آیا غیر معصوم می‌تواند پیشگویی کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا غیر معصوم می‌تواند پیشگویی کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا غیر معصوم می‌تواند پیشگویی کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی توان پیشگویی را دارد؟
  • آیا راهی برای دستیابی به پیشگویی برای غیر امام یا پیامبر وجود دارد؟
  • آیا کسی غیر از پیامبران و امامان هم می‌تواند پیشگویی کند؟
  • آیا بر اساس قرآن و حدیث غیر انبیا و ائمه کسی می‌تواند پیشگویی کند؟
  • با اینکه قرآن و حدیث تصریح دارند که علم غیب به طور انحصاری نزد خداست و برخی برگزیدگان او، اما کسانی را دیده‌ایم که بدون هیچ اعتقادی به خدا و دین پیشگویی صحیح کرده‌اند؟

پاسخ نخست

مهری

حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی مهری در مقاله «آگاهی‌های غیبی» در این‌باره گفته است:

«در مورد حضرت یوسف آمده است که به دو زندانی همراه خود فرمود: خوراکی برای شما آورده نمی‏‌شود مگر این که من شما را از نتیجه آن آگاه می‌‏سازم و از آینده آنها طبق خوابی که دیده بودند خبر داد و همچنین آینده وضع اقتصادی کشور مصر را بر اساس خواب پادشاه پیش‌‏بینی کرد. گرچه این هر دو، تعبیر خواب بود ولی بیان قطعی آن حضرت بخصوص در مورد دوم که بسیار مهم و حساس بود حکایت از آگاهی او از غیب دارد و تعبیر خواب چیزی جز حدس و گمان نیست و حضرت عیسی (ع) فرمود: و شما را از آنچه می‏‌خورید یا در خانه ذخیره می‏‌کنید آگاه می‌‏سازم.

راه‌های دیگری همان‌گونه که اشاره شد برای دستیابی به غیب و آینده جهان وجود دارد؛ راه‌هایی که می‌‏توان گفت طبیعی و معمولی نیستند مانند اخبار بعضی از مرتاضان و منجّمان و کاهنان که در زمان انبیا بوده‏‌اند و اکنون نیز هستند، و بعضی از گفته‌‏های آنها راست می‌‏آید»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد نجفی یزدی در کتاب «پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌» در این‌باره گفته‌ است: «رشید هجری از یاران باوفا و صمیمی حضرت علی (ع) بود به گونه‌ای که حضرت او را لایق تعلیم علوم غیب دانسته، از بلاها و مرگ‌ها آگاه بود و او را رشید البلایا می‌نامیدند، به بعضی خبر می‌داد که چگونه می‌میرد و یا چگونه کشته می‌شود، و همانطور که خبر داده بود واقع می‌شد»[۲].
۲. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در مقاله «علم و عصمت امام از دیدگاه اصحاب امیرالمؤمنین» در این‌باره گفته است:

«آگاهی امیرالمؤمنین (ع) از امور پنهان، برای اصحاب خاص ایشان مانند: سلمان، ابوذر، اصبغ‌ بن‌ نباته، میثم تمار، حبیب‌ بن‌ مظاهر و رشید هجری امری ناشناخته نبود. در نقلی آمده است اصبغ‌ بن‌ نباته و دیگر اصحاب، امام (ع) را بارها دیده بودند که به افراد از زمان، چگونگی و سبب مرگ آنان خبر می‌داد. سلمان،]]امیرمؤمنان]] (ع) را دارای علم به حوادث آینده، موعد مرگ انسان‌ها و فصل‌الخطاب می‌دانست. در همین روایت، خود سلمان نیز از حوادث آینده خبر داده و مردم را به پیروی اهل بیت (ع) تشویق کرده است. از توصیف‌های سلمان می‌توان دریافت که او کاملاً از علم امام علی (ع) به امور پنهان آگاه بوده و آن را باور داشته است؛ بلکه خود نیز دارای علوم پنهان بوده است. در روایتی آمده است که سلمان علم اول و آخر را از پیامبر و امیرمؤمنان (ع) آموخته بود.

در نقل دیگری، سلمان به گناه فردی خبر داد که از آن جز خداوند و خود آن فرد خبر نداشت و از او خواست توبه کند. در روایاتی نیز امام باقر (ع) و امام صادق (ع) سلمان را محدَّث معرفی کرده‌اند. در نقل دیگر نیز سلمان از حوادث آینده کربلا و مناطقی دیگر خبر داد. ابوذر نیز در نقلی از ظلم مردم در آینده بر اهل بیت (ع) و شهادت امیرمؤمنان (ع) خبر داد.

میثم تمار، حبیب‌ بن‌ مظاهر و رشید هجری نیز از علم امیرالمؤمنین (ع) به امو پنهان آگاه بودند. امام (ع) به آنان زمان و چگونگی شهادت‌شان را خبر داده بود. رشید هجری، افزون بر آنکه از شهادت خود آگاه بود، از زمان و چگونگی مرگ دیگران نیز خبر می‌داد. زمانی میثم در حالی که بر کشتی سوار بود، از کشته شدن معاویه خبر داد. بعدها روشن شد که دقیقا در همان زمان که میثم خبر داده بود، معاویه از دنیا رفته است. روایات دیگری نیز که نشان از آگاهی میثم به امور پنهان است، نقل شده است»[۳].
۳. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» در این‌باره گفته‌ است: «مراد از غیب در اصطلاح، غیبی است که شناخت آن بدون توسل به دلیل، علل و اسباب عادی تحقق پذیرد، اما اطلاع یافتن از غیب از شیوه‌های عادی و اسباب طبیعی مثل خبر دادن از خسوف و کسوف و... هر چند علم به غیب است و شناخت به امری غائب از حس عموم انسان‌هاست، لکن این آگاهی علم به غیب در اصطلاح قرآن و حدیث گفته نمی‌شود، چنین آگاهی و شناختی را خداوند سبحان به تمامی کسانی که راه و شیوه آن را بیاموزند اجازه فرموده، و این نوع آگاهی در سایۀ آموزش و رقابت علمی محقق می‌گردد و دلیلی بر وصول به خدا و عوالم غیبی آگاهِ از این امور نیست، بلکه تنها می‌تواند دلیل نبوغ و تخصص در یک امر و یا اموری باشد»[۴].
۴. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» این‌باره گفته‌ است:

«زندگانی اولیاء الله حکایت از تحقق علم غیب برای غیر انبیا نیز دارد. اگر حتی حکایت های نقل شده دراین باره را نیز نپذیریم،‌ قرآن کریم به عنوان کلام تحریف نشده خداوند،‌ دلالت بر مدعای ما دارد، چرا که حضرت مریم، مادر حضرت موسی (ع) و یا آصف بن برخیا هیچکدام از انبیاء‌ الهی نبودند،‌ اما خداوند حکیم آنها را در مواردی آگاه به غیب کرده است. ﴿وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلا تَخَافِي وَلا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ[۵] مطابق با این آیه می‌توان گفت که اولا وحی در این آیه همان الهام است که یکی از طرق دست یابی به غیب است؛ ثانیا افزون بر آن،‌ بازگشت حضرت موسی به دامان مادر،‌ به مادر موسی اطلاع داده شد؛ ثالثا اینکه حضرت موسی در آینده به مقام رسالت می‌رسد،‌ نیز خبر دیگری بود که به مادر آن حضرت داده شد. خداوند متعال راجع به آصف بن برخیا نیز فرموده است: ﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ[۶]

پیش‌تر راجع به دلالت این آیه بر وجود علم غیب نزد آصف سخن گفتیم. حال باید گفت که بنابر اصل عدل که از اصول پنجگانه شیعه و نیز معتزله است،‌ می‌توان مدعی شد،‌ که ثبوت علم غیب منحصر به شخص آصف بن برخیا نیست،‌ بلکه خداوند حکیم،‌ هر کسی را که در کمالات سیر کرده و به مقامات والای انسانی دست یابد،‌ از امور غیبی آگاه می‌سازد. امامان معصوم شیعه،‌ که از بالاترین اولیاء الهی هستند،‌ مطابق با باورهای شیعه از جمله بهره‌مندان این علوم هستند. به روایاتی در این باره توجه کنید: امام باقر (ع) راجع به آصف در کلامی قریب به این مضمون فرمودند: خداوند ۷۳ اسم اعظم دارد که تنها یک حرف آن را به آصف داد و توانست تخت بلقیس را نزد سلیمان بیاورد و نزد ما امامان ۷۲ اسم از آن اسامی وجود دارد و تنها یک اسم آن در علم غیب خداوند وجود دارد که به ما داده نشده است. امام صادق (ع) فرمودند: هنگامی که امام بخواهد چیزی بداند،‌ خداوند او را آگاه می کند. از این روایات روشن می‌شود که امامان معصوم نیز به عنوان انسان‌های برگزیده خداوند،‌ عالم به غیب بوده‌اند»[۷].
۵.پژوهشگران وبگاه مرکز ملی پاسخ‌گویی به سولات دینی.
پژوهشگران مرکز ملی پاسخ‌گویی به سولات دینی، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«نفس انسان از شأن و استعدادی برخوردار است که می‌تواند به مقام و منزلتی برسد که با خزائن علم الهی اتصال و ارتباط پیدا کند.‌ در پی اتصال با خزائن علم الهی از بخشی از امور ثبت شده در آن جا آگاه شود. معتقدیم که انسان کامل مانند پیامبر و امام دارای چنین مقام و مرتبتی است؛ دلیل این مطلب علاوه بر براهین عقلی روایات متواتری است که در منابع روایی وجود دارد. اما فارغ از افراد متعددی که ادعای واهی پیشگویی یا خبر از غیب را دارند، افرادی هم هستند که این علم را دارند. این گونه افراد به چند بخش تقسیم می‌شوند:

  1. برخی به واسطه پیروی از مسیر انبیا و تهذیب نفس خویش امکان درک برخی حقایق عالم را پیدا می‌کنند، مانند بعضی از علما و بزرگان دین؛ در این موارد وضوح و شفافیت و درستی نظر آنها بیش‌تر از سایر موارد است. اینان به نوعی قدرت درک برخی امور غیبی را دارند. در این مرتبه از علم غیب و پیشگویی آینده، سایر افراد راهی نداشته، از آن بهره‌مند نیستند.
  2. گروهی دیگر هم هستند که از کودکی دارای امتیازات خاص روحی بوده و در برخی مسایل قدرت درک برخی حوادث آینده را دارند؛ در مورد این افراد معدود که نام برخی در تاریخ آمده، این حالت همانند ذکاوت ذاتی برخی افراد عنایتی خدادادی است، اما بسیار محدود و غیر قابل اعتماد و غیر منتظره است. تنها در برخی حالات و موارد ناخواسته چنین حالتی به فرد دست می‌دهد و مطابق با واقع در می‌آید.
  3. اما افراد دیگری هم هستند که به واسطه ارتباط با موجوداتی نظیر اجنه که قابلیت درک امور مخفی و ناشناخته‌شان بیش از انسان‌هاست، از پاره‌ای از امور مخفی مانند اشیای گم شده و مانند آن مطلع می‌گرداند که خبر از آینده و پیشگویی در این نوع یا ناممکن و یا بسیار نادر و محدود است؛

شاخصه مهم این موارد، محدودیت این نوع علم و ادراک‌هاست که تنها در خصوص امور نازل مادی و مانند آن است، زیرا جنیان و شیاطین از دسترسی به اسرار عالم غیب و ملکوت بازداشته شده‌اند. از مجموع این نکات می‌توان به این نکته مهم رسید که آگاهی از غیب مراتب و درجاتی دارد که برخی از مراتب و درجات آن تنها در محدوده علم خداوند و افراد معدودی است که از جانب خداوند اذن داشته باشند مانند انبیا و اولیای الهی. دیگر موجودات را به درک این حقایق کم‌ترین راهی نیست.

در نتیجه مهم‌ترین تفاوت علم غیب معصومان با افراد عادی، محدودیت و جزیی بودن علم افراد عادی است؛ به علاوه تفاوت مهم دیگر بین پیش‌گویی‌های معصومان و افراد عادی که نام بردیم، علاوه بر محدودیت علم، این است که، علم انبیا و ائمه به واسطه ارتباط با حقیقت علم الهی تخلف بردار نیست. در آن تردید و تشکیکی راه ندارد، در حالی که در علوم دیگر افراد نمی‌توان یقین به درستی و واقعیت کرد و بر آنها اعتماد کامل نمود»[۸].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. مقاله آگاهی‌های غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، شماره ۱۵۵.
  2. پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌
  3. شهود یکی از روش‌های علم‌آموزی ائمه، دوفصلنامه معرفت کلامی، شماره ۲، تابستان ۱۳۸۹، ص۱۴۸.
  4. شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۱۹.
  5. به مادر موسی (ع) وحی کردیم که موسی را شیر بده پس هنگامی که بر او ترسناک شدی او را به دریا بینداز و نترس و محزون مباش ما او را به تو برمی‌گردانیم و او را از پیامبران مرسل قرار می دهیم؛ سوره قصص، آیه ۷.
  6. «کسی که نزد او علمی از کتاب بود گفت من قبل از آن که تو پلک چشمهایت را به هم بزنی تخت بلقیس را برایت حاضر می کنم»؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
  7. جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی
  8. مرکز ملی پاسخ‌گویی به سولات دینی