آیا آیه ۱۵ سوره غافر خاتمیت را نفی میکند؟ (پرسش)
آیا آیه ۱۵ سوره غافر خاتمیت را نفی میکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ ختم نبوت |
مدخل بالاتر | نبوت |
مدخل اصلی | ختم نبوت - آیه ۱۵ سوره غافر |
تعداد پاسخ | ۲ پاسخ |
آیا آیه ۱۵ سوره غافر خاتمیت را نفی میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث ختم نبوت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی ختم نبوت مراجعه شود.
آیه مورد اشاره پرسش
﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ﴾.
او برفرازنده رتبگان، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) میفرستد تا روز همدیداری را بیم دهد.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- با توجه به اینکه خداوند در قرآن کریم یادآور شده پیوسته روح و وحی خود را به سوی افرادی میفرستد تا مردم را انذار نمایند چگونه میتوان گفت که نبوت خاتمه یافته است؟
پاسخ نخست
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل» در این باره گفته است:
«برای پاسخ این شبهه لازم است قبلاً دو موضوع بیان شود:
- مراد از «روح» در این آیه وحی است و چون وحی مایه زنده شدن قلبها و ترقی و تعالی و حیات اجتماعی بشر است، از این نظر به جای آن کلمه «روح» آورده شده است.
- ﴿يَوْمَ التَّلَاقِ﴾ یعنی روز ملاقات خدا و روز جزای اعمال، روزی که خدا و بندگان اهل زمین و آسمان با هم ملاقات میکنند تا به حساب اعمال رسیدگی شود و آیه بعد از این آیه، این مطلب را روشن میکند:
﴿يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ﴾[۱].
بنابراین معنای آیه این طور میشود: خدا بالا برنده درجات و صاحب عرش است، و به هر کس از بندگان خود که بخواهد وحی میفرستد تا او مردم را از روز قیامت و ملاقات پروردگار بیم دهد و همانطور که در پاسخ شبهه اول گفتیم «فعل مضارع» در این قبیل آیات معنای زمان آینده ندارد، بلکه اصلاً دلالت بر زمان ندارد، فقط و فقط استناد فعل را به فاعل، و توصیف فاعل را به آن کار، بیان میکند و نظری به زمان انجام فعل (فرستادن وحی) که در چه زمانی واقع شده یا میشود ندارد مانند گفتار شاعر: مَنْ يَفْعَلِ الحَسَناتِ، اللهُ يشكرُها *** و الشَّرُّ بالشرِّ عندَ الله سيان در این شعر با اینکه مطلب با صیغه فعل مضارع بیان شده است، ولی شاعر نمیخواهد بگوید هر کس در زمان آینده کار نیکو انجام دهد، خدا جزای خیر به او میدهد، بلکه میخواهد بگوید هر کس انجام دهنده کار نیکو باشد خدا به او جزای خیر خواهد داد، چه انجام کار نیک در زمان گذشته باشد، چه زمان حاضر، چه زمان آینده. جمله ﴿يُلْقِي الرُّوحَ﴾ در آیه هم همینطور تفسیر میشود یعنی خدا است که همه چیز در اختیار اوست، و هیچکس حق اعتراض به خدا ندارد، فرشته وحی و خود وحی، و این که به چه شخصی وحی میشود، همگی در اختیار خدا است و کسی نمیتواند بگوید چرا شخص دیگری را برای نبوت انتخاب نکرد و یا چرا وحی یک جا نازل نشد. چنان که میگفتند: ﴿...لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً﴾[۲]. ﴿لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ﴾[۳].
در این صورت هدف این آیه این است که بگوید وحی و اندازه وحی و فرشته وحی و کسی که وحی به او نازل میشود همگی در اختیار خدا است. و فرق نمیکند که این مطلب با «صیغه ماضی یعنی القی» گفته شود یا «صیغه مستقبل یعنی یلقی» چون همانطور که گفته شد در این موارد این «جملهها» دلالت بر زمان ندارند فقط برای بیان استناد فعل به فاعل آورده میشوند. اینجا خوب است با یک مثال ساده مطلب را واضحتر سازیم.
فرض کنید زمامداری یکی از فرزندان خود را جانشین خود سازد و او را وارث مقام خود قرار دهد اگر شخصی به او اعتراض کند، و بگوید پسر دیگر شما برای این مقام لایقتر بود، وی در پاسخ او بگوید «همه امور به دست خود ما است هر کس را بخواهیم برای مقام ولایتعهدی انتخاب میکنیم، و هر کس را نخواهیم از مقام میاندازیم». آیا از این جمله میتوان استفاده کرد که حتماً او شخص دیگری را غیر از آن فرزندی که برای مقام ولایتعهدی انتخاب کرده بود، انتخاب خواهد کرد. آیا جا دارد بگوییم جمله «به هر کس بخواهیم این مقام را میدهیم» فعل مضارع است و معنای آن این است که در زمان آینده این کار را انجام میدهیم؟ یا این که با مختصر دقت معلوم میشود که در این قبیل موارد فعل دلالت بر زمان ندارد و فقط استناد اصل فعل را به فاعل بیان میکند، یعنی میفهماند که زمامدار وقت چنین قدرت و اختیاری را دارد نه این که در آینده حتماً این قدرت را اعمال میکند. از همه این مطالب که چشم بپوشیم و قبول کنیم که آیه دلالت بسیار ضعیفی به این مطلب که صاحب «فرائد» گفته است دارد آیا میتوان به خاطر این دلالت ضعیف که پس از دقت کوتاهی، خلاف آن ظاهر میشود، از آن همه آیات و روایات که دلالت بر خاتمیت رسول اکرم(ص) و ابدی بودن دین او دارند، دست برداشت.».[۴]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. علی ربانی گلپایگانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی در کتاب «کلام تطبیقی» در اینباره گفتهاست:
«مفاد این آیه کریمه بیش از این نیست که خداوند به مقتضای مقام ربوبیتش بشر را از هدایت تشریعی خود بهرهمند میسازد و پیامبران را برای هدایت و انذار آنان میفرستد تا آنان را از روز قیامت بیم دهند؛ اما اینکه این امر پایان دارد یا ندارد، از این آیه به دست نمیآید. بر این اساس ادله خاتمیت، بیانگر امر نبوت و رسالت میباشند، اگرچه شریعت آسمانی مایه انذار و هدایت بشر است، تا قیامت باقی خواهد بود».[۵]
|
۲. محمد اسحاق عارفی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عارفی در مقاله «بررسی برخی از شبهات درون دینی خاتمیت» در اینباره گفتهاست:
تبیین شبهه «[برخی گفتهاند: آیه پانزده سوره مبارکه غافر، این معنا را میرساند که رسالت و پیامبری با آمدن رسول مکرم اسلام(ص) پایان نیافته است، بلکه پس از وی نیز فرشته وحی بر شخص دیگری نازل خواهد شد؛ زیرا خداوند در این آیه میفرماید: ﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ﴾[۶]. مراد از روح، در این آیه، وحی است و از جمله ﴿يُلْقِي الرُّوحَ﴾ که به صورت فعل مضارع آمده است، استفاده میشود که رسالت و نبوت با آمدن پیامبر اسلام(ص) نگردیده است، بلکه بعد از او نیز پیامبر دیگری مبعوث خواهد شد. عین گفتار مستشکل در این باره چنین است: اگر کسی در این آیه کریمه که در سوره غافر فرموده، تأمل نماید، به انحراف قوم از حقایق قرآنی شهادت میدهد؛ قال جل ذکره: ﴿رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ...﴾؛ یعنی اوست خداوند رفیع الدرجات ذوالعرش که القا خواهد فرمود روح مقدس وحی را از عالم امر به هر که میخواهد از عباد خود، تا اینکه در یوم التلاق، نذیر قوم گردد و خلق را از عذاب و سختیای که مترقب است،انذار و تخویف فرماید. هر کس از قواعد عربی مطلع و مستحضر باشد، میفهمد که کلمه ﴿يُلْقِي الرُّوحَ﴾ به لفظ مستقبل نازل شده؛ یعنی بشارت به حادثهای در آینده است، نه اخبار از امور گذشته و صریح است بر این که انزال روح الامین و بعثت نذیر مبین، منوط به اراده و مشیت اوست که هر وقت اراده فرماید، نذیری مبعوث خواهد فرمود و هر زمان که مقتضی باشد به شریعتی جدید، عالم را تازه و جدید خواهد کرد[۷]. ارزیابی شبهه با دقت در آیه مبارکه، میتوان گفت که شبهه مزبور از جهات متعدد مخدوش و بیاساس است:
|
پرسشهای مصداقی همطراز
پرسشهای وابسته
پانویس
- ↑ «روزی که آنان آشکارند و هیچ چیز از ایشان بر خداوند پوشیده نیست؛ فرمانفرمایی در این روز از آن کیست؟ از آن خداوند یگانه دادفرما» سوره غافر، آیه ۱۶.
- ↑ «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستادهایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.
- ↑ «و گفتند: چرا این قرآن بر مردی سترگ از این دو شهر (مکّه و طائف) فرو فرستاده نشد؟» سوره زخرف، آیه ۳۱.
- ↑ سبحانی، جعفر؛ خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل ص ۱۵۸-۱۶۲.
- ↑ ربانی گلپایگانی؛ کلام تطبیقی ج۲، ص۱۱۳.
- ↑ «(او) برفرازنده رتبگان، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) میفرستد تا روز همدیداری را بیم دهد» سوره غافر، آیه ۱۵.
- ↑ جردقانی، ابوالفضل محمدرضا، کتاب الفرائد فی بیان وجوه اقسام الدلائل و البرهان، ص۱۱۳ و ۱۱۴.
- ↑ ماوردی، علی بن محمد، النکت و العیون، ج۵، ص۱۴۷.
- ↑ «پس هر کس همسنگ ذرهای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
- ↑ «اوست که هر گونه بخواهد شما را در زهدانها چهرهنگاری میکند. هیچ خدایی نیست جز او که پیروزمند فرزانه است» سوره آل عمران، آیه ۶.
- ↑ «در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان میپرسند، بگو سامانبخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز میشناسد و اگر خداوند میخواست، شما را در تنگنا مینهاد، بیگمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.
- ↑ «جنگ بر شما مقرر شده است در حالی که شما را ناپسند است و بسا چیزی را ناپسند میدارید و همان برای شما بهتر است و بسا چیزی را دوست میدارید و همان برایتان بدتر است و خداوند میداند و شما نمیدانید» سوره بقره، آیه ۲۱۶.
- ↑ «و در خواستگاری از زنان (شوی مرده یا طلاق گرفتهای که در عدّه به سر میبرند) در آنچه دو پهلو بر زبان آورید یا در دل پنهان بدارید، بر شما گناهی نیست، خداوند میداند که بیگمان شما به زودی از آنان یاد خواهید کرد، اما با آنها وعده نهانی ازدواج ننهید مگر آنکه سخنی شایسته بگویید و آهنگ پیوند زناشویی مکنید تا زمان مقرر (عدّه) سرآید و بدانید که خداوند آنچه را در درون شما میگذرد میداند پس از او بترسید و بدانید که خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۳۵.
- ↑ «بگو آنچه در دل دارید اگر پنهان کنید یا آشکار گردانید خداوند آن را میداند و از آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است آگاهی دارد و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره آل عمران، آیه ۲۹.
- ↑ «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچتر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ «آیا نمیدانی که خداوند آنچه را در آسمان و زمین است میداند؟ به راستی این در کتابی (نگاشته) است؛ بیگمان این (کار) بر خداوند آسان است» سوره حج، آیه ۷۰.
- ↑ «(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیکتر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان دادهای خشنود شوند و خداوند آنچه در دلهایتان میگذرد میداند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.
- ↑ «خداوند همسنگ ذرّهای ستم نمیورزد و اگر (آن ذرّه) کاری نیک باشد آن را دو چندان میکند و از سوی خود پاداشی سترگ میدهد» سوره نساء، آیه ۴۰.
- ↑ «بیگمان خداوند بر مردم هیچ ستم روا نمیدارد امّا این مردمند که به خویش ستم میورزند» سوره یونس، آیه ۴۴.
- ↑ «و کارنامه (ی هر کس، پیش رویش) نهاده میشود و گناهکاران را از آنچه در آن است هراسان مییابی و میگویند: وای بر ما! این چه کارنامهای است که هیچ (کار) خرد و بزرگی را ناشمرده وا نمینهد و آنچه کردهاند پیش چشم مییابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیورزد» سوره کهف، آیه ۴۹.
- ↑ «و تو در هیچ کاری نیستی و از آن هیچ قرآنی نمیخوانی و (نیز شما) هیچ کاری نمیکنید مگر همین که بدان میپردازید، ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّهای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمیماند و هیچ چیز کوچکتر و یا بزرگتر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است» سوره یونس، آیه ۶۱.
- ↑ «بیگمان خداوند آنچه بخواهد انجام میدهد» سوره حج، آیه ۱۸.
- ↑ «بیگمان خداوند هرچه بخواهد انجام میدهد» سوره حج، آیه ۱۴.
- ↑ «هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.
- ↑ «و خداوند به هر کس بخواهد بیشمار روزی میرساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.
- ↑ «زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند میگیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بیشمار روزی میرساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.
- ↑ «هر چه را بخواهد میآفریند و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۷.
- ↑ «و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند» سوره قصص، آیه ۶۸.
- ↑ «خداوند همان است که شما را ناتوان آفرید آنگاه از پس ناتوانی (در شما) توانی پدید آورد و آنگاه از پس توانمندی ناتوانی و پیری پدیدار کرد؛ هر چه بخواهد میآفریند و او دانای تواناست» سوره روم، آیه ۵۴.
- ↑ «اوست که آیات خویش را به شما مینمایاند و از آسمان برای شما روزی فرو میفرستد و جز آن کس که (به سوی خداوند) باز میگردد پند نمیگیرد» سوره غافر، آیه ۱۳.
- ↑ «بگو روح از امر پروردگار من است» سوره اسراء، آیه ۸۵.
- ↑ «و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم» سوره شوری، آیه ۵۲.
- ↑ «(او) برفرازنده رتبگان، دارای اورنگ (فرمانفرمایی جهان) است؛ روح (القدس) را از امر خویش نزد هر کس از بندگانش که بخواهد (برای رساندن وحی) میفرستد تا روز همدیداری را بیم دهد» سوره غافر، آیه ۱۵.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۹۶ و ۱۹۷.
- ↑ عارفی، محمد اسحاق، بررسی برخی از شبهات درون دینی خاتمیت، ص۱۱۸ الی ۱۲۲.