آیا خروج دابة الارض از نشانههای قیامت است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
«خروج دابة الارض از محتوم است و از کسانی که آن حضرت را یاری کند دابة الارض است و مراد از وی امیر المؤمنین (ع) است، لکن وقت خروج او معلوم نیست و ظاهرا در رجب دوم باشد و آن حضرت را با لشکرش بر قتل ابلیس و لشکرش کمک خواهد کرد، امیر المؤمنین (ع) بعد از ذکر دجال و کشتن او به دست عیسی بن مریم فرمود: آگاه باشید که پس از آن طامه کبری است. گفتند: طامه کبری چیست؟ (بلیه بزرگتر) فرمود: "خروج دابة الارض است از کوه صفا، با او خواهد بود خاتم سلیمان و عصای موسی، پس خاتم سلیمان را بر روی هر مؤمن میگذارد در او مهر میگیرد، هذا مؤمن حقا و بر روی هر کافر مینهد پس نوشته میشود این کافر است حقا، تا اینکه مؤمن فریاد میکند:ای وای برای توای کافر و کافر فریاد میکند: خوشا به حال توای مؤمن، دوست داشتم که من امروز مانند تو بودم و رستگار میشدم آنگاه دابة الارض سر خود را بلند میکند پس هرکس که در مابین مشرق و مغرب است او را میبیند و این بعد از طلوع خورشید است از مغرب خود. (یا مراد طلوع خورشید ولایت است از غروبگاه خود، یعنی بعد از ظهور قائم (ع) خواهد بود و یا مراد بعد از رکود و توقف خورشید است از وقت زوال تا عصر که پس از آن یک مرتبه از طرف مغرب نمایان میشود) پس در آن هنگام توبه برداشته خواهد شد"[۱].
«"خروج دابة الارض"، به معنای بیرون آمدن جنبنده زمین است. این پدیده، هم در روایاتشیعه و اهل سنت، مورد اشاره قرار گرفته و از آن به عنوان "اشراط الساعه" و یکی از نشانههای نزدیک شدن قیامت یاد شده است[۳]. درباره ماهیت "دابه" و چگونگی خروج او، سخنهایی گفته و گمانههایی زده شده است. برخی نوشتهاند: "دابه"، به معنای جنبنده و "ارض" به معنای زمین است. بر خلاف آنچه برخی میپندارند، دابه فقط به جنبندگان غیر انسان اطلاق نمیشود؛ بلکه مفهوم وسیعی دارد که انسانها را نیز در بر میگیرد؛ چنان که در آیه ۶ سوره هود میخوانیم: ﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا...﴾؛ [۴] در باره تطبیق این کلمه، بنای قرآن بر اجمال و ابهام بوده و یگانه وصفی که برای آن ذکر کرده، این است که با مردم سخن میگوید و افراد بیایمان را مشخص میکند؛ ولی در روایات اسلامی و سخنان مفسران، بحثهای فراوانی در این زمینه دیده میشود. در یک جمعبندی میتوان آن را در دو دیدگاه خلاصه کرد:
گروهی، آن را یک موجود جاندار و جنبنده غیر عادی از غیر جنس انسان، با شکل عجیب دانسته و برای آن عجایبی نقل کردهاند. این جنبنده در آخرالزمانظاهر میشود و از کفر و ایمان سخن میگوید و منافقان را رسوا میسازد و بر آنها علامت مینهد.
جمعی دیگر به پیروی از روایات، او را یک انسان فوقالعاده، متحرک، جنبنده و فعال میدانند که یکی از کارهای اصلیاش جدا ساختن صفوف مسلمین از کفار و منافقان و علامت گذاری آنان است. حتی از بعضی روایات استفاده میشود که عصای موسی و خاتم سلیمان، با او است. میدانیم عصای موسی، رمز قدرت و اعجاز، و خاتم سلیمان رمز حکومت و سلطه الهی است؛ بنابراین او یک انسان قدرتمند و افشاگر است. در روایاتی دابة الارض بر شخص امیرمؤمنان علی (ع) تطبیق شده است. در تفسیرعلی بن ابراهیم از امام صادق (ع) آمده است: مردی به عمار یاسر گفت: "آیهای در قرآن است که فکر مرا پریشان ساخته و مرا در شک انداخته است." عمار گفت: "کدام آیه؟" گفت: "آیه﴿وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ...﴾[۵]؛ این کدام جنبنده است؟" عمار گفت: "به خدا سوگند! روی زمین نمینشینم، غذا نمیخورم و آبی نمینوشم، تا دابةُ الاَرْض را به تو نشان دهم." پس به همراه آن مرد خدمت حضرت علی (ع) آمد؛ در حالی که حضرت غذا میخورد. هنگامی که چشم امام به عمار افتاد، فرمود: بیا. عمار آمد و نشست و با امام غذا خورد. آن مرد سخت در تعجب فرو رفت و ناباورانه به این صحنه نگریست؛ چرا که عمار به او قول داده و قسم خورده بود تا به وعدهاش وفا نکند، غذا نخورد. گویی قول و قسم خود را فراموش کرده است! هنگامی که عمار برخاست و با حضرت علی (ع) خداحافظی کرد، آن مرد به او گفت: "عجیب است! تو سوگند یاد کردی که غذا نخوری و آب ننوشی و بر زمین ننشینی، مگر اینکه "دابة الارض" را به من نشان دهی!" عمار در پاسخ گفت: "من او را به تو نشان دادم، اگر فهمیدی"[۶]. امام باقر (ع) فرمود: امام علی (ع) پس از ذکر اوصاف خود، فرمود: من، همان جنبندهای هستم که با مردم سخن میگوید[۷]»[۸].
↑ر.ک: صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۷۳؛ طوسی، کتاب الغیبه، ۲۶۶؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج۳، ص۱۰۲، و در کتب اهل سنت ر.ک: بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ذیل: ۸۲ سوره نمل؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۲۱۰.
↑هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر [اینکه] روزیاش بر عهده خداست.