آیا امام عسکری علم غیب داشت؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا امام عسکری علم غیب داشت؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا امام عسکری S علم غیب داشت؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشته‌اند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

ناصر مکارم شیرازی

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در این‌باره گفته‌ است:

۱. «محمد بن علی سمری که یکی از نزدیک‌ترین و صمیمی‌‏ترین یاران امام S بود، می‌‏گوید: حضرت عسکری S طی نامه‌‏ای به من نوشت: "فتنه‏‌ای برای شما پیش خواهد آمد، آماده باشید". بعد از سه روز در میان افراد بنی‌هاشم اختلافی روی داد. به امام S نوشتم: آیا این همان فتنه است؟ حضرت پاسخ داد: "این، آن نیست! مواظب باشید!". چند روز بعد "معتزّ" کشته شد![۱].

۲. امام S حدود بیست روز پیش از قتل "معتزّ" به "اسحاق بن جعفر زبیری" نوشت: در خانه خود بمان، حادثه مهمی اتفاق خواهد افتاد! وی می‌‏گوید: پس از آنکه "بریحه" کشته شد، به محضر امام S نوشتم: حادثه‏‌ای که گفته بودید، رخ داد، اینک چه کار کنم؟ امام S پاسخ داد: حادثه‌‏ای که گفتم، حادثه دیگری است! طولی نکشید "معتز" کشته شد![۲].

۳. "محمد بن حمزه سروی" می‌‏گوید: توسط "ابو هاشم جعفری" که از نزدیک‌ترین یاران حضرت عسکری S بود، نامه‌‏ای به آن حضرت نوشتم و در خواست کردم دعائی در حق من بکند تا توانگر شوم امام S به خط خود جواب داد: مژده باد بر تو! خداوند به این زودی تو را بی نیاز گردانید. پسر عموی تو "یحیی بن حمزه" درگذشت و وارثی ندارد، دارایی او که صد هزار درهم است بزودی به دست تو خواهد رسید[۳]

۴. "ابو هاشم جعفری" می‌‏گوید: زندانی بودم. از فشار زندان و سنگینی غل و زنجیر به حضرت شکایت کردم. امام S در پاسخ نوشت: امروز نماز ظهر را در منزل خود خواهی خواند. طولی نکشید از زندان خلاص شدم و نماز را در منزل خواندم[۴]

۵. "احمد بن محمد" می‌‏گوید: موقعی که "مهتدی"، خلیفه عباسی، شروع به کشتار "موالی" کرد، طی نامه‌‌ای به حضرت عسکری S نوشتم: شکر خدا که خلیفه گرفتاری پیدا کرده و فرصت مزاحمت به شما را ندارد، شنیده‌ام شما را تهدید می‏‌کرده و می‌‏گفته: "باید اینها را از روی زمین بردارم". امام S در پاسخ با خط خود نوشت: عمر او کوتاه‌تر از آن خواهد بود که این تهدیدها را عملی کند. از امروز بشمار، در روز ششم با خواری و خفت کشته خواهد شد. شش روز بعد، همان‌گونه که امام S پیشگویی کرده بود، مهتدی به قتل رسید[۵]

۶. "جعفر بن محمد قلانسی" می‌‏گوید: برادرم محمد که همسرش آبستن بود، نامه‌‏ای به حضرت عسکری S نوشت و خواهش کرد که حضرت دعا کند زایمان همسرش بی خطر، و نوزاد او پسر باشد. امام S در پاسخ نوشت: خداوند فرزند پسر به تو عنایت می‏‌کند، و "محمد" و "عبد الرحمن" دو اسم خوبی هستند. آن زن پسر، آن هم دو قلو زایید، یکی را محمد و دیگری را عبدالرحمن نام نهادند[۶]

۷. "محمد بن عیاش" می‌‏گوید: چند نفر بودیم که در مورد کرامات حضرت عسکری S با هم گفتگو می‌‏کردیم. فردی ناصبی "دشمن اهل بیت (ع)" گفت: من نوشته‌‏ای بدون مرکّب برای او می‌نویسم، اگر آن را پاسخ داد، می‌‏پذیرم که او بر حق است. ما مسائل خود را نوشتیم. ناصبی نیز بدون مرکّب روی برگه‌‏ای مطلب خود را نوشت و آن را با نامه‌‏ها به خدمت امام S فرستادیم. حضرت پاسخ سؤال‌های ما را مرقوم فرمود و روی برگه مربوط به ناصبی، اسم او و اسم پدرش را نوشت! ناصبی چون آن را دید از هوش رفت، و چون به هوش آمد، حقانیت حضرت را تصدیق کرد و در زمره شیعیان قرار گرفت[۷]

۸. "اسماعیل بن محمد" می‌‏گوید: بر درِ خانه حضرت عسکری S نشستم. وقتی امام S بیرون آمد، جلو رفتم و از فقر و نیازمندی خویش شکوه کردم و سوگند خوردم که حتی یک درهم ندارم! اما فرمود: سوگند یاد می‏‌کنی، در صورتی که دویست دینار در خاک پنهان کرده‌‏ای؟! آنگاه افزود: این را برای آن نگفتم که به تو عطائی نکنم، و آنگاه رو به غلام خود کرد و فرمود: آنچه همراه داری به او بده. غلام صد دینار به من داد. خدای متعال را سپاس گفتم و باز گشتم. حضرت فرمود: می‏‌ترسم آن دویست دینار را، در وقتی که بسیار نیازمند آن هستی، از دست بدهی. من سراغ دینارها رفتم و آنها را در جای خود یافتم. جایشان را عوض کردم و طوری پنهان ساختم که هیچ کس مطلع نشود. از این قضیه مدتی گذشت. به دینارها نیازمند شدم. سراغ آنها رفتم چیزی نیافتم و این امر بر من بسیار گران آمد. بعداً فهمیدم پسرم جای آنها را یافته و دینارها را برداشته و برده است! در نتیجه چیزی از آنها به دست من نرسید و همان طور شد که امام S فرموده بود![۸]

۹. شخصی بنام "حلبی" می‌‏گوید: در سامرّاء گرد آمده بودیم و منتظر خروج ابو محمد (حضرت عسکری S) از خانه بودیم تا او را از نزدیک ببینیم. در این هنگام نامه‏‌ای از حضرت دریافت کردیم که در آن نوشته بود: "هشدار که هیچ کس بر من سلام نکند و کسی با دست، به سوی من اشاره نکند، در غیر این صورت جان‌تان به خطر خواهد افتاد!" در کنار من جوانی ایستاده بود، به او گفتم: از کجایی؟ گفت: از مدینه. گفتم: اینجا چه می‌‏کنی؟ گفت: درباره امامت "ابو محمد"S اختلافی پیش آمده است، آمده‏‌ام تا او را ببینم و سخنی از او بشنوم یا نشانه‌ای ببینم تا دلم آرام گیرد، من از نوادگان "ابوذر غِفاری" هستم. در این هنگام حضرت عسکری S همراه خادمش بیرون آمد. وقتی که روبروی ما رسید، به جوانی که در کنار من بود، نگریست و فرمود: آیا تو غِفاری هستی؟ جوان پاسخ داد: آری. امام S فرمود: مادرت "حمدویه" چه می‌‏کند؟ جوان پاسخ داد: خوب است. امام S پس از این سخنان کوتاه از کنار ما گذشت. رو به جوان کردم و گفتم: آیا او را قبلاً دیده بودی؟ پاسخ داد: خیر. گفتم: آیا همین تو را کافی است؟ گفت: کمتر از این نیز کافی بود![۹]

۱۰. جعفر بن محمد می‌‏گوید: حضرت عسکری S در راه حرکت می‏‌کرد و ما در رکاب او بودیم. من آرزو داشتم که دارای فرزندی شوم، در دلم گفتم: ای ابا محمد S (عسکری) آیا من صاحب فرزندی خواهم شد؟ در این هنگام امام S نگاهی به من کرد و با سر اشاره کرد که: آری. در دلم گفتم: پسر خواهد شد؟ حضرت با سر اشاره کرد که: نه! چندی بعد خدا فرزند دختری به ما داد![۱۰]

۱۱. علی بن محمد بن زیاد می‌گوید: نامه‌‏ای از طرف حضرت به من رسید که: خطری تو را تهدید می‏‌کند، از خانه خارج نشو. در آن روزها یک گرفتاری برای من پیش آمد که از آن وحشت کردم، نامه‌ای به امام S نوشتم و پرسیدم که: این همان خطر است؟ امام S در پاسخ نوشت: خطری که گفتیم از این بدتر خواهد بود. طولی نکشید به خاطر "جعفر بن محمود" تحت تعقیب قرار گرفتم، و از طرف حکومت برای دستگیر کننده من صد هزار درهم جایزه اعلام گردید[۱۱]»[۱۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله امینی؛
آیت‌الله ابراهیم امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در این‌باره گفته‌ است: «ابو هاشم جعفری‌ می‌‏گوید: نامه‌‏ای‌ برای‌ حضرت امام حسن عسکری‌S نوشتم و در آن نامه از سختی‌ زندان و رنج و مشقت زنجیر شکایت نمودم، حضرت در جواب مرقوم فرمود: نماز ظهر امروز را در خانه خودت خواهی‌ خواند. اتفاقاً هنگام ظهر آزاد شدم و نماز ظهر را در منزل خواندم»[۱۳][۱۴].
۲. آیت الله م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌؛
آیت الله م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌ در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در این باره گفته است: «خبر دادن امام عسکری S از غیبت امام مهدی S: "به نقل از ابو علی بن همام: شنیدم که محمد بن عثمان عمری که خدا روحش را پاک بدارد می‌گوید: شنیدم که پدرم عثمان بن سعید عمری می‌گوید: من نزد ابو محمد، حسن بن علی امام عسکری S، بودم که از ایشان درباره حدیثی که از پدرانش نقل شده است، سؤال شد. حدیث، این بود که: زمین تا روز قیامت، از حجت خدا بر خلقش خالی نمی‌ماند و هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. امام S پاسخ داد: این حدیث حقیقت دارد، همان‌گونه که روز، حقیقت دارد. به ایشان گفته شد: ای فرزند پیامبر خدا! حجت و امام پس از تو کیست؟ فرمود: پسرم محمد، که امام و حج پس از من است. هر کس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است. هان! او غیبتی دارد که نادانان در آن، حیران می‌مانند و باطل‌گرایان، در آن، هلاک می‌گردند و وقت‌گذاران برای ظهورش، دروغ می‌گویند. او پس از غیبت قیام می‌کند و من گویی پرچم‌های سپید برافراشته در بالای سرش را بر بلندی‌های کوفه می‌بینم"[۱۵] [۱۶].
۳. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛
حجت الاسلام و المسلمین حسینی در مقاله «امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی» در این باره گفته است:

«در این قسمت، این موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهیم که چرا حضرت عسکری S به صورت گسترده از علم غیبی استفاده و بهره برده است.

  1. شرائط نامساعد اولین عاملی که می‌توان به آن اشاره نمود شرائط نامساعد و جوّ اختناقی است که برای حضرت عسکری S و پدر بزرگوارش پیش آمد. از زمانی که امام هادی S به صورت اجباری به سامرا منتقل گردید، به شدّت تحت کنترل بود، از این جهت امکان معرّفی فرزندش حسن به عنوان جانشین و امام بعدی برای شیعیان وجود نداشت، و کوچکترین گامی در این مسیر می توانست جان فرزندش را به شدّت به خطر اندازد. به همین دلیل کار معرّفی امامت، حضرت عسکری S به شیعیان و گواه گرفتن در این باب در ماههای پایانی عمر امام هادی S صورت گرفت. به گونه‌ای که هنگام رحلت حضرت هادی S هنوز بسیاری از شیعیان از امامت امام حسن عسکری S آگاهی و اطلاع نداشتند. به این جهت مجبور بود حضرت جهت معرّفی خویش از علوم غیبی و پیشگویی‌های پنهانی استفاده کند.
  2. مطرح شدن امامت محمد! عامل دیگر در این زمینه اعتقاد گروهی از شیعیان به امامت محمد بن علی برادر حضرت عسکری S در زمان حیات حضرت هادی بود، هر چند حضرت با آن مبارزه می کرد ولی با این حال عدّه ای تلاش داشتند مسئله را تبلیغ و تثبیت نمایند. پس از شهادت امام هادی S گروهی از نادانان و خیانت کاران همچون ابن ماهویه این پندار را دستاویز قرار داده به انحراف و گمراه ساختن افکار شیعیان از امامت حضرت عسکری S پرداختند.
  3. اختناق شدیدتر هر چند امام جواد S و حضرت هادی S در اختناق به سر می بردند، ولی اختناق دوران عسکری S به شدّت بیشتر از آن دو بزرگوار بود، اوّلاً حضرت را در محلّه عسکر و پادگان نظامی سکونت اجباری دادند، ثانیاً حضرت را ناگزیر کرده بودند که هر هفته روزهای دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شود و ثالثاً حضرت را زندانی نمودند و در زندان نیز توسط برخی جاسوسان تحت کنترل و نظر بود. لذا به هیچ وجه نمی توانست حضرت آنچنان که باید خود را معرّفی کند.

مجموع این عوامل باعث شده بود که گروهی نسبت به امامت آن حضرت تشکیک روا دارند، و حضرت را مورد امتحان و آزمایش قرار دهند. و یا در این زمینه مکاتبه نمایند. که از داستان های آتی بخوبی این مسئله را می توان متوجّه شد. تا آن جا حضرت مورد شک و تردید قرار گرفته بود که در پاسخ گروهی از شیعیان در این زمینه دردمندانه فرمود: هیچ یک از پدرانم، آن گونه که من گرفتار تردید گروهی از شیعیان شدم مورد تردید واقع نشدند، اگر این موضوع امامت که شما به آن معتقد و پای بندید موقت و منقطع بود، جای شک و تردید داشت و اگر امامت امری است پیوسته و مستمر که چنین است تا امور الهی جریان دارد پابرجاست، دیگر این شک و تردید چه معنا دارد؟[۱۷].

حضرت عسکری S برای زدودن زنگار این شک و تردیدها و برای حفظ یاران و دلگرمی آنها، و یا هدایت گمراهان ناگزیر بود از علوم غیبی استفاده کند، و این راه بهترین راه برای هدایت و جلب مخالفان و تقویت ایمان و زدودن شک و تردید، از دل شیعیان بود.

شیخ حر عاملی در اثبات الهداة صد و سی و شش مورد، و علامه مجلسی در بحارالانوار هشتاد و یک مورد را ثبت کرده‌اند و این آمار به خوبی نشان از آن دارد که گزارشهای غیبی از ناحیه آن حضرت و استفاده از این علم خدادادی وسیع بوده است»[۱۸].
۴. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نسیم عباس نقوی در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علم پیامبر و ائمه به غیب» در این‌باره گفته‌ است: «یک روز علی بن زید تا درب منزل حضرت در خدمت امام S بود چون می‌خواست برگردد حضرت فرمودند: قدری تأمل کن سپس حضرت داخل منزل شدند و اجازه ورود به من دادند من وارد شدم. حضرت امام حسن عسکری S دویست دینار به من لطف کردند و فرمودند: کنیزی بخر که فلان کنیزت از دنیا رفت. راوی می‌گوید که من که از خانه بیرون شدم کنیز با صحت و عافیت و نشاط بود چون به منزل آمدم چنانکه فرموده بودند واقع شده بود»[۱۹].
۵. پژوهشگران وبگاه تبیان.
پژوهشگران وبگاه تبیان، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«و اما چند نمونه از آگاهی از غیب امام حسن عسکری S:

  1. خبر کشته شدن معتز: امام حسن عسكری S به محمد بن على السمرى گفت: داخل شدم بر ابى احمد عبیداللَّه بن عبداللَّه و پیش او نامه‌ای از ابى محمد بود، در آن نوشته شده بود كه من فرود می‌آرم بلاى خداى را بر این طاغى یعنى الزبیرى و او گیرنده بود آن حضرت را و سه روز شده بود پس چون روز سوم شد پسرش آمد آنچه امام فرموده بود. و دیگر گفت كه نوشت آن حضرت بسوى من كه فتنه فرو خواهد گرفت شما را بر حذر باشید پس چون سه روز گذشت در میان بنى هاشم فتنه افتاد پس من نوشتم به ایشان كه آیا آن فتنه این بود فرمود كه نه ولیكن غیر این‌ست پس چون چند روز گذشت امر معتز بوقوع آمد و او كشته شد.
  2. خبر از آزادی از زندان: ابو هاشم جعفری می‌گوید: زندانی بودم از فشار زندان و سنگینی غل و زنجیر به حضرت شکایت کردم. امام در پاسخ نوشت: امروز نماز ظهر را در منزل خود خواهی خواند. طولی نکشید از زندان خلاص شدم و نماز را در منزل خواندم.
  3. آگاهی از آنچه در ذهن‌ها می‌گذرد: از نصیر خادم روایت كرده كه گفت: بارها از حضرت عسكرى شنیدم كه با غلامان‏ خود به زبان آنها سخن می‌گفت، و در میان ایشان ترك و رومى و صقالبى بود من در شگفت شدم و با خود گفتم: اینكه در مدینه بدنیا آمده و تا امام هادى S از دنیا رفت خود را به كسى نشان نداد و كسى او را ندید! این چگونه است؟ حضرت رو به من كرده فرمود: همانا خداى عز و جل حجت خود را از میان سایر مخلوق آشكار و ممتاز می‌كند، و علم شناسائى هر چیز را به او می‌دهد، و او زبان‌ها و نسب‌ها و پیش‌آمدها را می‌داند، و اگر چنین نباشد میان حجت و امام با رعیت و سایر مردم فرقى نخواهد بود.
  4. پیش‌بینی مرگ مهدی عباسی: از احمد بن محمد روایت كند كه گفت: مهدى عباسى دست به كشتار موالیان ترك و وابستگان خود زد من نامه به حضرت عسكرى نوشتم كه: سپاس خداى را كه او را از ما به خود سرگرم كرد، زیرا من شنیده بودم شما را تهدید كرده و گفته است: من ایشان را از روى زمین برمی‌دارم، امام عسكرى به من نوشت: این سخن عمرش را كوتاه‏‌تر كرد، از امروز پنج روز بشمار و روز ششم پس از خوارى و ذلتى كه به او برسد كشته خواهد شد، و چنان شد كه فرمود»[۲۰].

پرسش‌های مصداقی

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۰۷؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۰، ص ۲۹۸.
  2. شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۰؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۳۶؛ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۵۰۶.
  3. علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمّه، ص ۲۱۴؛ شبلنجی، نور الأبصار، ص ۱۶۸؛ ابن صبّاغ مالکی، الفصول المهمه، ط قدیم، ص ۳۰۳.
  4. طبرسی، أَعلام الوری، ص ۳۷۲؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ص ۲۴۱.
  5. طبرسی، اعلام الوری، ص ۳۷۵؛ کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۵۱۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۴.
  6. مسعودی، همان کتاب، ص ۲۴۱.
  7. ابن شهر اشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۴۴۰.
  8. ابن صبّاغ مالکی، الفصول المهمه، ط قدیم، ص ۳۰۳؛ ابن شهر اشوب، همان کتاب، ص ۴۳۲؛ شبلنجی، نور الأبصار، ص ۱۶۷.
  9. مجلسی، بحار الأنوار، ط ۲، تهران، المکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ ه . ق، ج ۵۰، ص ۲۶۹.
  10. طبسی، شیخ محمد جواد، حیاه الامام العسکری، ط ۱، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۱۷ ه .ش، ص ۱۳۶، به نقل از کتاب الهدایه الکبری تألیف حسین بن حمدان حضینی، ص ۳۸۶.
  11. علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمّه، ج ۳، ص 207؛ مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۰، ص۲۹۷)،(گردآوری از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ ه .ش، ص 645.
  12. [۱]
  13. اثبات الهداة، ج۶، ص ۲۸۶
  14. بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۸۷.
  15. "عَنْ أَبِي عَلِيِّ بْنِ هَمَّامٍ قَالَ: سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِيَّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ يَقُولُ: سَمِعْتُ أَبِي: يَقُولُ سُئِلَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ S وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنِ الْخَبَرِ الَّذِي رُوِيَ عَنْ آبَائِهِ (ع) أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَنَّ مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً فَقَالَ S: إِنَّ هَذَا حَقٌّ كَمَا أَنَّ النَّهَارَ حَقٌّ فَقِيلَ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْحُجَّةُ وَ الْإِمَامُ بَعْدَكَ فَقَالَ ابْنِي مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً أَمَا إِنَّ لَهُ غَيْبَةً يَحَارُ فِيهَا الْجَاهِلُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْأَعْلَامِ الْبِيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ بِنَجَفِ الْكُوفَةِ"؛ کمال الدین: ص ۴۰۹، ح ۹، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۵۳، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۱۶۰ ح ۷.
  16. دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص ۱۲۴.
  17. "مَا مُنِيَ أَحَدٌ مِنْ آبَائِي بِمِثْلِ مَا مُنِيتُ بِهِ مِنْ شَكِّ هَذِهِ الْعِصَابَةِ فِيَّ فَإِنْ كَانَ هَذَا الْأَمْرُ أَمْراً اعْتَقَدْتُمُوهُ وَ دِنْتُمْ بِهِ إِلَى وَقْتٍ ثُمَّ يَنْقَطِعُ فَلِلشَّكِّ مَوْضِعٌ وَ إِنْ كَانَ مُتَّصِلًا مَا اتَّصَلَتْ أُمُورُ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى هَذَا الشَّك‏؟"
  18. امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی
  19. علم پیامبر و ائمه به غیب (پایان‌نامه)|علم پیامبر و ائمه به غیب]]، ص۶۱.
  20. وبگاه تبیان