آیه ۵۹ سوره نساء چگونه بر نصب الهی پیامبر خاتم دلالت می‌کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیه ۵۹ سوره نساء چگونه بر نصب الهی پیامبر خاتم دلالت می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیه ۵۹ سوره نساء چگونه بر نصب الهی پیامبر خاتم دلالت می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

پاسخ نخست

محسن اراکی

آیت‌الله محسن اراکی، در کتاب «فقه نظام سیاسی اسلام ج۴» در این‌باره گفته است:

«﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا[۱]؛

آیات بعد و نیز آیه قبل از این آیه دلالت این آیه را بر نصب رسول خدا (ص) و همچنین خلفا و جانشینان رسول خدا (ص) از سوی خدا برای حاکمیت و فرمانروایی مورد تأکید مضاعف قرار می‌دهند: آیه قبل از آیه فوق: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا[۲]؛

آیات بعد از آیه مورد بحث: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ *... وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا * فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۳]؛

با توجه به موارد ذیل دلالت آیه بر نصب رسول خدا (ص) برای حاکمیت و فرمانروایی بر مردم از سوی خداوند قطعی است و جایی برای تردید و تشکیک باقی نمی‌ماند:

  • اصولاً امر به اطاعت رسول، صریح در فرمانروایی و حاکمیت آن حضرت است؛ زیرا فرمانروایی و حاکمیت چیزی جز مقام فرمانروایی واجب الطاعه نیست.
  • عطف ﴿وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ بر جمله ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ - با توجه به اینکه قرآن کریم در آیات فراوان خداوند را به عنوان فرمانروا و سلطان و حاکم مطلق جهان معرفی کرده است - موجب دلالت قطعی امر به اطاعت رسول، بر حاکمیت و فرمانروایی است، به عنوان مثال: ﴿إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا... وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ[۴]؛

﴿قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ[۵]؛

﴿وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ[۶]؛

﴿وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ[۷]؛

﴿لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ[۸]؛

﴿ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ[۹]؛

﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ[۱۰]؛

﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِكِ النَّاسِ * إِلَهِ النَّاسِ[۱۱]؛ و ده‌ها آیه دیگر که با واژگانی از ریشه‌های الفاظ دالّ بر سلطنت و حاکمیت؛ نظیر: "مُلک"، "حُکم"، "ولایت"، "امر" و امثال آنها صریحاً و به گونه‌ای آشکار و با تأکید و تکرار فراوان بر حاکمیت بالذات خدای متعال بر سراسر جهان هستی و بر جامعه بشر و انحصار این حاکمیت بالذات در خداوند دلالت دارند.

  • عطف ﴿وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ بر ﴿الرَّسُولَ در جمله ﴿وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ بر نصب آن حضرت به فرمانروایی مطلق دلالت صریح دارد.
  • آیه قبل از این آیه: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ با توجه به اینکه ﴿وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ ظاهر در حکم به معنای فرمانروایی است. افزون بر این، روایات متعدد در منابع حدیثی فریقین آمده که بر اراده مسأله "حکومت و فرمانروایی" از کلمه»امانت» دلالت دارد، از جمله: بخاری محدث معروف به سندش از ابو هریره روایت می‌کند: «بَيْنَمَا النَّبِيُّ (ص) فِي مَجْلِسٍ يُحَدِّثُ القَوْمَ، جَاءَهُ أَعْرَابِيٌّ فَقَالَ: مَتَى السَّاعَةُ؟... قَالَ (ص): فَإِذَا ضُيِّعَتِ الأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ، قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا؟ قَالَ (ص): إِذَا وُسِّدَ الأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ»[۱۲]؛

درحالی‌که پیامبر (ص) در جمع کسانی نشسته بود و با آنان گفتگو می‌کرد، مردی اعرابی آمد و گفت: روز قیامت چه زمانی برپا می‌شود؟... رسول خدا (ص) فرمود: پس آنگاه که امانت تضییع گردد در انتظار قیامت باشید. اعرابی گفت: چگونه تضییع می‌گردد؟ رسول خدا (ص) فرمود: آنگاه که فرمانروایی به دست نا اهل سپرده شود، در آن هنگام منتظر قیام قیامت باش.

همین روایت را بخاری در جای دیگر با عبارت «إِذَا أُسْنِدَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ» روایت کرده است[۱۳].

علامه مجلسی در بحار الانوار بابی اختصاص داده تحت عنوان باب انّ الأمانة في القرآن، الإمامة؛ "باب آنکه مراد از امانت در قرآن امامت است" و روایات بسیاری در این باب آورده است، از جمله: روایتی که کلینی در کافی و نیز کراجکی در کنزالفوائد به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت می‌کند: «فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ...[۱۴] قَالَ: هِيَ وَلَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع)»[۱۵]؛

درباره قول خداوند عز و جل "همانا ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه نمودیم..". فرمود: مراد، ولایت امیرالمؤمنین (ع) است. علی بن ابراهیم قمی در تفسیر آیه ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ... روایت می‌کند: «﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا[۱۶] قَالَ: فَرَضَ اللَّهُ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُؤَدِّيَ الْأَمَانَةَ إِلَى الَّذِي أَمَرَهُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ فَرَضَ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِالْعَدْلِ فَقَالَ: ﴿وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ[۱۷]»[۱۸]؛

فرموده خداوند متعال: "همانا خداوند به شما دستور می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبان آنها بسپارید" فرمود: خداوند بر امام واجب نموده است که امانت را به آن کس که از سوی خداوند، پس از او مأموریت دارد بسپارد سپس واجب نمود بر امام که در میان مردم به عدل داوری کند پس فرمود: "و آنگاه که داوری و حکم می‌کنید به عدل حکم کنید".

آنچه بر این معنا - که نصب رسول و اولی الامر برای قضاوت به عنوان یکی از شئون حاکمیت و فرمانروایی و یکی از فروع آن است - دلالت دارد چند مطلب است:

  1. تفریع در جمله ﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ... بر امر به اطاعت خدا و رسول و اولی الامر به طور مطلق.
  2. دلالت آیه بعد از آیه مورد بحث: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ... بر اینکه تحاکم الی الطاغوت با اصل ایمان بما انزل الله سازگار نیست.
  3. آیه کریمه ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ که ضمن حصر غایت ارسال رُسل در اطاعت از آنان، دلالت بر وجوب اطاعت رُسل به طور مطلق دارد.
  4. آیه کریمه ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ... که با "فاء" تفریع، دگرباره بر متفرّع شدن وجوب تحکیم الی الرسول و پذیرش حکم و داوری رسول (ص) بر همان امر به اطاعت رسول (ص) دلالت دارد.

این تفریع خواه در جمله ﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ... یا در جمله ﴿فَلَا وَرَبِّكَ دلالت دارد بر اینکه:

اولاً: مدخول "فاء" با ماقبل آن متفاوت است؛ زیرا در غیر این صورت تفریع به "فاء" معنا نداشت؛ بنابراین ماقبل مدخول "فاء" بر فرمانروایی مطلق خدا و رسول و اولی الامر دلالت دارد و مابعد "فاء" بر مرجعیت آنان در حل و فصل منازعات.

ثانیاً: مدخول "فاء" نتیجه ماقبل آن است که همان امر به اطاعت رسول است.

نتیجه‌ای که از این دو مطلب به‌دست می‌آید این است که با توجه به اینکه رسول (ص) به عنوان حاکم و فرمانروای مطلق از سوی خدا نصب شده است، رجوع به آن حضرت در قضاوت و حل و فصل منازعات، در همه زمان‌ها ومکان‌ها واجب است.

صرف نظر از آنچه تا کنون درباره آیه مورد بحث بیان کردیم تمام آیاتی که در قرآن کریم امر به اطاعت رسول در آنها آمده است - از جمله آیه مورد بحث - بر نصب رسول خدا (ص) برای مقام فرمانروایی دلالت دارند، چون مدلول التزامی وجوب اطاعت رسول مطلقاً که حکم تکلیفی است، حکم وضعی نصب در جایگاه حاکمیت و فرمانروایی است، و به طور کلّی - در عرف عقلا - امر صادر از حاکم مافوق در مورد وجوب اطاعت مطلق مردم از فردی علی الخصوص دلالت مطابقی بر وجوب تکلیفی اطاعت او و دلالت التزامی بر حکم وضعی نصب آن شخص در جایگاه فرمانروایی و حاکمیت دارد»[۱۹].

پانویس

  1. «هان ای آنان که ایمان آوردید از خداوند فرمانبری کنید، و از رسول و اولی الامر از میان شما فرمانبری کنید پس هرگاه درباره چیزی نزاع کردید آن را به خدا و رسول ارجاع دهید، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید، این برای شما نیکوتر و خوش عاقبت‌تر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
  2. «همانا خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبان آن تحویل دهید و آنگاه که بین مردم به داوری می‌نشینید حکم به عدل کنید همانا خداوند شما را به بهترین پندها موعظه می‌کند، همانا خداوند شنوا و بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.
  3. «آیا نمی‌نگری آنان را که ادّعای ایمان دارند به آنچه بر تو فرستاده شده، و آنچه پیش از تو فرستاده شده، درحالی‌که می‌خواهند برای داوری به طاغوت رجوع کنند؛ درحالی‌که به آنان دستور داده شده که به آن کفر ورزند... و ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر برای آنکه - به اذن خداوند - از او فرمان برند و آنگاه که به خویشتن ستم کردند به سوی تو آیند پس از خداوند طلب بخشش کنند، و رسول برای آنان طلب بخشش کند همانا خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت * پس به پروردگارت سوگند، ایمان نمی‌آورند مگر آنکه در تمامی آنچه میان آنها مورد بگو مگو و اختلاف رخ می‌دهد تو را داور قرار دهند سپس نسبت به آنچه تو داوری کردی هیچ گونه سختی و رنجی در درون خود نیابند، و در برابر فرمان تو کاملاً تسلیم باشند» سوره نساء، آیه ۶۰، ۶۴-۶۵.
  4. «همانا خداوند طالوت را به عنوان پادشاه برای شما فرستاد... و خداوند ملک و فرمانروایی خود را به آنکه بخواهد عطا می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  5. «بگو: پروردگارا، تو مالک ملک هستی و فرمانروایی از آنِ توست تو آن را که بخواهی فرمانروایی و ملک عطا می‌کنی، و از آنکه بخواهی فرمانروایی و ملک را می‌ستانی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.
  6. «و همانا از آن خداوند است فرمانروایی و ملک آسمان‌ها و زمین» سوره مائده، آیه ۱۷.
  7. «و بگو ستایش از آنِ خداوندی است که فرزندی نپذیرفته و در ملک و فرمانروایی هرگز شریکی نداشته است» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
  8. «آفرینش و فرمان تنها از آن اوست» سوره اعراف، آیه ۵۴.
  9. «آن است خداوند پروردگار شما که ملک تنها از آن اوست» سوره فاطر، آیه ۱۳.
  10. «یاد می‌کنند خداوند را آنچه در آسمان‌ها و زمین است، فرمانروا و پادشاه پاک، شکست ناپذیر خردمند» سوره جمعه، آیه ۱.
  11. «بگو: پناه بردم به پروردگار مردم * فرمانروای مردم * معبود مردم» سوره ناس، آیه ۱-۳.
  12. صحیح بخاری، کتاب العلم، باب فضل العلم، ج۱، ص۲۱.
  13. صحیح بخاری، کتاب العلم، باب فضل العلم، ج۱، ص۲۱؛ باب رفع الامانة، ج۴، ص۱۲۸.
  14. «همانا ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه نمودیم..». سوره احزاب، آیه ۷۲.
  15. بحار الانوار، ج۲۳، ص۴۱۳.
  16. «همانا خداوند به شما دستور می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبان آنها بسپارید» سوره نساء، آیه ۵۸.
  17. «و آنگاه که داوری و حکم می‌کنید به عدل حکم کنید» سوره نساء، آیه ۵۸.
  18. بحار الانوار، ج۲۳، ص۲۷۹.
  19. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۴، ص ۷۳.