روش برخورد امام مهدی با دشمنان چگونه است؟ (پرسش)
روش برخورد امام مهدی با دشمنان چگونه است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر ظهور امام مهدی / کلیات عصر ظهور / روش برخورد امام مهدی با دشمنان |
مدخل اصلی | رفتار امام مهدی با دشمنان |
تعداد پاسخ | ۳ پاسخ |
روش برخورد امام مهدی (ع) با دشمنان چگونه است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیت الله نجمالدین طبسی در دو کتاب «چشم اندازی به حکومت مهدی» و «تا ظهور ج۱» در اینباره گفته است:
- «حضرت در برخورد با دشمنان، از یک نوع مجازات استفاده نمیکند؛ بلکه برخی از آنان را در جنگ نابود میسازد و حتی فراریان وزخمیان آنان را نیز تعقیب میکند. گروهی را اعدام نموده، خانههای شان را ویران میکند و گروهی را تبعید مینماید و دست برخی را قطع میکند.
- جنگ و کشتار: زراره از امام صادق (ع) پرسید: آیا روش و سیاست حضرت قائم (ع) همانند روش پیامبر (ص) خواهد بود؟ امام (ع) فرمود: "هرگز، هرگز؛ ای زراره! او سیاست پیامبر (ص) (دربرخورد با دشمنان) را در پیش نمیگیرد. پیامبر (ص) با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار میکرد تا دلها را به دست آورد ومردم با آن حضرت اُلفت گیرند؛ ولی حضرت قائم (ع)، سیاست قتل را در پیش میگیرد و طبق دستوری که دارد، رفتار میکند و توبه کسی را نمیپذیرد. پس وای بر کسی که با او مخالفت کند"[۱]. حسن بن هارون میگوید: در محضر امام صادق (ع) بودم. معلّی بن خنیس از حضرت پرسید: آیا هنگامی که حضرت قائم (ع) ظهور کند، برخلاف روش امیرمؤمنان (ع) در برخورد با مخالفان رفتار میکند؟ امام (ع) فرمود: "آری؛ علی (ع) ملایمت و نرمش را در پیش گرفت؛ چون میدانست پس از او دشمنان بر یاران وشیعیانش چیرگی پیدا میکنند؛ ولی سیاست حضرت قائم (ع) قهر وغلبه وبه اسارت گرفتن آنان است؛ زیرا میداند که پس از او کسی بر شیعیان تسلّط نخواهد یافت"[۲]. حضرت رضا (ع) میفرماید: "هنگامی که قائم ما ظهور کند، جز خون ریختن (وکشتن دشمنان) و عرق کردن[۳] (در اثر جنگ و تلاش زیاد) و خوابیدن بر زین اسبها (به سبب پیکارهای فراوان) نخواهد بود"[۴]. مفضل میگوید: امام صادق (ع) یادی از حضرت قائم (ع) به میان آورد. من عرض کردم: امیدوارم که برنامه و حکومت حضرت به آسانی برقرار شود. حضرت فرمود: "خیر؛ چنان نمیشود مگر آن که سختیهای بسیاری را ببینید"[۵]. امام صادق (ع) میفرماید: "علی (ع) فرمود: برای من روا بود که فراریان را به قتل برسانم وزخمیان را بکشم؛ ولی دست به این کار نزدم؛ برای این که اگر شیعیان قیام کردند، زخمیانشان را به قتل نرسانند؛ ولی برای حضرت قائم (ع) جایز ورواست وزمینه وجود دارد که فراریان را به قتل برساند وزخمیان را نابود گرداند"[۶]. امام باقر (ع) میفرماید: "اگر مردم میدانستند که حضرت قائم (ع) چه برنامهای دارد وچه کارهایی انجام میدهد، اکثر آنان آرزو میکردند که هرگز آن حضرت را نبینند؛ زیرا حضرت کشتار زیادی میکند وبه یقین اوّلین کشتار را در قبیله قریش خواهد داشت. پس از قریش نخواهد گرفت جز شمشیر وبه آنان نخواهد داد مگر شمشیر. حضرت مهدی (ع) کار را به جایی میرساند که بسیاری از مردم میگویند. این شخص از آل محمد (ص) نیست و اگر از اهل بیت پیامبر (ص) بود، رحم میکرد"[۷]. نیز آن حضرت میفرماید: "حضرت مهدی (ع) با برنامهای نو، سنّتی جدید وقضاوتی تازه قیام میکند. بر عربها روزگار بسیار سختی خواهد بود وشایسته شأن وموقعیت او جز کشتن دشمنان نیست"[۸].
- اعدام و تبعید: عبدالله مغیره میگوید: امام صادق (ع) فرمود: "هنگامی که قائم آل محمد (ص) ظهور کند، پانصد نفر از قریش را ایستاده اعدام میکند. سپس پانصد نفر دیگر را به همین گونه اعدام مینماید واین کار شش بار تکرار میشود. عبدالله میپرسد: آیا تعدادشان به این اندازه میرسد؟ حضرت فرمود: آری؛ خودشان ودوستانشان"[۹]. امام باقر (ع) میفرماید: "هنگامیکه حضرت قائم (ع) قیام کند، بر یک یک ناصبیان، ایمان را عرضه میکند، اگر به حقیقت، آن را بپذیرند، آنان را رها میسازد وگرنه هر کس که ایمان را نپذیرفت، گردنش را میزند یا از او جزیه میگیرد - چنان که امروز از اهل ذمّه میگیرند - واو را به روستاها وآبادیهای دور تبعید میکند"[۱۰]. امام صادق (ع) میفرماید: "هنگامی که قائم ما ظهور کند، دشمنان ما را از چهرههای شان تشخیص میدهد. آن گاه آنان را از سر وپاهای شان میگیرد وبا شمشیر به آنان میزند (وآنان را نابود میکند)"[۱۱].
- قطع دست: هروی میگوید: از امام رضا (ع) پرسیدم: حضرت قائم (ع) پیش از هر کاری به چه چیز خواهد پرداخت؟ حضرت فرمود: "در آغاز به سراغ بنی شیبه میرود ودستهای آنان را قطع میکند؛ چون آنان دزدان خانه خدایند"[۱۲]. امام صادق (ع) میفرماید: "هنگامی که قائم ما قیام کند، بنی شیبه را دستگیر کرده، دستهای شان را قطع میکند وآنان را در میان مردم میگرداند واعلام میکند که اینان دزدان خانه خدا هستند"[۱۳] نیز میفرماید: "نخستین رویارویی، برخورد حضرت با بنی شیبه است. دستهای آنان را قطع میکند وبر کعبه میآویزد واز سوی حضرت اعلام میشود که اینان دزدان خانه خدایند"[۱۴]. شیبه، در فتح مکه مسلمان گشت و پیامبر (ص) او را کلیددار خانه کعبه کرد وطایفه بنی شیبه تا مدّتها کلیددار و پردهدار خانه خدا بودند[۱۵]. مرحوم مامقانی میگوید: بنی شیبه از دزدان خانه خدایند وإن شاء الله دستهای شان به این جُرم، قطع میشود وبر دیوار کعبه آویزان میگردد[۱۶]»[۱۷].
- در هر مقطعی از زمان یا مکان، نوع رفتار و برخوردها با مخالفان و دشمنان متفاوت است. مثلا، در زمان پیامبر اکرم (ص) رحمت و ترویج دین بود و در زمان امام علی (ع) رحمت و منتگذاری بر مخالفان و ... باید دید به هنگام ظهور، رفتار امام زمان (ع) با دشمنان چگونه خواهد بود. برای پاسخ به این پرسش نگاهی به روایات میافکنیم.
- زراره از امام باقر (ع) روایت کرده که رسول خدا (ص) فرموده است: نام او، نام من است. عرض کردم: آیا به سیره و روش حضرت محمد (ص) رفتار میکند؟ فرمود: زراره!: هرگز! هرگز! به سیره او رفتار نمیکند. گفتم: فدایت گردم! برای چه؟ فرمود: رسول خدا (ص) با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار کرد تا دلها را به دست آورد و مردم با آن حضرت الفت گیرند، ولی حضرت قائم (ع) سیاست قتل را در پیش میگیرد و طبق دستوری که در منشور همراه خود دارد، رفتار میکند و توبه کسی را نمیپذیرد. بنابراین، وای بر کسی که با او دشمنی ورزد![۱۸]؛
- از ابو بکر حضرمی نقل میکند که گفت: از امام صادق (ع) شنیدم میفرمود: روش علی بن ابی طالب (ع) در میان اهل بصره، برای شیعیاناش، از آنچه خورشید بر آن میتابد، بهتر بود، زیرا او میدانست که این مردم (مخالفین)، دولتی را پیشرو دارند. اگر آنان را اسیر کرده بود، شیعیانش نیز اسیر میشدند. عرض کردم: مرا از حضرت قائم (ع) مطلع بفرما که آیا وی نیز با اهل بصره (با مخالفین) همانند روش او رفتار میکند؟ فرمود: خیر، زیرا حضرت علی (ع) میدانست که حکومتهای بعد از او، در اختیار دشمنان است، از اینرو، با آنان به ملاطفت و چشمپوشی رفتار میکرد؛ ولی حضرت قائم، چون پس از خود، دولتی برای آنان نمیبیند، برخلاف سیره حضرت علی (ع) رفتار خواهد کرد"[۱۹].
- یحیی بن علاء رازی میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم میفرمود: خدای متعال میان این امت مردی را ظاهر میسازد که از من است و من از او هستم. خدای تعالی به سبب او، برکات آسمانها و زمین را به آفریدگانش عطا میفرماید. آسمان، بارانش را فرود میبارد و زمین بذرهایش را میرویاند و حیوانات وحشی و درنده، در امنیت و آرامش بسر میبرند و زمین را پر از عدل وداد میکند، همانگونه که پر از ظلم و ستم شده باشد و به اندازهای از بیدادگران و دشمنان میکشد که نابخردان میگویند: اگر این مرد از دودمان محمد بود، ترحم میکرد"[۲۰]»[۲۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین مروجی طبسی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «همراه با مهدی از مکه تا قدس» در اینباره گفته است:
امام باقر (ع) میفرماید: در بین مردم کسی به جسوریِ او یافت نمیشود. در این هنگام یک نفر از پیروان امام زمان برخاسته اظهار میکند: خاموش باش و گرنه گردنت را میزنم. این جاست که حضرت بقیه الله، دستوری را از جانب رسول خدا بیرون آورده و به آنان نشان میدهد[۲۳]. در نقل دیگری از امام باقر (ع) این ماجرا به گونه دیگری بیان شده است: وقتی امام مهدی (ع) به محلی به نام "ثعلبیه" میرسد مردی از منسوبین حضرت بر ایشان اعتراض میکند که برخی از یاران امام قصد جان او را میکنند. حضرت با جلوگیری از این کار میفرمایند: آرام و خاموش باش! آری به خدا سوگند همراه من دستور رسول خدا است. سپس دستور میدهد صندوقی را بیاورند و گوید آن دستور: خدا مرا را برایش فدای قرائت تو گرداند میکند.. سر او با دیدن حکم رسول خدا می مبارکت را نزدیک بیاور تا بر آن بوسه زنم. حضرت سر مبارک را نزدیک میبرد و او بین دو چشمان امام را بوسیده و میگوید: خدا مرا فدای تو گرداند، ما را به بیعتی دوباره فراخوان حضرت چنین میکند و آنان نیز با آن حضرت میثاقی دوباره بندند[۲۴]
وقتی که به نجف میرود، به یاران خود میفرماید: امشب را تا صبح به عبادت سپری کنید. آنان شب را با رکوع و سجود و دعا و نیایش به پایان میرسانند. صبح هنگام حضرت امام مهدی (ع) میفرماید: ما را به سوی "نخیله"[۲۶] ببرید، در حالی که در کوفه سپاهیان [دشمن] آماده جنگ خواهند بود[۲۷]. گوید: عرض کردم: سپاهیان آماده؟ امام باقر (ع) فرمود: آری به خدا سوگند، تا این که [امام] به مسجد حضرت ابراهیم (ع) در "نخیله" میرسد و در آن جا دو رکعت نماز میگزارد. ناگهان گروهی از دشمنان امام (مرجئه و لشکر سفیانی) که در کوفه مستقر شده بودند، به قصد جنگ با امام از آنجا بیرون میآیند. امام مهدی (ع) نخست به یاران میفرماید: از مقابلشان فرار کنید. سپس دستور حمله به آنها را صادر میفرماید. امام باقر (ع) ادامه میدهد: به خدا قسم هرگز [حتی] خبر دهندهای از آنان از خندق عبور نخواهد کرد. [و همه آنها محاصره و گرفتار خواهند شد]. سپس امام وارد کوفه میشود و از آن پس مؤمنی نخواهد بود مگر این که در کوفه باشد و یا دلش مشتاق حضور در کوفه خواهد بود و این فرموده امیرمؤمنان (ع) است. آنگاه به یاران خود میفرماید: به سوی این طاغوت (سفیانی) حرکت کنید. حضرت او را به کتاب خدا و سنت پیامبر فرا میخواند. نخست سفیانی تسلیم شده و با امام مهدی (ع) بیعت میکند اما گروهی از طایفه کلب (داییهای سفیانی) به عنوان اعتراض به وی میگویند: تو [با او] بیعت کردی؟! به خدا سوگند هرگز با تو در چنین کاری همراهی نخواهیم کرد. سفیانی میگوید: پس چه کنم؟ میگویند: با او مقابله کن. بدین ترتیب بار دیگر او در مقابل امام مهدی (ع) قرار میگیرد. حضرت به او میفرماید: به تو هشدار میدهم، چرا که پیام خود را به تو رساندم؛ من با تو خواهم جنگید. صبح روز بعد هم آنها را به قتل میرساند. یاران امام، سفیانی را دستگیر کرده او را به عنوان اسیر خدمت ایشان میآورند و امام او را به دست مبارک خویش به قتل میرساند. سپس گروهی از اسبسواران را به روم میفرستد تا باقیماندۀ امویان را -که به رومیان پناهنده شدهاند- باز گردانند. وقتی آنان به روم میرسند میگویند: اهل ملت ما را به ما تحویل دهید. اما رومیان امتناع ورزیده و میگویند: به خدا سوگند چنین کاری نخواهیم کرد. گروه اسبسواران میگویند: اگر به ما دستور داده میشد هر آینه با شما مبارزه میکردیم. رومیان نزد امیر و فرمانده خود رفته، پیام اسبسواران را گزارش میکنند. او در پاسخ میگوید: بروید و آنها را تحویل دهید چرا که به اینان قدرت بسیار عظیمی داده شده است. سپس امام باقر (ع) به آیه زیر اشاره کرده و میفرماید: و همین است معنای فرمایش پروردگار که میفرماید: ﴿فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ﴾[۲۸]؛ هنگامی که عذاب ما را احساس کردند، ناگهان پا به فرار گذاشتند[۲۹]. شایسته یادآوری است که امام محمد باقر (ع) درباره علت درخواست یاران امام مهدی (ع) از رومیان برای تحویل آنها، چنین میفرماید: وقتی که قائم آل محمد قیام میکند و به تعقیب بنی امیه در شام میپردازد، آنها به سوی روم فرار کرده، درخواست پناهندگی میکنند. رومیان میگویند: هرگز به شما پناه نمیدهیم مگر آن که نصرانی شوید. آنان به خواسته رومیان پاسخ مثبت داده و صلیب به گردن خود می آویزند. بدین ترتیب رومیان اجازه ورود به آنها میدهند. هنگامی که یاران حضرت قائم (ع) به سوی رومیان میروند، آنان درخواست امان و صلح میکنند. یاران امام میگویند: هرگز نمیپذیریم مگر آنهایی را که پناه دادهاید به ما تحویل دهید. پس رومیان آنها را به یاران امام مهدی (ع) تحویل میدهند[۳۰]»[۳۱]. |
۲. مجتبی تونهای؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
«در منابع دینی، از جنگهای خونین و کشتارهای بزرگ، بهعنوان نشانههای ظهور یاد شده است[۳۲]. گویا این جنگها میان اهل باطل، بر سر رقابتهای مادی و سیاسی روی میدهد که در نهایت، بدون پیروزی هیچیک از دو گروه و پس از برجای گذاشتن انبوهی از کشتهها پایان مییابد. در برخی از روایات سخن از فتنهها دارد، تعدادی از روایات از جنگهای پیاپی خبر میدهد و روایاتی درباره کشتار انسانها به وسیله جنگ و بیماریهای ناشی از آن چون طاعون سخن به میان میآورد. پیامبر اسلام (ص) میفرماید: "پس از من چهار فتنه به شما خواهد رسید: در فتنه اول، خونها مباح شمرده میشود و کشتار زیاد میگردد. در فتنه دوم، خونها و اموال حلال میشود و قتل و غارت اموال بسیار میگردد. در فتنه سوم، خونها و مالها و نوامیس مردم مباح شمرده میشود و علاوه بر قتل و غارت، ناموس انسانها نیز در امان نمیماند. در فتنه چهارم، که فتنهای است کروکور و بسیار سخت، و چون کشتی متلاطم و مضطرب در دریا، هیچکس از آن فتنه پناهی نمییابد؛ فتنه از شام به پرواز درمیآید و عراق را فرامیگیرد و دست و پای جزیره -حجاز- به آن آغشته میشود. گرفتاریها مردم را از پای درمیآورد و چنان میشود که کسی توانایی چونوچرا ندارد و از هر سویی که فروکش میکند از سوی دیگر شعلهور میگردد"[۳۳]. امام رضا (ع) فرمود: "پیش از ظهور، کشتارهای پیاپی و بیوقفه رخ خواهد داد"[۳۴]. امیر المؤمنین (ع) فرمود: "حضرت مهدی (ع) ظهور نمیکند مگر اینکه یکسوم مردم کشته شوند و یکسوم بمیرند و یکسوم باقی بمانند"[۳۵]. محمد بن مسلم میگوید:امام صادق (ع) فرمود: "امام زمان ظهور نمیکند، مگر اینکه دوسوم مردم جهان از بین بروند. عرض شد: اگر دوسوم مردم کشته شوند، پس چه تعداد خواهند ماند؟ فرمود: آیا راضی نیستید از یکسوم باقی مانده باشید[۳۶]. از مجموع روایات استفاده میشود که:
و اما پس از ظهور: زراره از امام صادق (ع) پرسید: آیا روش و سیاست حضرت قائم (ع) همانند روش پیامبر (ص) خواهد بود؟ امام فرمود: "هرگز، هرگز؛ای زراره! او سیاست پیامبر (ص) را در برخورد با دشمنان در پیش نمیگیرد... حضرت قائم (ع)، سیاست کشتار را در پیش میگیرد و طبق دستوری که دارد، رفتار میکند و توبه کسی را نمیپذیرد[۳۸]. امام باقر (ع) فرمود: "...حضرت مهدی (ع) کار (کشتار) را به جایی میرساند که بسیاری از مردم میگویند، این شخص از آل محمد (ص) نیست و اگر از اهل بیت پیامبر بود، رحم میکرد"[۳۹]. و نیز فرمود: "حضرت قائم کشتار زیادی میکند و به یقین اولین کشتار را در قبیله قریش خواهد داشت"[۴۰]»[۴۱].
|
پرسشهای وابسته
- آیا قیام امام مهدی با خشونت همراه است؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- در زمان ظهور امام مهدی سرنوشت کفار چه میشود؟ (پرسش)
- شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته میشود؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن شیطان با آیه قالَ فَإِنک مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ منافات ندارد؟ (پرسش)
- بیشترین مخالفان امام مهدی در هنگام ظهور از انسانها هستند یا از جنها؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی بعد از ظهور از ابوبکر و عمر انتقام خواهد گرفت؟ (پرسش)
- امام مهدی با یهود و نصارا چگونه رفتار خواهد کرد؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور با چه کسانی میجنگد؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با دشمنان چگونه است؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با مخالفان خود در مناطق مختلف چگونه است؟ (پرسش)
- شیوه و رفتار امام مهدی با ظالمان و دشمنان چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- اگر سراسر جهان تحت حکومت امام مهدی قرار گیرد پس جنگ امام مهدی با مخالفان برای چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه با اهل کتاب برخورد میکنند؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۱؛ عقد الدرر، ص ۲۲۶؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۹؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۶۲۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۳
- ↑ برقی، محاسن، ص ۳۲۰؛ کافی، ج ۵، ص ۳۳؛ علل الشرائع، ص ۱۵۰؛ التهذیب، ج ۶، ص ۱۵۵؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۵۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج ۱۳، ص ۱۰۱
- ↑ شاید مراد از «العرق» رگ، وکنایه از گردن زدن باشد
- ↑ نعمانی، غیبة، ص ۲۸۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۳
- ↑ نعمانی، غیبة، ص ۲۸۴؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۳
- ↑ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۱؛ ر. ک: التهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۵۴
- ↑ نعمانی، غیبة، ص ۲۳۱؛ عقد الدرر، ص ۲۲۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۹
- ↑ مفید، ارشاد، ص ۳۶۴؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۵؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۵۵؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۲۵۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۲۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸، ۳۴۹
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۲۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۵۰؛ مرآة العقول، ج ۲۶، ص ۱۶۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۵
- ↑ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۵۷؛ المحجّه، ص ۴۲۹
- ↑ عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۷۳؛ علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۱۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۳
- ↑ علل الشرائع، ج ۲، ص ۹۶؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷
- ↑ نعمانی، غیبة، ص ۱۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱، ۳۶۱
- ↑ اسد الغابة، ج ۳، ص ۷، ۳۷۲
- ↑ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۴۶
- ↑ طبسی؛ نجمالدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۹۱ -۹۳.
- ↑ " عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ صَالِحٌ مِنَ الصَّالِحِينَ سَمِّهِ لِي أُرِيدُ الْقَائِمَ (ع) فَقَالَ اسْمُهُ اسْمِي قُلْتُ أَ يَسِيرُ بِسِيرَةِ مُحَمَّدٍ (ص) قَالَ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ يَا زُرَارَةُ مَا يَسِيرُ بِسِيرَتِهِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لِمَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) سَارَ فِي أُمَّتِهِ بِالْمَنِ كَانَ يَتَأَلَّفُ النَّاسَ وَ الْقَائِمُ يَسِيرُ بِالْقَتْلِ بِذَاكَ أُمِرَ فِي الْكِتَابِ الَّذِي مَعَهُ أَنْ يَسِيرَ بِالْقَتْلِ وَ لَا يَسْتَتِيبَ أَحَداً وَيْلٌ لِمَنْ نَاوَاهُ "؛ غیبت، نعمانی، ص ۲۳۱، ب ۱۳، ح ۱۴؛ عقد الدرر، ص ۲۲۶، ب ۹، ف ۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۳۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۳.
- ↑ " عَنْ يُونُسَ عَنْ بَكَّارِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ الْحَضْرَمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ لَسِيرَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) فِي أَهْلِ الْبَصْرَةِ كَانَتْ خَيْراً لِشِيعَتِهِ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ أَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ لِلْقَوْمِ دَوْلَةً فَلَوْ سَبَاهُمْ لَسُبِيَتْ شِيعَتُهُ قَالَ قُلْتُ فَأَخْبِرْنِي عَنِ الْقَائِمِ أَ يَسِيرُ بِسِيرَتِهِ قَالَ لَا لِأَنَّ عَلِيّاً (ع) سَارَ فِيهِمْ بِالْمَنِّ لِمَا عَلِمَ مِنْ دَوْلَتِهِمْ وَ أَنَّ الْقَائِمَ (ع) يَسِيرُ فِيهِمْ بِخِلَافِ تِلْكَ السِّيرَةِ لِأَنَّهُ لَا دَوْلَةَ لَهُمْ "الکافی، ج ۵، ص ۳۳، ح ۴؛ المحاسن، ص ۳۲۰، ح ۵۵؛ معجم أحادیث الامام المهدی، ج ۴، ص ۳۸؛ این حدیث، از نظر سند، مورد اشکال است. مراة العقول، ج ۱۸، ص ۳۶۱. زیرا اسماعیل بن مرار در سند روایت، فردی مجهول است. اردبیلی در مجمع الفائده و حر عاملی در مدارک الاحکام و علامه مجلسی به مجهول بودن وی تصریح کردهاند. تنقیح المقال، ج ۱۰، ص ۳۸۱، ش ۹۳۵، چ جدید.
- ↑ " عَنْ يَحْيَى بْنِ الْعَلَاءِ الرَّازِيِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ يُنْتِجُ اللَّهُ تَعَالَى فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ رَجُلًا مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ يَسُوقُ اللَّهُ تَعَالَى بِهِ بَرَكَاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَيُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ يُخْرِجُ الْأَرْضُ بَذْرَهَا وَ تَأْمَنُ وُحُوشُهَا وَ سِبَاعُهَا وَ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ يَقْتُلُ حَتَّى يَقُولَ الْجَاهِلُ لَوْ كَانَ هَذَا مِنْ ذُرِّيَّةِ مُحَمَّدٍ ص لَرَحِمَ "؛ غیبت، شیخ طوسی، ص ۱۸۸، ح ۱۴۹، جلد جدید؛ بحار الانوار، ج ۱، ص ۱۴۶؛ إثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۰۴؛ از نظر سند مورد اشکال است، زیرا در سند آن، احمد بن عثمان آدمی وجود دارد که فردی مجهول است. مستدرکات علم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۳۶۵. ابن حماد، ص ۹۶- حدثنا أبو هارون، عن عمر بن قیس الملای، فی المنهال، عن زر بن حبیش، سمع علیا یقول: عرف السیوطی، ج ۲، ص ۷۳؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۵۸۹؛ ابن طاووس، ص ۶۶؛ عرف السیوطی، ج ۲، ص ۷۳؛ کنز العمال ... ابن طاووس- تنقیح المقال، ج ۶، ص ۳۱۶، چ جدید.
- ↑ طبسی، نجمالدین، تا ظهور، ج۱، ص ۲۲۷-۲۲۸.
- ↑ نشانی از این مکان در کتابهای بلدان یافت نشد.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲، ۳۸۷.
- ↑ تفسیر عیاشی، ۲، ۵۸؛ بحارالانوار، ۵۲، ۳۴۳.
- ↑ سوره انبیا، ۱۲.
- ↑ محلی است نزدیک کوفه که لشکرگاه امیرمؤمنان (ع) بوده است.
- ↑ در برخی از نسخ تفسیر عیاشی، تعبیر به «جُند مجنّد» شده که به معنی سپاهیان آماده جنگ است اما در برخی دیگر از نسخ آن آمده است، «خَندق مُخندق» که به معنی گودال و خندق کنده شده میباشد؛ اگر چه تعبیر نسخه دوم بهتر است و با ادامه روایت هم سازگاری بیشتری دارد ولی در هر صورت دشمنان امام برای جلوگیری از ورود ایشان به کوفه، چنین کرده بودند که امام با تدبیری هوشمندانه به سوی نخیله میرود و در آن جا با اقدامی غافلگیر کننده آنها را شکست میدهد.
- ↑ سوره انبیا، ۱۲.
- ↑ تفسیر عیاشی، ۲، ۵۹.
- ↑ کافی، ۸، ۵۱.
- ↑ همراه با مهدی از مکه تا قدس ص ۴۴-۴۸.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۶ و ۲۵۱ و ۳۸۸.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۱.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۷۱.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص ۵۸.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۵.
- ↑ چشماندازی به حکومت مهدی (ع)، ص۴۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۳؛ غیبة نعمانی، ص ۲۳۱.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۳۱؛ عقد الدرر، ص ۲۲۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۴.
- ↑ همان.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۵۲.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۳۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۳؛ عقد الدرر، ص ۲۲۶.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۸۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۳.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۳۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۳.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۶۴؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۵۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸.
- ↑ کافی، ج ۸، ص ۲۲۷؛ مرآة العقول، ج ۲۶، ص ۱۶۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۵؛ غیبة نعمانی، ص ۱۲۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۱۸۳؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۲۶۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۶۶.