شبهه تعارض نصوص امامت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


برخی از اهل‌سنّت برای خلافت ابوبکر به آیات و روایاتی استدلال کرده‌اند که یا از نظر سند مخدوش است و یا از نظر دلالت و چون این نصوص تنها از طریق اهل‌سنت روایت شده لذا نمی‌توان آنها را معارض با نصوص امامت امیرالمؤمنین(ع) دانست که از طریق فریقین نقل شده است. همچنین دلیل روشن بر منصوص نبودن خلافت ابوبکر، این است که وی در هیچ موردی به منصوص بودن خلافت خود استدلال نکرده است.

مقدمه

امامت امیرالمؤمنین، علی(ع) بر پایه نصوص بسیاری از کتاب و سنت استوار است؛ مانند آیاتی چون: آیه ولایت، آیه اکمال دین، آیه تبلیغ، آیه مباهله، آیه اولی الامر و روایاتی مانند: حدیث غدیر، حدیث منزلت، حدیث الدار، حدیث ثقلین، حدیث نور، حدیث مشابهت با پیامبران، حدیث مدینة العلم و آیات و روایات بسیار دیگری که در کتاب‌های کلام و عقاید شیعه بیان شده است. در این میان، عده‌ای از اهل حدیث و گروهی به نام “بکریه[۱]“ آیات و روایاتی را به‌عنوان نصوص خلافت ابوبکر مطرح کرده‌اند و شماری از متکلمان اهل‌سنت نیز -با اینکه به نص درباره خلافت ابوبکر معتقد نیستند - این آیات و روایات را به‌عنوان معارض با نصوص امامت علی(ع) برشمرده‌اند. از جمله:[۲]

نخست: آیه استخلاف

دوم: آیه مخلفین

سوم: حدیث اقتدا

چهارم: استخلاف ابوبکر در نماز

پنجم: دوران سی ساله خلافت

ششم: گواهی اصحاب

خلاصه

  1. اهل‌سنّت درباره منصوص بودن خلافت ابوبکر دو دسته‌اند: برخی مُثبِت و برخی منکرند، ولی شیعه در منصوص بودن امامت علی(ع) اتفاق نظر دارند.
  2. دلایلی که بر اثبات منصوص بودن خلافت ابوبکر اقامه شده است یا از نظر سند مخدوش است و یا از نظر دلالت.
  3. اخباری که به عنوان نصوص خلافت ابوبکر به آنها استدلال شده، تنها از طریق اهل‌سنت روایت شده، و نمی‌توان آنها را معارض نصوص امامت امیرالمؤمنین(ع) شمرد که از طریق فریقین نقل شده است.
  4. اخباری که به عنوان نصوص خلافت ابوبکر نقل شده، خبرهای واحدند، ولی نصوص امامت علی(ع) متواترند و خبر واحد، معارض خبر متواتر نخواهد بود.
  5. دلیل روشن بر منصوص نبودن خلافت ابوبکر، این است که وی نه در سقیفه و نه در هیچ مورد دیگری به منصوص بودن خلافت خود استدلال نکرده است، در حالی که در سقیفه در ردّ انصار به روایت: «الْأَئِمَّةُ مِنْ قُرَيْشٍ‌» استدلال کرد. بدیهی است اگر بر خلافت او نص خاصّی وجود می‌داشت، به آن استدلال می‌کرد.
  6. اخبار مربوط به نص برخلافت ابوبکر با اخبار صحیح نافی منصوص بودن خلافت او، معارض است، و نمی‌تواند با نصوص امامت امیرالمؤمنین(ع) معارض باشد.[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. پیروان بکر بن اخت عبدالواحد، که معاصر واصل بن عطای معتزلی بود و آرای کلامی شاذی داشت، ذهبی، او را بکر بن زید باهلی نامیده و از ابن‌حبان نقل کرده که درباره‌اش گفته است: دجال یضع الحدیث؛ “دجال جعل‌کننده حدیث بود” (میزان الاعتدال، ج۱، ص۳۴۵). همچنین ر.ک: مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۳۴۲؛ الفَرق بین الفِرَق، ص۲۱۲-۲۱۳.
  2. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۵۹.
  3. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۳۹۱.