تکریم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

تکریم الهی اهل بیت

یکی از اصول الهی و انسانی قرآن، تکریم است. خداوند متعال به عنوان مبدأ هستی برای اول بار انسان را تکریم نمود و فرمود وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ[۱] و محور کرامت و ملاکش را کمال انسانی دانسته است. إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ[۲] و هر چقدر میزان تقوا و کمال انسانی بیشتر باشد تکریم او به همان اندازه بیشتر است. پس انسان کامل، شایسته بیشترین تکریم از ناحیه خداوند است. ابن عباس می‌گوید: "رسول خدا(ص) بر منبر رفت و برایمان سخنرانی کرد و مردم جمع شدند. آن حضرت فرمود: ای مردم! شما (در روز قیامت) گرد آورده خواهید شد و دربارۀ ثقلین از شما پرسیده خواهد شد پس مواظب باشید که پس از من با آنان چگونه عمل می‌کنید آنان اهل بیت من هستند هر که ایشان را آزار دهد مرا آزار داده و هرکه به ایشان ستم کند، به من ستم کرده است هر که ایشان را خوار دارد مرا خوار داشته و هر که ایشان را تنها و بی‌یاور گذارد مرا تنها و بی‌یاور گذاشته است"[۳].

در این حدیث شریف نبوی(ص) می‌بینیم که تکریم اهل بیت(ع)، تکریم پیامبر شمرده شده است و ما می‌دانیم که تکریم پیامبر آثار و فوائد دنیوی و اخروی زیادی دارد اگر کسی آنها را تکریم کند چنانکه از احادیث اهل بیت عصمت ظاهر می‌شود بر پیغمبر حق پیدا می‌کند، برای اختصار یک روایت ذکر می‌شود.

رسول خدا(ص) فرمودند: "چهار طایفه‌اند که در روز قیامت برای آنها شفاعت می‌کنم: کسی که ذریه مرا بعد از من تکریم کند، کسی که حوائج ایشان را برآورده می‌کند، کسی که در هنگام اضطرار سعی در امور ایشان کند، کسی که با قلب و زبانش آنها را دوست بدارد"[۴].

در این حدیث به چند امر اشاره شده است:

  1. اصل حب اهل بیت(ع) به‌طوری که برخود پیامبراکرم نیزحب ایشان واجب است، خود ایشان می‌فرمایند: «فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِي بِحُبِّهِمَا»[۵]. خدای تعالی مرا به دوستی این دو نفر (حسن، حسین(ع)) فرمان داده است و در جای دیگر فرمودند: "پدر ایشان افضل از ایشان است"[۶].
  2. تکریم اهل بیت(ع) و یاری کردن و اطاعت از ایشان، نه به خاطر نیاز آنها به ما، بلکه نیاز ما به آنها.

اکرام و تکریم اهل بیت صورت‌های مختلفی دارد احترام ذریة ایشان، ترفیع بیوت ایشان، صله رحم با آنها، زنده نگه داشتن سخنانشان، صلوات بر آنها و سایر حقوق ایشان، یعنی ما اگر حقوق ایشان را شناخته و به آن عمل کنیم در واقع نوعی تکریم آنهاست. این نه به جهت فرمان خداوند و حضرت رسول، بلکه آنان شایستگی این مقام را دارند چون که همین "اصطفاء" و "اجتباء" توسط خداوند نیز نوعی تکریم الهی از آنان است.

در زندگینامه برخی علما موجود است که ایشان هرگز نام اهل بیت را به صورت خوابیده نمی‌آوردند یا اینکه بدون القابی چون: حضرت، امام، مولا، روحی له الفداء، آلاف التحیة و الثناء نامشان را نمی‌بردند، چون هرچقدر علم انسان بالاتر برود، ادب او نیز فزونی می‌یابد.

خاتم المرسلین(ص) فرمودند: "خوبان فرزندانم را برای خداوند متعال و بدها را به خاطر من دوست داشته باشید"[۷]، امام صادق(ع) نیز فرمودند: "نگاه به آل محمدعبادت است"[۸] و در حدیث دیگری می‌فرمایند: "نگاه به امام (عادل) عبادت است"[۹].

اما طبق حدیثی از حضرت رضا(ع) این نکته مختص فرزندان صالح دانسته آنجا که فرمود: "نگاه کردن بر چهره فرزندان ما عبادت است" خدمتشان عرض شد: منظور سیمای امامان از فرزندان شماست یا نگاه به صورت همه فرزندان چنین است؟ فرمود: نگاه کردن به سیمای تمام ذریه رسول خدا عبادت است تا وقتی که راهششان از راه رسول خدا جدا نشده باشد و آلوده به گناهان نشوند"[۱۰][۱۱].

احترام و تکریم والدین

در قرآن کریم درباره احترام و تکریم والدین آمده است: وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ. احترام به والدین نزد همۀ عقلا امری پسندیده و ضرورتی عقلی و در احکام دینی از اهم واجبات شرعی است؛ این همه احترام به دلیل زحماتی است که پدر و مادر طی دوران تولد و رشد و تربیت او متحمل شده‌اند[۱۲].

احترام و تکریم ائمه از امام مهدی

تکریم اماکن منسوب به امام مهدی

تکریم خادمان امام

تکریم فرزندان

تکریم مردم

تکریم نام امام مهدی

تکریم همسر

تکریم پیامبر از امام مهدی

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشته‌ایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
  2. «بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  3. شیخ صدوق، الأمالی، ص۶۵؛ عماد الدین طبری، بشارة المصطفی، ص۱۷.
  4. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَرْبَعَةٌ أَنَا لَهُمْ شَفِيعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْمُكْرِمُ لِذُرِّيَّتِي مِنْ بَعْدِي وَ الْقَاضِي لَهُمْ حَوَائِجَهُمْ وَ السَّاعِي لَهُمْ فِي أُمُورِهِمْ عِنْدَ اضْطِرَارِهِمْ إِلَيْهِ وَ الْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ»؛ عیون أخبارالرضا(ع)، ج۱، ص۲۵۴ و ج۲، ۲۵؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۳۶۶؛ شعیری، جامع الأخبار، ص۱۴۰ و شبیه این حدیث: مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۳۷۵.
  5. جعفر بن محمد ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۵۱.
  6. ر.ک: شیخ صدوق، الأمالی، ص۴۳۷.
  7. «أَوْلَادِي الصَّالِحُونَ لِلَّهِ وَ الطَّالِحُونَ لِي» شعیری، جامع الاخبار، ص۱۴۰ و عبارت "أحبوا": مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۳۷۶ به نقل از جامع الاخبار اضافه دارد.
  8. «وَ النَّظَرَ إِلَى آلِ مُحَمَّدٍ(ع) عِبَادَةٌ»؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۰۵؛ المحاسن، ج۱، ص۶۲.
  9. «وَ النَّظَرُ إِلَى الْإِمَامِ عِبَادَةٌ»؛ الکافی، ج۴، ص۲۴۰ و تعبیر «النَّظَرُ إِلَى الْإِمَامِ الْمُقْسِطِ عِبَادَةٌ» در شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۵۴ نقل شده است.
  10. «عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(ع) قَالَ: النَّظَرُ إِلَى ذُرِّيَّتِنَا عِبَادَةٌ فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ النَّظَرُ إِلَى الْأَئِمَّةِ مِنْكُمْ عِبَادَةٌ أَوِ النَّظَرُ إِلَى جَمِيعِ ذُرِّيَّةِ النَّبِيِّ(ص) قَالَ بَلِ النَّظَرُ إِلَى جَمِيعِ ذُرِّيَّةِ النَّبِيِّ(ص) عِبَادَةٌ مَا لَمْ يُفَارِقُوا مِنْهَاجَهُ وَ لَمْ يَتَلَوَّثُوا بِالْمَعَاصِي». عیون أخبارالرضا(ع)، ج۲، ص۵۱. این عبارت «مَا لَمْ يُفَارِقُوا مِنْهَاجَهُ وَ لَمْ يَتَلَوَّثُوا بِالْمَعَاصِي» در امالی شیخ صدوق، ص۲۹۴ نیامده است.
  11. شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۱۱۶- ۱۱۹.
  12. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۴۴۳.