آیا انسان نیازی به ارتباط با جهان غیب دارد؟ (پرسش)
آیا انسان نیازی به ارتباط با جهان غیب دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا انسان نیازی به ارتباط با جهان غیب دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- فایده بحث از علم غیب چیست؟
- چرا بحث از علم غیب مهم است؟
- علم غیب و بحث از آن چه جایگاه و اهمیتی در نظام اعتقادی اسلام دارند؟
پاسخ به این پرسش
آیتالله جوادی آملی و حجت الاسلام و المسلمین مصطفیپور، در مقاله «خاتمیت پیامبر اسلام» در اینباره گفته اند:
«رشته حیات جوامع بشری تا وقتی امتداد داشته باشد به وحی و دستآوردهای وحیانی نیازمند است، انسان سرنوشت خود را به جهان طبیعت، زمان، گذشته و آینده پیوند ناگسستنی زده و هر روز گامی به جلو و نگاهی به آینده دارد، و هر روز میکوشد به سخنی تازه و رازی ناگشوده دست یازد، پس در عقاید، اخلاقیات، احکام و بهرهگیری از طبیعت و دستآوردهای آن به دانش نامتناهی نیاز دارد، خداوند به وسیله پیامبر (ص) خطوط کلی را از خارج تأمین کرده و نیز در درون بشر یک نیروی فوقالعاده و شگفت به نام خرد قرار داده است، عقل شریعتی است در نهان انسان و وحی شریعتی است در برون، وقتی عقل و نقل به عنوان دو بال از ابزار دینشناسی قرار گیرند میتوانند زوایای احکام، اخلاق، عقاید، و سایر نیازمندیهای بشر را در هر منطقه و هر زمان تأمین کنند، گرچه تا قیامت به فرض حجتی ظهور نکند و از پس پرده غیبت بیرون نیاید، عقل مصون از مغالطه به برکت وحی هر روز شکوفاتر میشود و اسباب «لیُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول»[۱] پیداتر و به مبادی تصوّری و تصدیقی تازهتری دست مییابد،در نتیجه فقه، اصول، کلام، عرفان و فلسفه بارزتر و کاملتر می گردند، در تاریخ و سنّت جهانبینی و ریاضی سخنان تازه و تازهای پیدا میشود.
روشها هم روشمندتر، متدها شکوفاتر، شکلها زیباتر و متقنتر میگردند،چه بسا اصل یا اصولی بر فقه و قاعده یا قواعدی بر آن بیفزایند و پیامهای تازهتری استخراج کنند، با تأمل در آیات قرآن و روایات به عنوان دو منبع غیر متناهی ممکن است مطالب جدیدی استنباط شود، فقه و اصول، فلسفه و کلام و تفسیر هزار سال پیش برای امروز ابتدایی شمرده شده، و قطعاً در هزار سال آینده بسی شکوفاتر میگردند. اندیشههای جدید به عرصه علم و فرهنگ راه مییابند و روش زندهتری اختراع میگردد، اینها همه باید در چشمانداز عقل و نقل معتبر قرار داشته باشند نه در چنبره "قیاس و استحسان" که برخاسته از اندیشه «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ» [۲] است.
از سوی دیگر براهین نقلی که از قرآن و سنت به دست میآیند، همچنین تقریر و فعل معصومان موجب تکامل دین هستند، عقل نیز در کنار اینها قرار دارد نه در برابرشان، بسیاری از مسایل اصول فقه از عقل تنها و یا عقل و نقل برگرفته میشوند، هر چه واجب و یا حرام باشد مقدمه آن نیز به حکم عقل واجب و یا حرام است، عقل در حوزه مدیریت و اجرائیات نیز نقش کلیدی دارد، در وضع مقررات و اداره کشور که مثلاً اقتصادش بر پایههای کشاورزی باشد یا دامپروری، یا صنعت و معدن و یا نفت؟ و اگر بر اساس کشاورزی تنظیم شود بررسی خاک، آب، سدّ، کوه و قوانین لازم، کانالکشی همه توسط حکم عقل صورت میپذیرد که یا واجب است و یا مقدّمه واجب و....
متد و روش عقل و قواعد عقلی، هم ما را به محتوا فرا میخواند هم به شکل، هم به فقه آشنا میگرداند هم به قواعد و اصول آن. بنابراین در جمیع علوم و روشها عقل در کنار نقل و به عنوان چراغ فروزانی است که دانشهای گوناگون اعم از دینی و غیر دینی را در خدمت دین میداند، عقل جنبه پویندگی و بالندگی دارد که اگر نبوّت ختم شد کنار ولایت، روایت وحی و قرآن باشد. فقه، اصول و فلسفه و عرفان را جلو ببرد، روش جدید القاء کند، به ارزیابی مجدّد اندیشه گذشتگان بپردازد و از آنها ره توشه تازه برگیرد، از اندوختههای پیشینیان تجربه بیاموزد و تئوری جدید ارائه کند، به اختراع و کشف جدید بپردازد، بر متون فقه، اصول، حکمت، کلام و عرفان و ریاضیات بیفزاید، زواید آنها را پالایش دهد و غذای جدید جهت فربهی خردها عرضه کند.
بنابر این روش اجتهاد در همه علوم حاکم است و دست افزار و پاچیله آن عقل است و عقل به عنوان «حجّة الله» در درون انسان همراه قرآن و عترت و ولایت است. این بدان معنا نیست که یک رساله عملیه به جمیع نیازهای بشر تا روز قیامت پاسخ مثبت میدهد، بلکه دانشمندان جدید میآیند و کار جدید میکنند.
لازم به تکرار است که شهود و عرفان با توجه به موازین آنها کشف و شهود موافق با شهود معصوم نیز حجّت است، این مجموعه فعالانه در تلاش و کوششاند تا پاسخ صحیح و مثبت به نیازهای فکری و عملی جامعه داده، و انسان را از سرگشتگی نجات بخشند، بنابراین با ختم نبوت هیچ نقص و کمبودی بر جامعه وارد نخواهد آمد و دینباوران حتی روشمندتر از عصر حضور پیامبر میتوانند به زندگی دینی خود ادامه دهند.
در نتیجه، سؤالهای یادشده پاسخ معقولی خواهند یافت، یعنی در صورت عمل به دستاوردهای وحیانی از یک رهبر آسمانی هم سعادت بشر تأمین میگردد و هم قوانین تازهای استنباط و استخراج می شوند، و هم ارتباط انسان با جهان غیب در سایه ولایت، کشف و شهود تام تأمین است، و هم ولایت تشریعی قطع نیست -گرچه ولایت "انبائی" و پیامبری قطع شده باشد- و با بسته شدن دفتر نبوت هرگز ولایت قطع و برچیده نیست، از این رو کارشناسان دین، تا قیام قیامت انشاءالله مردم را رهبری صحیح خواهند کرد».[۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای موسوی حُصَینی (پژوهشگر مجمع جهانی اهل بيت)؛ |
---|
آقای سید عبدالرحیم موسوی حصینی، در کتاب «آگاهی امامان از غیب» در اینباره گفته است:
«تمدن بشری تنها توسط عنصری که از زمین یا همان عالم شهود فراتر است، پیشرفت میکند. غرق شدن در دنیایی که آن را پست و فرومایه خواندهاند، به این تصور که نیازهایش را خودش برآورده میکند، نادرست است، زیرا تاریخ به انسان وابسته است و انسان به تاریخ، و در صورت فرو رفتن در دنیا، انسان در تاریخ حبس میشود و این امر به انحطاط تمدن میانجامد. این مسأله در تاریخ تمدنها و فروپاشی آنها به چشم میخورد که علت آن امید بستن به افقهای محدود است ﴿إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلادِ * وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ * وَفِرْعَوْنَ ذِي الأَوْتَادِ * الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ * فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ * فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ﴾[۴] علاوه بر این موجود نسبی و نیازمند برای ترقی و پیشرفت باید کمال خود را از موجود بی نهایت دریافت کند. از این رو، به خاطر وجود پیوند ازلی و محکم و پیوستگی فطری و ریشه دار، نمیتوان انسان را از عالم پهناور غیب دور کرد: ﴿فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ﴾[۵] انسان مخلوقی است که به غیب نزدیک است بلکه بخشی از غیب است ﴿مِن رُّوحِي﴾ (...) آفرینش انسان به گونهای است که نمیتوان او را از عالم غیب دور کرد، چرا که عالم مادی و عالم غیب به هم پیوستهاند و انسان به عنوان عالمی دیگر، با این دو ارتباط دارد و به طور کلی همه مخلوقات با یکدیگر در ارتباط هستند. نوع انسان استعدادها و تواناییهایی دارد که میتواند عناصر غیبی را ـ که در او و نیز در هستی به ودیعه گذاشته شده است - در راستای آبادانی و سازندگی به کار گیرد. بنابراین انسان به توجه به عالم غیب و آگاهی از آن نیاز دارد زیرا با شئون خلافت مرتبط است. انسان با علم اکتسابی نمیتواند معارف الهی تأثیرگذار در زندگی همه انسانها را کاملا بشناسد، در حالی که حرکت هستی به سوی غایتهای بزرگ، در هر دو بعد غیبی و حسى، به این سنتها و معارف مرتبط است. (گذشته از ناتوانی علم اکتسابی در دست یافتن به سنتها و معارف الهی) این علم نه میتواند اسرار تشریعی را کشف کند و نه میتواند از اسرار تکوینی جاری در این جهان پهناور پرده بردارد، زیرا احاطه به همه امور تنها با علم خدادادی ممکن است. دانشی که فرد یا گروه کسب میکند، محدود به زمان و شرایط گذرا است و نمیتواند به همه مسائل احاطه کامل پیدا کند و بنابراین ناقص است و نقشی که ایفا میکند نیز ناقص است در حالی که اراده الهی به علم کامل تعلق گرفته است. این محدودیتها حتی در قلمروها و عرصههای عالم مادی نیز مطرح است، چه رسد به عالم پهناور غیب. بنابراین نوع انسان نیازمند علم خدادادی است که تنها با شیوهها و راههای الهی مانند وحی، الهام، نقش بستن در قلب و آموختن از کسی که به او وحی میشود به دست میآید و با آن میتوان کل حرکت تاریخ را درک کرد»[۶].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین شاکر. |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در مقاله «منابع علم امام در قرآن» در اینباره گفته است:
«شاید علل نیاز آگاهی امام از علوم انبیای سابق، علاوه بر مشتمل بودن آن کتب بر حقایق و هدایتهای الهی همانگونه که قرآن تورات را با عنوان هدایت میخواند[۷]. نیاز سایر امتها یا اثبات حقانیت دین خاتم المرسلین با کمک نشانهها و دلایلی از کتب انبیای سابق باشد[۸]. نشانه این دیدگاه علاوه بر تصریح آیات[۹].، بروز و ظهور این حقایق از زبان امامانی است که شرایط و امکانات لازم را برای تبیین این امور به دست آوردهاند»[۱۰].
|
پرسشهای وابسته
- غیب در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
- غیب در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
- حقیقت غیب چیست؟ (پرسش)
- جهان غیب چیست؟ (پرسش)
- قرآن در مورد جهان غیب چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد جهان غیب وجود دارد؟ (پرسش)
- جهان شهادت چیست؟ (پرسش)
- قرآن در مورد جهان شهادت چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
- چه احادیثی در مورد جهان شهادت وجود دارد؟ (پرسش)
- ایمان به غیب به چه معناست؟ (پرسش)
- علم غیب چیست؟ (پرسش)
- فرق بین کارهای خارقالعاده و علم غیب چیست؟ (پرسش)
- فرق بین پیشگویی و علم غیب چیست؟ (پرسش)
- آگاه از غیب کیست؟ (پرسش)
- بحث از علم غیب چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان اصول دین اسلام در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ «خِرَدهاى دفنشده را مبعوث کند». نهج البلاغه، خطبه ۱.
- ↑ تنها کتاب خداوند متعال ما را کفایت می کند.
- ↑ خاتمیت پیامبر اسلام، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۲۵۹.
- ↑ «با (مردم شهر) «ارم» که دارای ستونهای بزرگ بود، * که مانند آن در میان شهرها نیافریدهاند؛ * و با قوم ثمود که در آن دره، خرسنگ (ها) را میشکافتند، * و با فرعون، دارنده آن میخها * آنان که در شهرها سر به سرکشی برداشتند، * و در آنها بسیار به تباهی پرداختند، * سرانجام پروردگارت بر (سر) آنان تازیانه عذاب فرو کشید»؛ سوره فجر، آیه ۷-۱۳.
- ↑ «پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!»؛ سوره حجر، آیه ۲۹.
- ↑ آگاهی امامان از غیب، ص ۲۸.
- ↑ سوره مائده، آیه ۴۴.
- ↑ مفید، الارشاد، ۳۰۶/۲.
- ↑ سوره بقره، آیه: ۱۴۶؛ سوره انعام، آیه:۲۰.
- ↑ منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامتپژوهی، شماره ۶ ص ۱۷۹.