آیا آیه ۸ سوره یوسف بر عدم عصمت حضرت یعقوب دلالت میکند؟ (پرسش)
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ 6 تیر 1403 توسط کاربر:فرقانی برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
آیا آیه ۸ سوره یوسف بر عدم عصمت حضرت یعقوب دلالت میکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل بالاتر | عصمت پیامبران |
مدخل اصلی | عصمت حضرت یعقوب |
مدخل وابسته | عصمت - پیامبران - حضرت یعقوب |
تعداد پاسخ | ۵ پاسخ |
آیا آیه ۸ سوره یوسف بر عدم عصمت حضرت یعقوب دلالت میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
تبیین شبهه
یکی از آیاتی که توهم عدم عصمت حضرت یعقوب را در اذهان برخی ایجاد کرده است، آیه ۸ سوره یوسف است که میفرماید: ﴿إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۱]. بر اساس این آیه حضرت یعقوب در رفتار با فرزندانش، یوسف(ع) را بر آنان برتری داد که همین امر سبب شد تا آتش حسد در وجودشان شعلهور گردد و به آن ماجراهای ناگوار بینجامد. (و حال آنکه وظیفه یک پدر، رفتار عادلانه و نگاه محبت آمیز به همه فرزندانش به صورت مساوی و عدم ترجیح یکی بر دیگری به صورت آشکار است) این مطلبی نبوده که حضرت از آن ناآگاه باشد. او میدانست که این گونه رفتار، آتش حسد را در انسان شعلهور میسازد. از این رو این رفتار نوعی لغزش و خطا به شمار آمده و با عصمت ناسازگار است.
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
1. آیت الله سید محمد حسین طباطبایی؛ |
---|
آیت الله طباطبایی در کتاب «تفسیر المیزان» در اینباره گفتهاند:
حق مطلب اين است كه يعقوب اگر يوسف و برادرش را دوست مىداشته به خاطر آن پاكى و كمالاتى بوده كه مخصوصا در يوسف به خاطر رؤيايش تفرس مىكرده و پيشبينى مىنموده كه به زودى خداوند او را برخواهد گزيد، و تاويل احاديث تعليمش خواهد داد، و نعمتش را بر او و بر آل يعقوب تمام خواهد كرد. آرى، منشا محبت يعقوب اين بوده نه هواى نفس.»[۲].
|
2. آیت الله جعفر سبحانی؛ |
---|
آیت الله سبحانی در کتاب «منشور جاوید» در اینباره گفتهاند:
«علّت فزونی مهر یعقوب به یوسف و برادرش بنیامین چه بوده است؟ در پاسخ میتوان به دو عامل اشاره کرد:
آیه مذکور به مطلب دوّم که مؤثر بودن آنان در معیشت یعقوب است، با جمله: ﴿وَنَحْنُ عُصْبَةٌ﴾[۳] اشاره میکند واین جمله حاکی است که آن ده برادر همگی متحد ومتفق بودند؛چنانکه به مطلب سوم که عمل پدر را تخطئه میکردند و او را در حیات اجتماعی گمراه میخواندند، با جمله: ﴿إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۴] اشاره میکند. دقّت در خود آیه میرساند که فرزندان یعقوب، پدر را از نظر دینی تخطئه نمیکردند، بلکه عمل او را اشتباه میدانستند و میگفتند که این عمل با محاسبات اجتماعی موافق نیست. مهر پدر بیشتر باید متوجه ما باشد که زندگی او بدون ما نابود میشود، نه به دو کودکی که تأثیری در زندگی او ندارند. این منطق، بر فرض صحّت، گمراهی اجتماعی را ثابت میکند، نه گمراهی دینی را. بنابراین، تفسیر برخی از مفسران که آیه را به نحوی دیگر تفسیر کردهاند، صحیح نیست. علاوه بر این، آیات بعدی حاکی از این است که آنها پدر را، پیامبر خدا و شافعِ مستجاب الدعوه (یوسف /۹۷) میدانستند و فقط میخواستند که توجه پدر را به خود جلب کنند و از یوسف منصرف سازند، آن هم به دلایل گذشته. گواه دیگر بر اینکه در اینجا مقصود از ﴿إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۵]، گمراهی دینی نیست، گفتار فرزندان یعقوب در جایی دیگر به این شرح است: روزی که یوسف پیراهن خود را به پیکی داد که آن را به یعقوب برساند، در این لحظه یعقوب گفت: ﴿إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلَا أَنْ تُفَنِّدُونِ﴾[۶] برادران فوراً گفتند: ﴿تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ﴾[۷] ضلالت در این آیه، همان ضلالت در آیه مورد بحث است و هر دو تخطئه عمل پدر است که چرا بیجهت آن دو فرزندش را بر ما ترجیح میدهد. بنابراین علّت اصلی فزونی مهر یعقوب به فرزند، احساس کمالاتی بود که از او داشت و چنین مهر و محبّت زیادی، مایه ملامت نیست؛ فزونی مهر، در صورتی مذموم است که بدون ملاک باشد.»[۸]. |
3. حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در کتاب «تفسیر نور» در اینباره گفتهاند:
«حضرت يعقوب به همه فرزندان محبّت داشت. ﴿أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا﴾[۹]. فرق است ميان تبعيض و تفاوت. تبعيض؛ برترى دادن بدون دليل است. ولى تفاوت؛ برترى بر اساس لياقت است. مثلًا نمرههاى يك معلّم، تفاوت دارد، ولى اين تفاوت حكيمانه است، نه ظالمانه. علاقه حضرت يعقوب به يوسف، حكيمانه بود نه ظالمانه، ولى برادران يوسف، اين علاقه را بىدليل پنداشتند و گفتند: ﴿إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۱۰] البته حضرت يعقوب(ع) به نص قرآن، به همه فرزندان خود محبّت داشت. ﴿أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا﴾[۱۱].[۱۲]. |
4. حجت الاسلام و المسلمین جعفر انواری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین انواری در کتاب «نور عصمت بر سیمای نبوت» در اینباره گفتهاند:
«پاسخ نخست: ثابت نشدن موضوع: در قرآن سخنی از این برتری دادن به میان نیامده است و محبت قلبی هم امری خارج از دایره اختیار انسان است[۱۳]. قرآن در مورد محبت به همسران میفرماید: شما هرقدر تلاش کنید، هرگز نمیتوانید بین همسرانتان از جهت محبت قلبی مساوات داشته باشید[۱۴]. ایراد این پاسخ در آن است که فرزندان از محبت درونی پدرشان آگاهی نداشتند و محبت درونی تا زمانی که اظهار نشود، هرگز این چنین حسدبرانگیز نخواهد بود. پاسخ دوم: برتری حضرت طبق ظاهر حال فرزندان: ظاهر حال فرزندان، حاکی از آن بود که دچار حسد نخواهند شد و حضرت هم بر اساس همین ظاهر رفتار کرد؛ اما آنان برخلاف ظاهرشان حسد ورزیدند[۱۵]. این پاسخ نارساست؛ چراکه ظاهر حال در بسیاری موارد کارساز نیست، به ویژه در مورد صفات باطنی؛ زیرا انسان تا در مواقع حساس در بوته آزمایش قرار نگیرد، صفت باطنی خود را بروز نمیدهد. حسد از جمله اموری است که تا مورد آن پیش نیاید، قضاوت درباره آن نادرست است. برخی مفسران بر آناند که درس آموزنده این داستان این است که پدران و مادران در اظهار محبت به فرزندانشان عنایتی ویژه داشته باشند و به گونهای رفتار نکنند که حسد آنان را برانگیزند[۱۶]. پاسخ سوم: طبیعی بودن رفتار حضرت: در این باره حضرت یعقوب قطعاً خطایی مرتکب نشده است؛ زیرا محبت او به حضرت یوسف(ع) و برادرش به این دلیل بود که اولاً کوچکترین فرزندان او شمرده میشدند و طبعاً به حمایت و محبت بیشتری نیاز داشتند؛ ثانیاً بر پایه برخی روایات مادرشان از دنیا رفته بود و از این جهت نیز نیازمند محبتی افزونتر بودند؛ علاوه بر آنکه آثار نبوغ و فوق العادگی در یوسف نمایان بود. برادران حسود بدون توجه به این جهات، از این موضوع به شدت ناراحت شدند[۱۷]. این سخن نادرست است؛ زیرا محبتی که به دلیل کوچک بودن فرزند باشد، به طور معمول بر برادران بزرگتر گران نمیآید؛ چون به محض اینکه موضوع به آنان گوشزد بشود، آنان نیز بر این ترحم و محبت مهر تأیید میزنند؛ زیرا در دوران کودکی، شبیه آن را درباره خودشان شاهد بودهاند[۱۸]. برخی این نقد را نادرست دانستهاند؛ زیرا انسانها به برتری دیگران بر خود حساسیت دارند؛ حال علت و دلیل آن هر چه باشد. عدالت رفتاری اقتضا داشت که رفتار حضرت یعقوب(ع) با حضرت یوسف(ع) نسبت به دیگر برادران کاملاً متفاوت باشد؛ اما آنان به دلیل آنکه دچار مشکل اخلاقی بودند، این رفتار آن حضرت را برنتابیدند. پس حضرت مرتکب خطایی نشده است[۱۹]. این ایراد وارد نیست؛ زیرا در بیشتر موارد، رفتار ترحمآمیز پدر و مادر با فرزند کوچک به دلیل کوچک بودن وی، مورد حسد قرار نمیگیرد؛ اما اگر دلیلی دیگر داشته باشد، چه بسا حساسیت دیگر فرزندان را برانگیزد»[۲۰]. |
5. حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی در کتاب «تفسیر مهر» در اینباره گفتهاند:
«بر طبق آیه 8 سوره یوسف که میفرماید: ﴿إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۲۱]، برادران یوسف پدر خود را گمراه» نامیدند البته منظور آنها گمراهی مذهبی، نبود؛ زیرا به نبوت پدر عقیده داشتند؛ بنابراین مقصودشان کجروی و گمراهی در زمینه برخورد با فرزندان بود.»[۲۲].
|
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی)اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است» سوره یوسف، آیه ۸.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج11، ص126.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی)اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است» سوره یوسف، آیه 8.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی)اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است» سوره یوسف، آیه 8.
- ↑ سوره یوسف، آیه 8.
- ↑ «و چون کاروان (از شهر مصر) بیرون رفت پدرشان (در کنعان) گفت: اگر مرا گول و خرف ندانید من بوی یوسف را میشنوم» سوره یوسف، آیه 94.
- ↑ «سوگند به خداوند که تو همچنان در گمراهی دیرینه خویشی» سوره یوسف، آیه 95.
- ↑ سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۱۱، ص۳۴۷ و ۳۴۸.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که برادران یوسف گفتند: یوسف و برادر (تنی)اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است» سوره یوسف، آیه 8.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی)اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است» سوره یوسف، آیه 8.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که برادران یوسف گفتند: یوسف و برادر (تنی)اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است» سوره یوسف، آیه 8.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج4، ص161 و 162.
- ↑ ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۹، جزء ۱۸، ص۹۵.
- ↑ ر.ک: ﴿وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا﴾ «و هرگز نمیتوانید میان زنان (خود) دادگری کنید هر چند (به آن) آزمند باشید پس، (از یکی) یکسره رو مگردانید که او را سرگردان واگذارید و اگر (میان خود و او را) سازش دهید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۲۹.
- ↑ ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۶۸.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۹، ص۳۲۱.
- ↑ ر.ک: محمد رشید رضا، المنار، ج۱۲، ص۲۶۱؛ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۹، ص۳۲۷.
- ↑ ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ص۹۲.
- ↑ مصطفی کریمی، ناظر محترم کتاب.
- ↑ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص۲۲۱.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی) اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است» سوره یوسف، آیه 8.
- ↑ رضایی اصفهانی، محمد علی، تفسیر مهر، ج۴ ص۳۲۶.