آیا نذر کردن برای غیر خداوند لازمه‌اش شرک به خداوند است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا نذر کردن برای غیر خداوند لازمه‌اش شرک به خداوند است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ شیعه
مدخل بالاترنذر
مدخل اصلینذر برای معصوم - شرک
مدخل وابستهتوسل
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا نذر کردن برای غیر خداوند لازمه‌اش شرک به خداوند است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث شیعه است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی شیعه مراجعه شود.

تبیین شبهه

شماری از مسلمانان، برای غیرخدا نذر می‌کنند. مثلاً گوسفندانی را برای پیامبر(ص) یا فرزندان آن حضرت نذر می‌کنند و آن را در همین راه قربانی می‌کنند، در صورتی که این همان عمل مشرکانه‌ای است که مشرکان در عصر جاهلیت برای بت‌هایشان انجام می‌دادند و خداوند از آن نهی کرده است. در قرآن آمده است که یکی از گوشت‌هایی که خوردن آن حرام است عبارت است از: ﴿وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ... وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ[۱]. ابن تیمیه می‌نویسد: «هرکسی چیزی را برای پیامبری از پیامبران یا اولیای الهی از اهل قبور نذر کند یا برای او قربانی نماید همانند مشرکانی است که برای بت‌های خود قربانی می‌کردند و برای آن نذر می‌نمودند پس با این عمل کافر می‌شود»[۲].

پاسخ نخست

رستم‌نژاد

حجت الاسلام و المسلمین مهدی رستم‌نژاد، در کتاب «پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه» در این‌باره گفته است:

«در پاسخ به چند نکته اشاره می‌شود:

نکته نخست: فقهای اسلام در تعریف نذر گفته‌اند: «نذر، آن است که مکلّف چیزی را که شارع بر وی واجب نکرده است، بر خود واجب کند»[۳]. امام خمینی (ره) در تعریف نذر آورده است: «نذر عبارت است از التزام به کاری که به قصد تقرب به خدا و به صورت مخصوص انجام می‌شود»[۴]. جالب است به اتفاق همه فقها نذر باید به قصد قربت و برای کسب تقرب به خدا باشد و اگر چنین قصدی در کار نباشد، نذر باطل است[۵]. بنابراین، نذر برای (به قصد تقرب) غیر خدا، اساساً نذر نیست.

نکته دوم: از آنجا که نذر، بدون قصد تقرب به خدا، منعقد نمی‌شود لازم است با صیغه «للّه علیّ کذا» جاری گردد. معنای این جمله آن است: «برای تقرب به خدا چنین کاری را به عهده می‌گیرم» یا «بر من است که برای تقرب به خدا چنین کاری را انجام دهم». خداوند در داستان مریم مقدس در ارتباط با نذر به وی فرمان می‌دهد که بگوید: ﴿إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا[۶]. این آیه بیانگر آن است که نذر باید برای خدا باشد، یعنی لام در «للرحمان» به عنوان «لام غایت» است که نشان‌دهنده غایت و مقصد نهائی نذر است؛ یعنی نذر باید برای خدا باشد. همان‌گونه که در صیغه نذر یعنی جمله «للّه علیّ کذا» لام «للّه» برای بیان تقرّب می‌آید. «لام غایت» مانند لامی است که در آیه ﴿أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى[۷]، آمده است؛ لامی که بیانگر قصد تقرب است. ولی باید توجه داشت که «هر «لام» لامِ غایت نیست، بلکه گاه در این گونه موارد «لامِ انتفاع» به کار می‌رود؛ از باب مثال صدقه، عملی است که فقط به قصد تقرب به خدا، محقّق می‌شود؛ ولی در عین حال قرآن می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ[۸].

روشن است که در اینجا، لام در «للفقراء» لامِ غایت نیست، بلکه لامِ انتفاع است؛ یعنی صدقه برای رضای خداست ولی مورد مصرف آن فقرا و مساکین هستند. در نذر همچنین است. نذر برای خداست، یعنی باید آن را به قصد تقرب به خدا انجام داد؛ ولی مورد مصرف و جهت انتفاع آن دیگران هستند. بنابراین اگر گفته می‌شود «نذرتُ للنبیّ هکذا؛ من برای پیامبر چنین نذری کردم» مقصود این است که نذر برای خداست؛ ولی جهتِ انتفاع آن پیامبر است. از حیث فقهی اگر در صیغه نذر به جهت انتفاع آن، اشاره شود خللی به اصل نذر وارد نمی‌شود؛ زیرا این مسئله منافاتی با قصد قربت ندارد. چنان‌که در موضوع صدقه خداوند آن را برای فقرا و مساکین خوانده است، با اینکه صدقه فقط باید به قصد تقرب به خدا باشد.

نکته سوم: اما اینکه چگونه اولیای خدا، جهت انتفاع نذر قرار می‌گیرند، گفتنی است که حقیقت نذر برای اولیای الهی، اهدای ثواب عمل خیر به آنان است؛ بنابراین اگر گفته می‌شود من این قربانی را برای امام حسین(ع) انجام داده‌ام، یعنی ثواب این قربانی را به آن حضرت اهدا کرده ام. تفاوت کار مسلمانان در نذر برای اولیای خدا، با نذر مشرکان برای بت‌ها در همین نکته نهفته است. مسلمانان به قصد تقرب به خدا نذر می‌کنند و ثواب آن عمل خیر را به ولی خدا اهدا می‌کنند؛ ولی شخص مشرک به قصد تقرب به بت‌ها نذر می‌کند و کاری به خدا ندارد. مسلمان وقتی گوسفندی را برای پیامبرش نذر می‌کند آن را به سوی قبله می‌خواباند و با جاری کردن نام خدا بر زبان، آن حیوان را ذبح می‌کند؛ ولی مشرک که برای بت‌ها نذر می‌کند، گوسفند را روبه‌روی بت‌ها ذبح می‌کند و نام بت را بر زبان جاری می‌سازد، چگونه این دو عمل مساوی است؟!

نکته چهارم: موضوع اهدای ثواب و به کار بردن «لامِ انتفاع» در این‌گونه موارد در روایات نیز وارد شده است؛ از جمله برابر روایت سعد بن عباده از رسول مکرم اسلام(ص) پرسید: برای مادرش که از دار دنیا رحلت کرده چه صدقه‌ای بافضیلت‌تر است؟ پیامبر(ص) فرمود: «الماء؛ آب» پس سعد بن عباده چاهی را حفر کرد و آن‌گاه گفت: هذه لأمّ سعد؛ این، برای مادر سعد»[۹]. روشن است که منظور همان اهدای ثواب به ام سعد است و «لام» در «لأم سعد» برای جهت انتفاع است. اگر گفتن چنین عبارتی شرک بود، پس صحابی پیامبر (سعد) هم مشرک است! «عظیم آبادی» از دانشمندان اهل سنت در شرح این حدیث آورده است: «أی هذه البئر صدقة لها؛ این چاه صدقه برای مادرش است»[۱۰]. بنابراین وهابیان که نذر بر اولیا یا اموات را انکار می‌کنند و آن را عملی مشرکانه میخوانند، درواقع بین لامِ غایت و لامِ انتفاع خلط کرده‌اند.

عزامی - از دانشمندان اهل سنت - در پاسخ به ابن تیمیه می‌نویسد: «اگر کسی از واقعیت کار نذرکنندگان در کنار قبور، جویا شود، در می‌یابد که آنان قصدشان از ذبح و نذر در کنار قبور انبیا و اولیا، جز پرداخت صدقه از طرف اموات و اهدای ثواب برای آنان، نیست. روشن است که اهل سنت، اجماع دارند که صدقه دادن زنده‌ها، برای مرده‌ها مفید است»[۱۱].

نکته پنجم: از روایات اهل سنت استفاده می‌شود تنها چیزی که در صحّت و سقم نذر دخیل است مسئله «بت‌ها» است. هر نذری که برای بت نباشد، صحیح و لازم‌الوفا. است مکان و زمان و امثال اینها دخالتی در صحت و سقم نذر ندارند. براساس روایت ابن‌ماجة، میمونه از پدرش نقل می‌کند که از پیامبر(ص) پرسید: من نذر کردم اگر خدا به من پسری عطا کند پنجاه گوسفند در «بوّانه» قربانی کنم، حکم نذرم چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: آیا در آنجا آثاری از بت باقی است؟ پدرم گفت: خیر! فرمود: «أوفِ بنذرک؛ آنچه برای خدا نذر کردی وفا کن»[۱۲]. از این‌گونه روایات استفاده می‌شود که نذر حتی اگر کنار قبور اولیای الهی باشد - برخلاف تصور وهابیان - مشکلی ندارد؛ زیرا روشن است که شخص مسلمان این نذورات را برای تقرب به خدا انجام می‌دهد و ثواب آن را به صاحبان قبور هدیه می‌کند.

نکته ششم: وهابیان به پیروی از ابن‌تیمیه فعل مسلمانان را در نذر به عمل مشرکان تشبیه می‌کنند که برای بت‌ها نذر می‌کردند؛ آنان به همین بهانه مسلمانان را تکفیر می‌کنند، درحالی‌که اگر مشابهت ظاهری عمل، ملاک قضاوت و داوری باشد، بسیاری از کارهای وهابیان هم شباهت با عمل مشرکان دارد، وهابیان در مناسک حج چه می‌کنند؟ آیا آنان دور کعبه طواف نمی‌کنند؟ مشرکان نیز دور بت‌های خود می‌چرخیدند، آیا وهابیان گوسفندان خود را در منا قربانی نمی‌کنند؟ مشرکان نیز برای بت‌های خویش قربانی می‌کنند. آیا رواست که صرف مشابهت دو عمل، آنها را یکسان تلقی کرد؟! روشن است، تشابه ظاهری اعمال نمی‌تواند مقیاس قضاوت و داوری در این گونه اعمال باشد. آنچه ملاک قضاوت و داوری است ایمان و نیت قلبی است نه تشابه ظاهری!! عزامی می‌نویسد: برخی از علمای متأخر، فریب سخنان ابن‌تیمیه و شاگردانش را خوردند! در حقیقت سخنان وی و شاگردانش نوعی فریب کاری در دین است. آنان مسائل دینی را به‌گونه‌ای معنا می‌کنند که هیچ مسلمانی آن را به زبان جاری نمی‌کند؛ از این رو، نذر، ذبح و غیره برای پیامبران و صالحان، امری مشروع و رایج است که از سیره مسلمانان سرچشمه می‌گیرد و اختصاص به فرقه‌ای خاص ندارد[۱۳].

نذر کردن برای اولیای الهی به معنی اهدای ثواب به آنان است و هیچ منع شرعی و عقلی بر آن مترتب نیست، بلکه از دلایل نقلی بسیاری، می‌توان جواز و صحّت آن را اثبات کرد.»[۱۴].

پانویس

  1. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.
  2. ر.ک: الغدیر، ج۵، ص۱۸۱.
  3. الفقه علی المذاهب الأربعة، ج۲، ص۱۳۹.
  4. تحریرالوسیله، ج۲، ص۱۱۶.
  5. الفقه علی المذاهب الأربعة، ج۲، ص۱۳۹؛ تحریرالوسیله، ج۲، ص۱۱۶.
  6. «پس (از این خرما) بخور و (از آب آن جویبار) بنوش و دیده (به فرزند) روشن دار و اگر از مردم کسی را دیدی بگو برای (خداوند) بخشنده روزه‌ای نذر کرده‌ام و امروز به هیچ روی با کسی سخن نمی‌گویم» سوره مریم، آیه ۲۶.
  7. «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانه‌ای اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید سپس بیندیشید، در همنشین شما دیوانگی نیست؛ او برای شما جز بیم‌دهنده‌ای پیش از (رسیدن) عذابی سخت نیست» سوره سبأ، آیه ۴۶.
  8. «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  9. سنن ابی داود، ج۱، ص۳۷۸، ح۱۶۸۱.
  10. عون المعبود، ج۵، ص۶۶.
  11. فرقان القرآن، ص۱۳۳.
  12. سنن ابن‌ماجة، ج۱، ص۶۸۸، ح۲۱۳۱.
  13. فرقان القرآن، ص۱۳۳.
  14. رستم‌نژاد، مهدی، پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه ص ۵۱۹