آگاهی امام مهدی از زمان ظهور

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

امام مهدی(ع) ممکن است توسط سه راه از زمان مناسب ظهور خود، آگاهی یابد: ۱. آگاهی ایشان از راه معجزه باشد که این راه به دو طریق امکان دارد: الف) امکان دارد پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) علائمی را معین کرده باشند که با ظهور آن علائم، امام از زمان ظهورشان آگاه شوند؛ ب) ممکن است خداوند متعال وقت ظهور را به وسیلۀ الهام به حضرت بفهماند؛ ۲. روایت و وصیت مکتوب که توسط پیامبر(ص) از ناحیه خدا به ائمه(ع) داده شده است؛ ۳. فرزانگی و فراست امام(ع) در تحلیل امور.

مقدمه

طبق احادیث متعدد، امام(ع) به همه مخلوقات الهی علم دارد، اما اگر چیزی هنوز خلق نشده باشد، فقط خدای متعال به علم ذاتی‌اش[۱] نسبت به آن علم دارد. بنابراین اگر امام(ع) آن را نداند، نقصی در علم ایشان نیست. اگر بگوییم که بعد از دو بار تأخیر افتادن فرج، خداوند دیگر وقتی برای آن معین نفرمود، لازمه‌اش این است که علم آن نزد امام(ع) هم نباشد، چون اگر تقدیر شده بود، قطعاٌ امام مبین آن را می‌دانست.

بنابراین از ظاهر فرمایش امام(ع) که فرمود: "خداوند وقتی برای فرج نزد ما قرار نداد". می‌توان استفاده کرد که خود اهل بیت(ع) از وقت فرج خویش آگاهی ندارند.

می‌توان با استناد به احادیث چنین برداشت کرد که حضرت بقیة الله(ع) زمان ظهور و فرج نهایی خود را نمی‌دانند و این عیب و نقصی در مورد علم ایشان به حساب نمی‌آید. درست مانند این که امامی از وقوع چیزی در آینده خبر دهد ولی در آن بداء صورت بگیرد و آن چیز مطابق خبر امام(ع) واقع نشود.

این امر در مورد پیامبران و ائمه(ع) سابقه داشته و با آنچه شیعه در مورد علوم غیبی ایشان قائل است، منافاتی ندارد. اگر از یک امام معصوم(ع) خبری مورد اعتماد نقل شود ولی مطابق واقع در نیاید، ما هیچ گاه در راستگویی امام(ع) به شک نمی‌افتیم، بلکه طبق آن چه خود ایشان تعلیم فرموده‌اند، می‌گوییم در آن بداء صورت گرفته است. این نقصی در مورد علم کامل امام(ع) نیست، چون ممکن است خدای متعال علم آنچه را که به بداء واقع می‌شود، به ایشان تعلیم نکرده باشد. در مورد اموری که وقتی برای آن تقدیر نشده هم مطلب از همین قرار است. پس برای زمان ظهو امام عصر(ع) اگر تقدیری صورت نگرفته باشد، طبیعی است که خود ایشان هم نسبت به آن آگاهی نداشته باشند.

حدیث دیگری که می‌توان مؤید بحث (معین نشدن وقت ظهور برای ائمه(ع)) باشد، از امام باقر(ع) نقل شده است که وقتی راوی حدیث از ایشان درباره زمان ظهور امام(ع) پرسید[۲]، چنین پاسخ فرمودند: «أَمَّا انْهَ لَمْ یوقت لَنَا فیه وَقْتٍ. ولکن اذا حدثناکم بشیء فکان کما نَقُولُ فَقُولُوا: صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ. وَ انَّ کان بِخِلَافِ ذلک، فَقُولُوا: صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ، تُؤْجَرُوا مرتین»[۳].

ولی اگر برای شما از وقوع چیزی سخن گفتیم و همان طور که گفته‌ایم واقع شد، بگویید که خدا و رسولش راست گفته‌اند. و اگر خلاف آن چه گفته بودیم واقع شد، باز هم بگویید که خدا و رسولش راست گفته‌اند، تا اینکه دو برابر پاداش ببرید. در اینجا به صراحت بیان فرموده‌اند که زمانی را برای ائمه(ع) در مورد ظهور حضرت معین نکرده‌اند. پس می‌توان گفت که خود ایشان وقت ظهور را می‌دانند اما مأمور به مخفی نگه داشتن آن هستند.

اما اینکه در ادامه حدیث فرموده‌اند: "اگر ما اهل بیت(ع) از وقوع چیزی خبر دادیم اما مطابق واقع نشد، ما به شما دروغ نگفته ایم" این مطلب اشاره به مسئله "بداء" دارد که یک قاعده کلی می‌باشد و در مورد وقت ظهور امام زمان(ع) مورد پیدا نمی‌کند، چون ائمه(ع) هیچ گاه وقتی برای آن معین نکرده‌اند.

توضیح مطلب اینکه: احتمال بداء در مورد همه اخباری که از ائمه(ع) به ما رسیده است، وجود دارد و لزومی ندارد که در هر خبری از امام معصوم(ع) اشاره به احتمال بداء در خصوص آن شده باشد. به عنوان یک قاعده کلی فرموده‌اند که ممکن است بعضی از اخباری که به شما می‌گوییم، مطابق واقع در نیاید. در این موارد بدانید که ما به شما راست گفته ایم، ولی خداوند در مورد آن بداء فرموده است. این قاعده کلی برای تمام احادیث کفایت می‌کند.

البته اگر ائمه(ع) از وقوع چیزی به طور قطعی خبر داده باشند و در حقیقت فرموده باشند که در مورد آن بداء صورت نمی‌گیرد، آن خبر را می‌توان قطعی و غیر قابل بداء دانست. بنابراین، اصل بر این است که در همه اخبار ائمه(ع) احتمال بداء وجود دارد مگر آنکه موردی را خودشان استثنا فرموده باشند. اما این اصل کلی در مورد پیشگویی نسبت به زمان ظهور امام دوازدهم(ع) مصداق پیدا نمی‌کند و فقط شامل مواردی می‌شود که ائمه(ع) از فرج محدود و جزئی شیعیان قبل از فرج نهایی و کامل ـ که با ظهور امام عصر(ع) محقق می‌شود ـ خبر داده‌اند، هم چون حدیثی که در آن ابوحمزه ثمالی از امام باقر(ع) درباره پیشگویی امیر مؤمنان(ع) پرسیده بود[۴].

زمان مناسب ظهور چه وقت است؟

ظهور امام عصر(ع) دارای علائم و نشانه‌های حتمیه و غیر حتمیه است و وقتی آن علائم به وقوع پیوست، مردم عادی هم ظهور را قریب الوقوع می‌دانند و از همه‌‌‌ عالم‌تر و آگاه‌تر به این موضوع، خود امام(ع) است. از براهین و روایاتی که در باب امامت وارد شده استفاده می‌شود، وجود مقدس امام نیز با عالم غیب در ارتباط است و در مواقع احتیاج حقایقی را دریافت می‌کند[۵]. امام چون خلیفة الله است و خلیفه باید کار مستخلفٌ عنه را انجام دهد[۶]، پس علم امام پرتویی از علم خداوند است. آگاهی از اسرار نهان در حال و گذشته و آینده در واقع ابزاری است برای انجام مأموریت مهم هدایت انسان‌ها و حجت الهی بودن. در کتب روایی دربارۀ علم امامان مربوط به گذشته، حال و آینده روایات متعددی در بابی تحت عنوان بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ(ع) يَعْلَمُونَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ أَنَّهُ لَا يَخْفَى عَلَيْهِمُ الشَّيْ‏ءُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِم[۷] وجود دارد[۸].

راه‌های آگاهی امام از ظهور

چندین احتمال دربارۀ چگونگی اطلاع امام مهدی(ع) از زمان ظهور وجود دارد مانند:

  1. آگاهی ایشان از راه معجزه باشد. این راه می‌‌تواند به یکی از دو شیوه باشد:
    1. امکان دارد پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) علائمی را معین کرده باشند که با ظهور آن علائم، امام از زمان ظهورشان آگاه شوند، چنانچه امام کاظم(ع) فرمودند: «هر گاه وقت خروج حضرت رسید علم به خروج در نفس او منتشر خواهد شد. آن علم او را ندا داده که ای ولّی خدا! خروج کن و دشمنان خدا را به قتل برسان. و برای او شمشیری است، هنگامی که وقت خروج او فرا رسد از غلافش بیرون می‌آید و حضرت را ندا داده، می‌گوید: ای ولیّ خدا! خروج کن، که برای تو حلال نیست که از دشمنان خدا صرف نظر کنی»[۹].[۱۰] این راه اشکالاتی دارد مانند اینکه روایات آن مرسل هستند و نیز این راه با قانون معجزه سازگار نیست، زمانی که راه طبیعی وجود دارد جایی برای قانون معجزه باقی نمی‌ماند. همچنین تصوری که از جنگ در این شیوه وجود دارد، مبتنی بر مفاهیمی قدیمی است، مانند اینکه سلاح امام شمشیر است و فرماندهی او نیز به مدد پرچمی بزرگ خواهد بود. روشن است که روش‌ها و ابزار با گذشت زمان تغییر خواهد کرد[۱۱].
    2. ممکن است خداوند متعال وقت ظهور را به وسیلۀ الهام به حضرت بفهماند. امام صادق(ع) در تفسیر آیه‌‌‌ «﴿فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ[۱۲].[۱۳] می‌فرمایند: «یکی از ما امامی است پیروز، ولی مخفی تا هنگامی که اراده خداوند تعلق گرفت که او را آشکار کند، در قلب او اثر می‌گذارد، پس ظاهر می‌شود و به امر خداوند قیام می‌کند»[۱۴].[۱۵]
  2. احتمال دیگر این است، که امام توسّط روایت و وصیت مکتوبی که به‏ عنوان دستورالعمل نزد ایشان است از وقت ظهور خویش مطلّع شوند. در روایات[۱۶] وارد شده که از طرف خداوند متعال برنامۀ کاری ائمه به صورت کتابی به پیامبر(ص) نازل شد و پیامبر آن را به علی(ع) تحویل داد و هر امامی آن را به امام بعدی واگذار کردند و الآن آن برنامه در دست ولی عصر(ع) است[۱۷]
  3. امام مهدی(ع) با فرزانگی و فراست مخصوص به خود، که از پدران ارجمندش به ارث برده، زمان ظهور را تشخیص می‌دهد[۱۸].

نظریه عدم آگاهی امام از وقت ظهور

عده‌ای بر این باورند امام زمان(ع) از زمان ظهور، اطلاعی ندارد. اینان، برای اثبات ادعای خود، به احادیث عدم توقیت "وقت تعیین نکردن" تمسک کرده‌اند؛ مانند "تعیین کنندگان وقت دروغگویند»[۱۹] یا روایت «ما برای هیچ کس وقتی را معین نکردیم"[۲۰] یا روایاتی که ظهور را به قیامت تشبیه کرده است: "مَثَل ظهور او مَثَل ساعت روز قیامت است که هیچ کس جز او نمی‌تواند وقت آن را آشکار سازد"[۲۱] ولی در مقابل، دلالت این احادیث تمام نیست؛ زیرا اینکه گفته می‌شود: "تعیین وقت کنندگان دروغگویند" یا "ما اهل بیت تعیین وقت نمی‌کنیم" به معنای عدم علم نیست. حتی روایتی که ظهور را به قیامت تشبیه کرده نیز قابل توجیه کردن است؛ زیرا بین اینکه آشکار کردن وقت فقط با خداست با اینکه علم آن فقط نزد خدا است، تفاوت وجود دارد[۲۲] علاوه بر اینکه چنانچه گذشت علم امام زمان(ع) به وقت ظهور از راه‌های مختلفی امکان دارد.

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. در احادیث از دو علم برای خداوند سخن رفته است که هیچ گونه اشتراک حقیقی بین آنها وجود ندارد. اول: علمی که اختصاص به خدای متعال دارد و دوم: علمی که به ملائکه و انبیاء و ائمه(ع) داده شده است. اولی این است که چون ذات مقدس پروردگار از هر نقصی منزه می‌باشد، بنابراین نسبت جهل به او جایز نیست و همین را علم ذاتی پروردگار می‌نامیم. دومی علمی است که مخلوق خداوند می‌باشد و همه علوم خلایق از این قسم است. رجوع شود به: اصول کافی، کتاب التوحید، باب البداء، ح ۶ و ۸.
  2. از ادامه پاسخ امام(ع) که در متن نیامده است، می‌توان فهمید که سؤال و جواب مذکور درباره وقت ظهور و فرج ائمه(ع) بوده است. ادامه عبارت چنین است: «ولکن اذا اشْتَدَّتْ الْحَاجَةِ وَ الْفَاقَةِ وَ انکر النَّاسِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً، فَعِنْدَ ذلک تواقعوا هَذَا الامر صَبَاحاً وَ مَسَاءٍ».
  3. «آگاه باشید که برای ما زمانی در مورد ظهور معین نشده است» بحار الانوار، ج ۵۲، ص۱۸۵، ح ۹.
  4. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۱۶۸-۱۷۲.
  5. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص۱۵۷ ـ ۱۶۱.
  6. یعنی امام جانشین خداوند بر روی زمین است و لذا باید کارهایی که خداوند از او می‌‌خواهد را انجام دهد.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۶۰: «باب اینکه امامان(ع) می‌دانند علم آنچه بوده و آنچه خواهد بود و اینکه پنهان نمی‌گردد از ایشان چیزی، درود خدا بر ایشان».
  8. رمضانیان، علی رضا، شرایط و علائم حتمی ظهور، ص۹۱ ـ ۹۵.
  9. خرائج و جرائح، ج ۳، ص۱۱۶۷، ح ۶۴؛ کمال الدین، ص۱۵۵؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص۳۱۱، ح ۴: «إإِذَا حَانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ اِنْتَشَرَ ذَلِكَ اَلْعَلَمُ بِنَفْسِهِ فَنَادَاهُ اَلْعَلَمُ اُخْرُجْ يَا وَلِيَّ اَللَّهِ وَ اُقْتُلْ أَعْدَاءَ اَللَّهِ فَلاَ يَحِلُّ لَكَ أَنْ تَقْعُدَ عَنْ أَعْدَاءِ اَللَّهِ وَ لَهُ سَيْفٌ إِذَا حَانَ وَقْتُ خُرُوجِهِ اِقْتَلَعَ مِنْ غِمْدِهِ فَنَادَاهُ اَلسَّيْفُ اُخْرُجْ يَا وَلِيَّ اَللَّهِ فَلاَ يَحِلُّ لَكَ أَنْ تَقْعُدَ عَنْ أَعْدَاءِ اَللَّهِ».
  10. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص۱۵۷ـ ۱۶۱؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۶۲؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص۱۶۱ ـ ۱۶۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۴۸؛ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۷۲ ـ ۱۷۶.
  11. ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۷۲ ـ ۱۷۶.
  12. «و هنگامی که در صور دمیده شود،» (مدثر/۸).
  13. سوره مدثر آیه ۸.
  14. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۱، ص۲۷۱: «إِنَّ مِنَّا إِمَاماً مُظَفَّراً مُسْتَتِراً فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ إِظْهَارَ أَمْرِهِ نَكَتَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةً فَظَهَرَ فَقَامَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى».
  15. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص۱۵۷ـ ۱۶۱؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۱۶۲؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص۱۶۱ ـ ۱۶۲؛ رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۵۴۸؛ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۷۲ ـ ۱۷۶.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص۲۷۹.
  17. ر.ک: موسوی‌نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص۱۵۷ـ ۱۶۱؛ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۷۲ ـ ۱۷۶.
  18. ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۱۷۲ ـ ۱۷۶.
  19. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة طوسی، ص۴۲۶، ش ۴۱۴: «کَذِبَ الوَقّاتُونَ».
  20. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة طوسی، ص۴۲۶، ش ۴۱۴: «فَلَسْنَا نُوَقِّتُ‏ لِأَحَدٍ وَقْتاً‏».
  21. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۵۱، ص۱۵۴: «مَثَلُهُ‏ مَثَلُ‏ السَّاعَةِ الَّتِي‏ لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُو».
  22. ر.ک: نویسندگان آفتاب مهر، ج ۱، ص۵۶ـ ۵۷.