسد بن هاشم و فاطمه دختر زبیر بن عبدالمطلب و ضباعه از مکه خارج شد و ایمن بن ام أیمن، غلام رسول خدا(ص) و ابو واقد، فرستاده رسول خدا(ص) نیز به همراه او بودند. ابو واقد با عجله شترها را میراند و بر آنها سخت میگرفت که علی(ع) به او فرمود: "ای ابو واقد! با زنان مدارا کن! زیرا آنها توانا نیستند". او گفت: "از رسیدن تعقیب کنندگان میترسم"؛ امام علی(ع) فرمود: "تو را از این کار باز میدارم و بدان که رسول خدا(ص) به من فرمود: "ای علی، آنها نمیتوانند ضرری به تو برسانند". پس از آن علی(ع) شترها را با مدارا میراند.
- هنگامی که آنها به منطقه ضجنان رسیدند، هشت نفر از تعقیب کنندگان قریش که مسلّح و صورتهایشان را پوشانده بودند، به آنها رسیدند و هشتمین نفر آنها آزاد کرده حارث بن امیه بود که جناح نامیده میشد. در این حال علی(ع) به سوی أیمن و أبی واقد رفت و به آنها فرمود: "شترها را بخوابانید و آنها را ببندید" و جلو رفت تا زنها را پیاده کند. سپس شمشیرش را کشید و به سوی سوارهای قریش رفت. آنها هم جلو آمدند و به علی(ع) گفتند: ای حیلهگر! آیا گمان کردهای که میتوانی به همراه این زنان از دست ما خلاص شوی؟ برگرد ای بیپدر! علی(ع) فرمود: "اگر برنگردم، چه میکنید؟" آنها گفتند: حتماً باید خودت تسلیم شده برگردی وگرنه ما با سرت برمیگردیم و چه قدر نابود کردن تو بر ما آسان است. سپس سوارها به زنان و وسایل نزدیکتر شدند تا آنها را غارت کنند، اما علی(ع) بین آنها و زنان و وسایل مانع شد. در این هنگام، جناح شمشیری را حواله علی(ع) کرد و آن حضرت خود را کنار کشید و فوراً ضربهای را بر شانهاش زد که او را دو نیم کرد و شمشیرش به زین اسب رسید. علی(ع) با پای پیاده آن چنان به آنها حمله میکرد که گویی بر اسب نشسته است و با شمشیرش به آنها ضربه میزد.
- آنها از مقابل آن حضرت پراکنده شدند و به علی(ع) گفتند: ای پسر ابوطالب! خودت را از دست ما حفظ کن! علی(ع) فرمود: "من باید به سوی عموزادهام در یثرب بروم؛ پس هر کسی دوست دارد که گوشتهایش را پاره پاره کنم و خونش را بریزم، به تعقیب من بپردازد یا به من نزدیک شود". سپس به کنار همراهانش ایمن و ابی واقد رفت و به آنها فرمود: "شترها را آماده کنید". سپس آشکارا و غیر پنهانی به مسیر خویش ادامه داد تا به منطقه ضجنان رسید و در آنجا یک شبانه روز ماند. و در این مدت، عدهای از مؤمنان ناتوان که ام ایمن، کنیز رسول خدا(ص) نیز در میان آنها بود، به وی پیوستند. علی(ع) آن شب را به همراه فاطمهها شب زندهداری کردند و نماز خوانده، خدا را در همه حال یاد کردند و این عبادت تا طلوع فجر ادامه داشت و نماز جماعت صبح به امامت علی(ع) برگزار شد. سپس آنها حرکت خود را منزل به منزل ادامه دادند و هیچگاه از یاد خدا غافل نشدند تا اینکه به مدینه رسیدند و قبل از ورود آنها به مدینه این آیات در شأن آنها نازل شد: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ * رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ * رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ * رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلاَ تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِيعَادَ * فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ...﴾[۱].
- در این آیات منظور از ذَکَر، امام علی(ع) و منظور از أُنثی، فواطم هستند و علی(ع) از فواطم و آنها از علی(ع) هستند. در ادامه آیه آمده است: ﴿فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ﴾[۲].
- پس از رسیدن امام علی(ع) و همراهان به رسول خدا(ص)، ایشان به علی(ع) فرمود: "ای علی! تو اولین نفر از این امت هستی که به خدا و رسولش ایمان آوردی و اولین کسی هستی که به سوی خدا و رسولش هجرت کردی و آخرین کسی هستی که از رسول خدا (جدا میشوی)؛ قسم به آنکه جانم در دست اوست، هیچ مؤمنی تو را دوست ندارد، مگر کسی که خداوند قلب او را برای ایمان امتحان کرده باشد و کسی به جز منافق یا کافر با تو دشمنی نمیورزد"[۳].[۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانههایی برای خردمندان است * (همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار * پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کردهای و ستمگران را یاوری نخواهد بود * پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران * پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بیگمان تو در وعده (خود) خلاف نمیورزی * آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجامدهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم.».. سوره آل عمران، آیه ۱۹۰-۱۹۵.
- ↑ «بنابراین بیگمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم میپوشم و آنان را به بوستانهایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
- ↑ الامالی، شیخ طوسی، ص۴۶۹-۴۷۲؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۵۹.
- ↑ عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابیطالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۳۸-۱۴۱.