سوره غافر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

«غافر» از ماده «غفران» به معنای خطاپوش و بخشنده است. غافر یکی از صفات خداوند می‌باشد که در آیه ﴿غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ[۱] آمده است. بدین جهت، سوره غافر نام گرفته است.

این سوره پیرامون بلندپروازی‌های کفار، و مجادلات باطل ایشان به منظور از بین بردن حقی که بر آنان نازل شده، سخن می‌گوید، بدین سبب آیات آن یکی پس از دیگری متعرض جدل‌های آنان، و پاسخ دادن به جدالشان می‌شود، یک جا می‌فرماید:﴿مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ[۲]، جای دیگر می‌فرماید: ﴿الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا[۳]، باز هم می‌فرماید: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ[۴].

و با این تکرار، سورت استکبار و جدال آنان را از راه به رخ کشیدن عذابی که امم گذشته به جرم تکذیب گرفتار آن شدند می‌شکند، و به همین منظور عذاب‌های خوار کننده‌ای را که خدا به ایشان وعده داده، با ذکر نمونه‌ای از آنچه در آخرت بر سرشان می‌آید خاطر نشان می‌کند.

و سخنان باطل ایشان را با حجت‌هایی که گویای وحدانیت خدا در ربوبیت و الوهیت است، به کلی مردود می‌سازد؛ رسول گرامی خود را امر به صبر نموده و هم آن جناب و هم همه مؤمنین را وعده نصرت می‌دهد. و نیز آن جناب را امر می‌کند که به کفار اعلام کند تسلیم پروردگار خویش است و دست از پرستش او برنخواهد داشت، تا به کلی از آن جناب مایوس گردند.

گفته شده: تمامی آیات این سوره در مکه نازل شده، چون آیات آن به هم اتصال دارند و مضامین آن بر این معنا شهادت می‌دهد. ولی بعضی‌ها گفته‌اند: پاره‌ای از آیاتش در مدینه نازل شده است.

ویژگی‌های سوره غافر

  1. دارای ۸۵ آیه به عدد کوفی و شامی، ۸۴ آیه به عدد حجازی، ۸۲ آیه به عدد بصری، ۱۱۹۹ یا ۱۲۸۸ کلمه و ۴۹۶۰ یا ۵۱۰۹ حرف است.
  2. در ترتیب نزول، شصتمین و در مصحف شریف چهلمین سوره است.
  3. بعد از سوره زمر و پیش از سوره فصّلت در مکه و پیش از هجرت نازل و به همین ترتیب نیز در مصحف شریف گردآوری شد.
  4. از ابن‌عباس نقل شده که آیات ﴿إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۵] و ﴿لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[۶] مدنی است.
  5. از نظر کمیت، از سور مثانی و دقیقاً نیم جزء قرآن است.
  6. نخستین سوره از سُوَر حوامیم (سوره‌هایی که با حروف مقطعه «حم» آغاز می‌شوند) و بیست و یکمین سوره از سُوَر مقطعات است.
  7. گفته شده است دو آیه منسوخ دارد.

مطالب عمده سوره غافر

  1. بیان تقابل دائم حق و باطل، ایمان و کفر و ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها؛
  2. مطالبی درباره توحید و خداشناسی و تدبیر خداوند در جهان خلقت؛
  3. ارائه بخش‌هایی از تاریخ بنی‌اسرائیل؛ موسی (ع) و هارون با فرعون و هامان و نیز داستان مؤمن آل‌فرعون؛
  4. مطالبی از خلقت انسان؛
  5. مطالبی از معاد؛
  6. تشویق به سیر و سیاحت برای عبرت‌آموزی[۷].[۸]

اسامی سوره غافر

برای سوره غافر اسامی دیگری نیز آمده است:

  1. مؤمن: مشهورترین نام این سوره «مؤمن» است که در آیه ﴿وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ[۹] آمده است. مؤمن آل فرعون به نام حزبیل یا حزقیل، از خویشاوندان فرعون و فردی فاضل و متفکر بود که به حضرت موسی (ع) ایمان آورد و هنگام طرح نقشه فرعون برای قتل حضرت موسی (ع) مخالفت و آثار زیانبار قتل موسی (ع) را بیان کرد و سرانجام فرعون را از این عمل بازداشت. وی در بطن نظام طاغوتی فرعون، مخفیانه به دعوت موسی (ع) گرویده بود و به نفع او در مجامع دولتی تبلیغ و از موسی (ع) در مقابل توطئه‌های خائنانه فرعون و وابستگانش دفاع می‌کرد.
  2. طَول: طَول یعنی فضل و رحمت فراوان، و ذوالطَول یعنی صاحب آن رحمت. برخی ذو‌الطول را به معنای توانمند دانسته‌اند. واژه ﴿ذِي الطَّوْلِ در پایان آیه سوم این سوره در وصف خداوند به کار رفته است؛ لذا نام «طَول» را بر این سوره نهاده‌اند.
  3. حم اول و حم مؤمن: این سوره با حروف مقطعه «حم» آغاز شده و نخستین سوره از سور حوامیم است؛ لذا به «حم أول» نامگذاری شده است. برای تمایز این سوره با حوامیم دیگر، این سوره گاهی به «حم مؤمن» نیز خوانده می‌شود[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. «آمرزنده گناه و پذیرای توبه» سوره غافر، آیه ۳.
  2. «جز کافران کسی در آیات خداوند چالش نمی‌ورزد بنابراین جنب و جوش آنان در شهرها تو را نفریبد» سوره غافر، آیه ۴.
  3. «آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی برای آنان آمده باشد چالش می‌ورزند، (کارشان) نزد خداوند و نزد مؤمنان، سخت خشم‌انگیز است» سوره غافر، آیه ۳۵.
  4. «آیا در کار کسانی که در آیات خداوند چالش می‌ورزند نیندیشیده‌ای که چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوند؟» سوره غافر، آیه ۶۹.
  5. «آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش می‌ورزند؛ در درونشان جز خویش‌بینی نیست که به آن (هم) نمی‌رسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.
  6. «به یقین آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره غافر، آیه ۵۷.
  7. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد۱۷، صفحه ۳۰۲؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱، صفحه ۱۹۴و۶۴و۴۳و۴۱؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۸۶؛ جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، جلد۱، صفحه ۳۱۶؛ زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن(باحاشیه)، جلد۱، صفحه ۱۹۳؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۲۰، صفحه ۳؛ هاشم زاده هریسی، هاشم، شناخت سوره‌های قرآن، صفحه (۳۳۲-۳۳۴)؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائرذوی التمییزفی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱، صفحه (۴۰۹-۱۸۱) و ۳۰۹.
  8. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۳۰۰۶.
  9. «و مردی مؤمن از فرعونیان که ایمانش را پنهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگار من، خداوند است و برهان‌ها (ی روشن) برایتان از پروردگارتان آورده است؟ و اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده می‌دهد بر سرتان خواهد آمد؛ بی‌گمان خداوند کسی را که گزافکاری بسیار دروغگوست راهنمایی نمی‌کند» سوره غافر، آیه ۲۸.
  10. سخاوی، علی بن محمد، جمال القراء و کمال الاقراء، جلد۱، صفحه ۱۸۱؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، صفحه ۵۸۶؛ حجتی، محمد باقر، پژوهشی درتاریخ قرآن کریم، صفحه ۱۴۴؛ فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، بصائرذوی التمییزفی لطائف الکتاب العزیز، جلد۱، صفحه ۴۰۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد۲۰، صفحه ۳؛ سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، جلد۱، صفحه ۱۹۴
  11. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ص:۷۹۶.