فلسفه جهاد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مبانی و اهداف جهاد
در تحلیل مبنا و هدف از جهاد باید این اصل اسلامی در چهارچوب اهداف کلی بعثت و نزول قرآن لحاظ گردد که از أهم این اهداف، هدایت انسانها[۱]، خارج نمودن انسانها از بندگی غیر خدا[۲] و نجات انسانها از یوغ خدایان زر و زور و تزویر برای هدایت و سعادت ابدی ایشان است. به عبارتی هدف اقصی، هدایت و نجات بشریت[۳] و سوق دادن انسان به ولایت الله میباشد[۴].
بنابراین، مبنای جهاد به معنای عام آن را میتوان «باور به توحید» و «ولایت و گرایش به حق و فضیلت» دانست که دو مبنای اخیر از مبانی فطری جهاد است که غایت کلی آن رساندن انسان به تعالی معنوی و روحی میباشد و سایر اهداف همچون رفع ظلم، استقرار عدالت و ایجاد آزادی، همه در ذیل این مبنای اصلی تعریف میشود.
در راستای این هدف بزرگ، موانعی در راه تبلیغ دین و گسترش آن وجود دارد که مخل این روند و فعلیت یافتن آن است. اسلام به جهت رفع این موانع، قانون جهاد را تشریع نمود. برداشتن این موانع همان است که در منطق قرآنی از آن به عنوان رفع فتنه[۵] یاد شده و شامل مواردی است که به عنوان مورد جهاد از آن نام برده میشود و مبنای اساسی همین رفع فتنه میباشد[۶].
اما به لحاظ جهاد نظامی، هر چند بنا به اصل اولیه، جنگ در اسلام با توجه به آثار ویرانگر آن، امری منفی[۷] قلمداد میشود[۸] ولی باید توجه داشت که جهاد به عنوان چاره نهایی و مرحله آخر در پیشبرد هدف اسلامی شمرده شده[۹] وضرورتهای حیات انسانی و جلوگیری از پایمال شدن ارزشها[۱۰] مقتضی جهاد است؛ گرچه این جنگ در قالب جهاد ابتدایی باشد[۱۱].
پس جهاد برای هدایت و نجات انسانها از آتش است، نه کشورگشایی و جهانگیری[۱۲]. جهاد برای مقابله با فتنهای است که موجب سلب امنیت و ایجاد موانع در راه تبلیغ دین میگردد و تا رفع کامل فتنهانگیزی در مقابل دین الهی و گسترش آن، جهاد ادامه دارد. این رویکرد برخاسته از رحمت عامه الهی نسبت به جامعه بشری است تا بدین وسیله موانع راه خیر و سعادت جمعی بشر را از میان بردارد[۱۳]. برخی بزرگان انقلاب اسلامی بر این باورند که جهاد ابتدایی در حقیقت، خود جنگ دفاعی شمرده میشود[۱۴]؛ چراکه معتقدند توحید جزء حقوق عمومی انسانهاست، پس جنگیدن به خاطر توحید مشروع است، چون دفاع از حق انسانیت بوده و همانند جنگیدن برای آزادی ملتی دیگر است[۱۵].
دفاع مختص به دفاع از خود و سرزمین خود و مانند آن نبوده، بلکه بر اساس مقتضای فطرت و عقل، دفاع از مسائلی چون انسانیت، توحید و مانند آن را که مختص کسی یا جایی نبوده شامل میشود. این امور که حقایقی بس ارزشمند برای انسانها محسوب میشود، مخاطره برای آن نه تنها دفاع را به عنوان «حق» مشروع میسازد بلکه دفاع از آن را نسبت به دفاع از امور فردی به مراتب مقدستر و لازمتر میسازد.
بدین ترتیب میتوان اهداف دیگری را هم که در قرآن کریم به آن اشاره شده است، از جمله یاری رساندن مظلومان و دفاع از مستضعفان[۱۶] در همین راستا تبیین کرد. از این دریچه تشریع جهاد نه تنها با نظام ارزشی اسلام سازگار است، بلکه موافق با فطرت انسانی نیز شمرده میشود[۱۷].[۱۸]
منابع
پانویس
- ↑ ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۲؛ ﴿مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ﴾ «از پیش، که رهنمون مردم است و فرقان را فرو فرستاد؛ بیگمان آنان که به آیات خداوند کفر میورزند عذابی سخت خواهند داشت و خداوند پیروزمندی دادستاننده است» سوره آل عمران، آیه ۴؛ ﴿هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ﴾ «این (قرآن) بازگفتی آشکار برای مردم و رهنمون و پندی برای پرهیزگاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۹/۶/۱۳۷۳.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۹/۳/۱۳۷۲.
- ↑ ﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ * فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ﴾ «و هر جا بر آنان دست یافتید، بکشیدشان و از همانجا که بیرونتان راندند بیرونشان برانید و (بدانید که) آشوب (شرک) از کشتار بدتر است و نزد مسجد الحرام با آنان به کارزار نیاغازید مگر در آنجا با شما به جنگ برخیزند در آن صورت اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است * و اگر دست بازداشتند خداوند آمرزندهای بخشاینده است * و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۱-۱۹۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۳، ص۲۶۱؛ ج۲۰، ص۲۶۲؛ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۱۱۲ - ۱۱۸.
- ↑ ﴿وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴾ «و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد میکوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۲۰۵؛ ﴿وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ﴾ «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی میکوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۶۴؛ ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ «همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۳، ص۶۳۱.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۳۲۹؛ احمدی میانجی، علی، الاسیر فی الاسلام، ص۵۹-۶۰ و ۷۸.
- ↑ ﴿الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ «همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۴۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۲۵ -۲۲۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۶۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۱۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۲۶.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۰، ص۲۴۶.
- ↑ ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا﴾ «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۸/۱۰/۱۳۷۷؛ مصباح یزدی، محمدتقی، جنگ و جهاد در قرآن، ص۱۴۳- ۱۴۴؛ سبحانی، جعفر، رسائل و مقالات، ج۲۰، ص۱۴۰.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی ص ۴۱۸.