آیا جشن و سرور در ولادت اولیای الهی بدعت در دین است؟ (پرسش)
آیا جشن و سرور در ولادت اولیای الهی بدعت در دین است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ شیعه |
مدخل بالاتر | ولادت معصوم |
مدخل اصلی | جشن ولادت معصوم - بدعت |
مدخل وابسته | جشن - شادی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا جشن و سرور در ولادت اولیای الهی بدعت در دین است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث شیعه است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی شیعه مراجعه شود.
تبیین شبهه
بزرگداشت اولیای الهی در سالروز ولادت آنها، با برپایی مراسم جشن، و ذکر فضائل و مناقبشان در این محافل و مجالس، از بدعتهایی است که در عصر پیامبر(ص) نبوده است؛ از این رو این کار مانند کارهای دیگر بدعت و نامشروع است. همچنین اجتماع کنار قبور آنها به عنوان عرض تبریک و تهنیت، از جمله منکراتی است که پیامبر(ص) از آن نهی کرده است. آن حضرت در روایتی میفرماید: «لا تَجْعَلُوا قَبْرِي عِيداً».
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین مهدی رستمنژاد، در کتاب «پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه» در اینباره گفته است:
«در پاسخ این شبهه، به چند نکته اشاره میشود:
نکته نخست: یاد کردن بزرگان و اولیای الهی یک فرمان الهی است. قرآن درباره برخی از پیامبران میفرماید: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ﴾[۱]، ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ﴾[۲]، ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى﴾[۳]. روشن است آنگاه که این آیات نازل میشد هیچیک از این افراد در دنیا نبودهاند. اگر بنا باشد یاد کردن این اولیای بزرگ بدعت یا شرک باشد چگونه است که قرآن به آن دستور داده است؟!
نکته دوم: یاد کردن اولیای الهی در حقیقت، زنده نگه داشتن اوصاف حمیده و ترویج خصال الهی آنان است؛ از این رو در اینگونه از آیات به درستی به علت این یاد کردنها اشاره شده است؛ مثلاً قرآن درباره اسماعیل میفرماید: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ﴾[۴]. معنی این سخن این است که دلیل یاد کردن اسماعیل، همان صادق الوعد بودن وی است. یا میفرماید: ﴿وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ﴾[۵].
این آیه هم اشاره میکند که چون آنان صاحبان قدرت و بصیرت بودهاند، شایستگی یاد شدن دارند. از این دست از آیات استفاده میشود که یاد کردن اولیای الهی در واقع جنبه تربیتی و آموزشی دارد و به یک معنی دعوت به کمالات انسانی آنها برای الگوبرداری و تأسی از آنان است. قرآن درباره رسول گرامیاسلام(ص) میفرماید: ﴿وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ﴾[۶]. روشن است از مظاهر «بلندآوازگی» که به عنوان یکی از نعمتهای الهی بر پیامبر(ص) شمرده شده، همین نکوداشتها و ذکر فضایل و مناقب آن حضرت است.
نکته سوم: دوست داشتن اولیای الهی و اظهار مودّت و احترام نسبت به آنان از وظایف و واجبات الهی است. قرآن همگان را به مودّت و مهرورزی به پیامبر و ذویالقربای آن حضرت فراخوانده است. قرآن در وصف رستگاران میفرماید: ﴿فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۷].
چنانکه ملاحظه میشود در این آیه، برای رستگاران چهار وظیفه نسبت به پیامبر اکرم(ص) بیان شده است:
- ایمان آوردن (آمنوا به)
- تکریم پیامبر(ص) (عزّروه)
- یاری کردن پیامبر(ص) (و نصروه).
- پیروی از قرآن ﴿وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ﴾[۸].
حال اگر کسی بخواهد به همین آیه عمل کند و با برپایی مجلس نکوداشت در ولادت پیامبر اکرم(ص) نسبت به آن حضرت تکریم نماید، آیا مرتکب بدعت شده است یا این فرمان الهی را جامه عمل پوشانده و تحقق بخشیده است؟! همچنین در قرآن در ارتباط با مودّت ذیالقربی آمده است: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾[۹]. حال اگر کسی بخواهد با برپایی مجالس جشن یا عزا، ادای احترام به آنان کند و مودت خویش را اظهار نماید آیا خلاف قرآن رفتار کرده است و بدعت است یا آنکه دقیقاً به فرمان خداوند عمل نموده است؟!
نکته چهارم: قرآن در ارتباط با نزول مائده آسمانی برای عیسیمسیح(ع) و پیروانش از قول ایشان نقل میکند که از خدا خواست: ﴿رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا﴾[۱۰]. از تعبیر ﴿لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا﴾ استفاده میشود که عیسی مسیح(ع) میخواهد مسیحیان در طول تاریخ هر ساله در آن روز از این نعمت (نزول سفره آسمانی) یاد کنند و یاد و خاطره آن روز را برای همیشه گرامی دارند. اکنون سؤال این است اگر برای نعمتی زودگذر و مادی مانند نزول سفره، میتوان جشن گرفت و سالروز آن را برای همیشه «عید» قرار داد چگونه است که نمیتوان برای نعمتی چون ولادت پیامبراکرم(ص) یا بعثت آن حضرت، که نعمتی عظیم و ابدی است، جشن گرفت و آن را عید قرار داد؟! آیا نعمت وجود پیامبراکرم(ص) تا کمتر از یک سفره غذا است؟!
نکته پنجم: گرامیداشت روزهای سرور و شادی، برای اولیای الهی، برداشتی بود که مسلمانان از قرون نخست از قرآن و کلمات پیامبر(ص) آموختهاند؛ از این رو آنان در طول تاریخ به این مهم میپرداختند. قسطلانی - از علمای قرن نهم - درباره جشنهای ولادت پیامبر(ص) مینویسد: «مسلمانان همواره در ماه میلاد پیامبر(ص) تا جشن میگیرند، اطعام میکنند، شبها صدقه میدهند، اظهار شادمانی کرده نیکیها را دو برابر به جا میآورند و در تهنیت ولادت آن حضرت به خواندن اشعار میپردازند؛ از این رو، برکات آن حضرت هر سال نمایانتر میشود[۱۱]».
نکته ششم: براساس آیات قرآن، پیامبران در روزهای ولادت و ارتحالشان که از روزهای مهم و اثرگذار است، از جانب خداوند و فرشتگان، مورد تحیّت و سلام قرار میگیرند. قرآن درباره روز ولادت یحیی(ع) میفرماید خدا در آن روز بر وی سلام و تحیت فرستاد: ﴿وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا﴾[۱۲]. همچنین نقل میکند که عیسی مسیح(ع) برای روز ولادتش بر خود درود فرستاد. قرآن در این زمینه نقل میکند: ﴿وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا﴾[۱۳]. حال سؤال این است: چطور برای پیامبران بزرگواری چون یحیی(ع) و عیسی(ع) چنین روزهایی، جای تحیّت و سلام دارد ولی برای اشرف پیامبران و اوصیای او چنین عملی بدعت و شرک است؟!
نکته هفتم: اما روایات «لَا تَجْعَلُوا قَبْرِي عِيداً»[۱۴] از جهات گوناگون محل بحث و گفت وگو است:
اولاً: این روایت توسط احمد بن حنبل، از طریق دیگری با عبارت ذیل آمده است: لَا تَجْعَلُوا قَبْرِي وَثَناً؛ «قبرم را بت قرار ندهید»[۱۵]. بنابراین، ممکن است به معنای برپایی جشن در کنار قبر پیامبر(ص) نباشد.
ثانیاً: واژه «عید» مربوط به بخشی از زمان است؛ از این رو نمیتوان این واژه را برای مکانی خاص، مانند قبر پیامبر(ص) نسبت داد. پس گفتن اینکه «قبرم را عید قرار ندهید» اساساً با فصاحت پیامبر(ص) نمیسازد و چنین نسبتی در زبان عربی نیز معمول نیست.
ثالثاً: این حدیث حدیث «لَا تَجْعَلُوا قَبْرِي عِيداً» هرچند دارای طرق متعدد است، حداقل در برخی از طرق که عبدالله بن نافع در آن قرار گرفته، قابل مناقشه است؛ زیرا عبدالله بن نافع، اسم چند نفر از روات است که برخی از آنها توثیق نشدهاند[۱۶]. در طریق حدیثِ لَا تَجْعَلُوا قَبْرِي وَثَناً نیز، سهیل بن ابیصالح قرار دارد که برخی از علمای رجال روایتش را حجت ندانستند، افزون بر اینکه این نام نیز برای چند نفر از روات ثبت شده است که برخی از آنها ضعیفاند[۱۷].
رابعاً: حدیث «لَا تَجْعَلُوا قَبْرِي عِيداً»، از حیث معنی، دارای چند احتمال است و از این رو، نمیتواند بر مدعای وهابیان دلالت کند. آن احتمالات عبارتاند از:
- ممکن است مراد از روایت این باشد که همواره به زیارت من بیایید و چنین نباشد که تنها در ایام عید (سالی یکی - دوبار) به زیارت قبرم بیایید بلکه همواره به زیارت قبرم بشتابید.
- روایت میخواهد بگوید: وقت خاصی برای زیارت من اختصاص ندهید آنگونه که ایام عید، منحصر در روزهای خاصی از سال است.
- مراد حدیث آن است که کنار قبرم فقط به عبادت و خشوع و زیارت بپردازید، نه آنکه مانند روزهای عید که مردم به جشن و سرور اشتغال دارند، کنار قبرم به اینگونه امور مبادرت کنید.
به هر تقدیر، این حدیث - بر فرض صحت - دارای احتمالات گوناگون است و نمیتواند دلیلی بر مدعای وهابیان باشد.
هیچ منع عقلی یا شرعی درباره بزرگداشت اولیای الهی ثابت نشده، بلکه دلایل بسیاری بیانگر آن است که خداوند به بزرگداشت یاد و نام اولیای خودش راضی و خشنود است.»[۱۸].
پانویس
- ↑ «و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱.
- ↑ «و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید» سوره مریم، آیه ۱۶.
- ↑ «و در این کتاب از موسی یاد کن که ناب و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۱.
- ↑ «و در این کتاب، اسماعیل را یاد کن که او درستپیمان و فرستادهای پیامبر بود» سوره مریم، آیه ۵۴.
- ↑ «و از بندگان توانمند و روشنبین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.
- ↑ «و آوازهات را بلند گرداندیم،» سوره انشراح، آیه ۴.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف)های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «همان کسان که از فرستاده پیامآور درس ناخوانده پیروی میکنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته مییابند؛ آنان را به نیکی فرمان میدهد و از بدی باز میدارد و چیزهای پاکیزه را بر آنان حلال و چیزهای ناپاک را بر آنان حرام میگرداند و بار (تکلیف)های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد، پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رساندهاند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کردهاند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
- ↑ «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ «عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما عیدی و نشانهای از سوی تو باشد و به ما روزی ده و تو بهترین روزی دهندگانی» سوره مائده، آیه ۱۱۴.
- ↑ ولا زال أهل السلام يحتفلون بشهر مولده(ع) و يعملون الولائم، و يتصدقون في لياليه بأنواع الصدقات و يظهرون السرور، و يزيدون في المبرات و يعتنون بقراءة مولده و يظهر عليهم من بركاته كل فضل عميم؛ (المواهب اللدنیه، ج۱، ص۸۹)
- ↑ «و بر او روزی که زاده شد و روزی که خواهد مرد و روزی که او را زنده برانگیزند درود باد» سوره مریم، آیه ۱۵.
- ↑ «و بر من روزی که زاده شدم و روزی که درگذرم و روزی که زنده برانگیخته گردم درود باد» سوره مریم، آیه ۳۳.
- ↑ فضل الصلاة علی النبی(ص)، ص۲۴، ۱۰۷؛ مسندالبزار، ج۲، ص۱۴۸؛ ریاض الصالحین، ص۵۵۶.
- ↑ مسند احمد، ج۲، ص۲۴۶؛ حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، ج۷، ص۳۱۷.
- ↑ ر.ک: تهذیب الکمال، ج۱۶، ص۲۰۳ - ۲۱۵؛ میزان الاعتدال، ج۲، ۵۱۲ - ۵۱۴.
- ↑ ر.ک: الجرح والتعدیل، ج۴، ص۲۴۶ - ۲۴۷؛ تهذیب الکمال، ج۱۲، ص۲۲۵ - ۲۲۷؛ میزان الاعتدال، ج۲، ۲۴۳ - ۲۴۵.
- ↑ رستمنژاد، مهدی، پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه ص ۵۱۱