دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره علم غیب چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره علم غیب چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی درباره علم غیب چیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره علم غیب چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

فیروزجایی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر اسدالله کرد فیروزجایی در مقاله «علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی» در این‌باره گفته‌اند:

«همه عرفای الهی اتفاق نظر دارند که بهترین راه برای رسیدن به حقیقت از طریق مکاشفه و شهود قلبی است، آنها معتقدند انسان می‌تواند از راه باطن با ماورای حس (غیب) ارتباط شهودی داشته باشد و این زمانی میسّر خواهد بود که آدمی خود را از تعلقات ظاهری برهاند و فانی در حق گردد (...):

  • ابن‌ عربی: وی معتقد است ولایت خاتمه پیدا نکرده، اولیا می‌توانند با عالم غیب در ارتباط باشند؛ او می‌نویسد: نبوت تشریعی و رسالت به پایان رسید اما ولایت هرگز منقطع نخواهد شد. ابن‌ عربی در جاهای متعدد کتاب گرانسنگ "فتوحات" به مسئله ارتباط با عالم غیب از طریق الهام پرداخته است (...)، ابن‌ عربی نه تنها حکم به جواز ارتباط با غیب را می‌پذیرد بلکه می‌گوید چنین امری واقع شده است. وی معتقد است که خداوند می‌تواند به همه موجودات وحی کند. البته این نکته مورد توجه است و نباید غفلت شود که ابن‌عربی قائل به انقطاع وحی تشریعی است؛ در نظر ابن‌ عربی، آنچه می‌تواند بر موجودات وحی شود وحی الهامی است که با انقطاع نبوت منقطع نگردید. آنچه از کلمات ابن‌عربی استفاده می‌شود آن است که با انقطاع نبوت تشریعی ارتباط با غیب و ماورا قطع نگردیده بلکه این ارتباط می‌تواند به صورت الهام به اولیا اعم از اولیای خاص یا عام، یا به صورت مکاشفه برقرار گردد.
  • شهاب‌الدین سهروردی: باور شیخ اشراق بر این است که آدمی می‌تواند با از بین بردن سیاهی‌ها از نفس و صیقل دادن آن به عالم غیب دست یابد. سهروردی معتقد است هرگاه انسان بتواند خود را از شواغل ظاهری پیراسته بدارد و از آنچه مانع حق‌نگری او می‌شود خلاص گرداند، آنگاه ارتباطش با ماورای طبیعت و عالم غیب برقرار می‌شود. از او چنین نقل شده است: هرگاه از شواغل ظاهری انسان کاسته شود گاه باشد که از اشتغال به تخیل خود رهایی یابد و در این صورت است که از رازهای نهانی و امور پنهانی عالم آگاه می‌شود و خواب‌های صادقه گواه این امر است. بنابر این مرحوم سهروردی ارتباط با غیب را ممکن و منوط به صیقل قلب‌ها و برهنه ساختن آن از موانع می‌داند»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
آقای محمد صادق عظیمی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی» در این‌باره گفته‌ است:

«ابن طاووس معتقد است که علم غیب ذاتی، مخصوص خداوند است و هیچ انسان سلیم العقل و با بصیرت نمی‌گوید که بشر علم غیب ذاتی دارد. بنابراین، اگر برخی گفته‌اند، شیعه امامیه معتقد است که پیامبر a و امامان S، علم غیبدارند دروغ است و از اتهاماتی بی‌پایه و اساس است که مخالفان بدون دلیل به شیعیان نسبت می‌دهند. اما آنچه برخی از عالمان شیعه می‌گویند، این است که خدای متعال بر اساس مصالح اگر بخواهد، انبیا و اولیای خاص خودش را در صورت نیاز آنها از امور پنهانی آگاه می‌سازد و اگر هم مصلحت نباشد، آنها را بر آنان می‌پوشاند. دلیل این سخن شواهدی است از عقل و نقل، مبنی بر اینکه بسیاری از انبیا و اولیا و اوصیا از بسیاری امور غیبی و پنهانی آگاه بوده‌اند.

وی مواردی از امور پنهانی را که به اعتقاد وی، امام S آنها را می‌داند برشمرده است که از این قراراست: علم به اخبار آسمان، آگاهی از اخبار امت‌های پیشین، آگاهی از اسرار روز قیامت، اطلاع از آجال مردم، علم به تعداد فرزندان مردم و اسامی آنها، آگاهی از کتاب‌های آسمانی گذشته مانند تورات و انجیل بدون آنکه با پیروان آنها ارتباط داشته باشد.

با توجه به اینکه ابن طاووس، آگاهی امام از امور غیبی را منوط به اراده الهی و وجود مصلحت می‌داند و تصریح می‌کند که امامانبسیاری از امور غیبی را می‌داند نه همه آنها را، روشن می‌شود که وی از طرفداران محدود بودن علم امام در امور غیبی است، نه عمومیت علم امام»[۲].
۲. خانم مرادی (پژوهشگر دانشگاه قم).
خانم ژاله مرادی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «تبیین فلسفی عرفانی از مسئله ایمان به غیب» در این‌باره گفته‌ است: «عرفا، در تعریف از غیب، به بیان مراتب آن پرداخته و ضمن تبیین مراتب مختلف غیب و تفاوت تعداد این مراتب، به تعریف آن پرداخته‌اند و هر مرتبه را یک حضرت نامیده‌اند. حضرت اول؛ عالم اعیان ثابته، حضرت دوم؛ عالم ارواح، حضرت سوم؛ عالم مثال و حضرت چهارم؛ عالم حس و حضرت پنجم؛ کون جامع و حقیقت انسان کامل است، به اعتبار اشتمال آن بر جمیع مراتب و مجال؛ بر این اساس، اعتقاد بر این است که عالم حس، مظهر عالم مثال و عالم مثال، مظهر عالم ارواح و عقول و عالم ارواح، مظهر اسماء و صفات و اعیان ثابته است. لذا تعریفی مستقل از غیب را در آثار ایشان نمی‌بینیم، جز آنکه مفهوم غیب را ذیل مراتب آن بیان کرده‌اند؛ بنابراین در بخش مراتب غیب از دیدگاه ایشان به این مسئله می‌پردازیم»[۳].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس