استقلال سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

استقلال یکی از شعارهای اصولی ملت ایران در انقلاب اسلامی و از اهداف مهم امام خمینی بود. استقلال در کنار دو شعار مهم دیگر یعنی آزادی و جمهوری اسلامی، شاه‌بیت مطالبات و شعارهای ملت ایران در اغلب راهپیمایی‌ها بود؛ زیرا وابستگی را موجب ذلت و سرافکندگی مردم می‌دانستند و در بیانات گوناگون، مردم را به تلاش و کوشش تا رفع تمام وابستگی‌ها و استقلال ملی تشویق نموده‌اند. امام خمینی بر اساس فلسفه سیاسی اسلام اصل استقلال ملی و سیاسی را یکی از قوانین مصرح دینی عنوان می‌کنند که هیچ کشوری حق مداخله در امور داخلی کشور دیگر را ندارد[۱]. به نظر ایشان مسلمین بر مبنای قوانین اسلامی نباید تحت سیطره کفار باشند[۲]. یکی از اصول در موضوع استقلال ملی از منظر امام خمینی، اصل نفی سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است. با توجه به آیه شریفه ﴿وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا[۳] که می‌فرماید خداوند، سلطه‌ای برای کافران بر مؤمنان قرار نداده، اذعان می‌دارند که در منطق اسلام، نه سلطه‌گری پذیرفته است و نه سلطه‌پذیری[۴].

دفاع از کیان اسلام و مسلمانان یکی دیگر از اصول در استقلال سیاسی از منظر امام خمینی است. ایشان ضمن تأکید بر آمادگی جمهوری اسلامی برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی عنوان می‌کند برنامه ما برنامه اسلام است، وحدت کلمه مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است...[۵] ایشان حتی در تعریف خود از کشور ایران را تنها کشور و در حوزه منافع ملی نمی‌داند و همه ممالک اسلامی را بخشی از منافع ملی و استقلال کشور می‌داند و به مسلمانان توصیه می‌کند که همه به امت اسلامی با این نگاه بنگرند[۶]. بر همین مبنا سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر اساس حفظ آزادی، استقلال و حفظ مصالح و منافع اسلام و مسلمین صورت‌بندی می‌شود[۷]. امام در پاسخ خبرنگاری که از ایشان سؤال کرده بود که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، به ویژه در رابطه با ابرقدرت‌ها، چه خواهد بود؟ مقوله رابطه با بیگانگان و به‌خصوص با ابرقدرت‌ها را به بعد از حصول استقلال واقعی موکول نمود[۸]. در نهایت می‌توان گفت که استمرار استقلال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیت کشور تا حدود زیادی وابسته به قوای نظامی و انتظامی یک کشور نیز بوده و همواره نیروهای مسلح از ارکان استقلال کشور بوده‌اند.[۹]

استقلال سیاسی

استقلال سیاسی یکی از شاخص‌های اصلی و از مقدمات کسب استقلال ملی است. اینکه مقامات سیاسی برای تصمیم‌گیری‌های اساسی منتظر اشاره سفرای کشورهای خارجی باشند اوج ذلت یک کشور است. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، قدرت‌های بین‌المللی حتی این حق را برای خود به رسمیت می‌شناختند که در عزل و نصب وزرا دخالت کنند و یا اینکه تعیین تکلیف کنند ایران در کدام معاهده بین‌المللی داخل شود و یا از آن عبور کند و یا نفت را به کدام کشور بفروشند و یا از کدام کشور پول کمتری بگیرند و... بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نعمت استقلال سیاسی به دست آمد و دست اجانب از کشور کوتاه شد. امروز هیچ قدرتی در دنیا نمی‌تواند ادعا کند که بر نظام سیاسی ایران حاکم است و اشاره، نهیب یا تهدید آن قدرت می‌تواند اثری بر روی تصمیم‌گیری‌های مسئولان سیاسی ایران بگذارد[۱۰]. استقلال سیاسی پس از انقلاب محصول مجاهدت‌های ملت ایران در دو قرن گذشته در برابر استعمار غربی و استبداد سرسپرده به اجانب است. فقدان استقلال سیاسی دیکتاتورهای مستبد لطمات فراوانی را به پیکره جامعه ایران در یکی دو قرن گذشته وارد کرده است. تبارشناسی تاریخی استبداد در جامعه ایران و یک مداقه کلی در خصوص حوادث ۱۵ ساله بین سال‌های ۱۲۸۵ تا ۱۲۹۹ هجری شمسی در ایران نشان می‌دهد که همواره یک پیوند جدی بین استبداد داخلی و استعمار و سلطه خارجی وجود داشته است. در واقع همواره حمایت استعمار خارجی اعم از (روس، انگلیس آمریکا و...) از جریان مسلط داخلی موجد یک دیکتاتوری بی‌چون و چرا در کشور شده است. استبدادمحمد علی شاه با حمایت روس‌ها و دیکتاتوری رضاخان با پشتیبانی انگلیس قوام یافت. مردم استبداد را با مشروطه تحدید کردند؛ اما استعمار ۱۵ سال بعد با ایجاد انحراف در مسیر انقلاب مشروطه دیکتاتوری را در قامت یک قزاق بی‌سواد بازتولید کرد و ایران را وارد دوران خفقانی سیاه کرد که استقلال کشور را به باد داد. بسیاری از علما و روحانیون، روشنفکران، روزنامه نگاران، آزادی‌خواهان و مشروطه‌خواهان در دوران استبداد وابسته رضاخانی دستگیر، تبعید و ترور شدند. ۴۵ سال بعد از مشروطه در جریان نهضت ضد استعماری و استقلال‌طلبانه ملی شدن صنعت نفت بار دیگر استبداد و استعمار به هم گره خوردند و کودتایی تمام عیار علیه نهضت اسلامی - مردمی ملی شدن صنعت نفت انجام دادند که تمام دستاوردهای مجاهدت ملت را پایمال و چکمه کوب کودتا گران نمودند. استعمارگران نهضت ملی نفت را ربودند و آن را در شام آخر کنسرسیوم نفتی به حراج گذاشتند. اما درست ۲۵ سال بعد از کودتای آمریکایی سال ۱۳۳۲ انقلابی عظیم و بی‌نظیر در ایران رخ داد که نه تنها از مسیر خود منحرف نشد بلکه به چالشی عظیم در برابر نظام سلطه تبدیل شد[۱۱].

البته خطر بازگشت استبداد و سلطه بیگانگان همواره استقلال کشور را تهدید می‌کند و ملت با بصیرت ایران باید سال‌های متوالی مراقبت کند تا فرهنگ عمیق و انیق مردم‌سالاری دینی به یک ایستار ماندگار تبدیل شود. در همین راستا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در عرصه فعالیت‌های سیاسی داخلی التزام به صیانت از استقلال سیاسی را یکی از اصولی می‌دانند که تمام فعالان سیاسی برای حضور در عرصه‌های مختلف کشور باید از آن برخوردار باشند. از منظر ایشان آن حرکتی، آن جریانی، آن شعاری و آن برنامه‌ریزی‌ای که در آن استقلال کشور و ملت دیده نشود، اصول گرایانه نیست و همه باید به استقلال کشور به عنوان یکی از مبانی اصولی نظام وفادار باشند[۱۲]. بر این اساس اگر برایند جریانات و روند تحولات مقوم استقلال کشور نباشد می‌تواند مقدمات وابستگی کشور را فراهم کند. به عنوان نمونه اگر روندها، جریان‌ها و یا کارگزاران سیاسی باورمندی عمیقی به مقوله نفی سلطه و جلوگیری از نفوذ و دخالت قدرت‌های غربی در امور داخلی کشور نداشته باشند عملاً برخلاف جریان شعارهای استقلال طلبانه ملت ایران حرکت کرده‌اند. این عدم اعتقاد اگر ریشه‌دار باشد و زمینه دست دراز کردن یک جریان سیاسی را مقابل بیگانگان فراهم کند به طور مستقیم به امنیت کشور لطمه می‌زند. به عنوان نمونه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ۱۴ خرداد ۱۳۸۸ در واکنش به یکی از نامزدهای انتخاباتی که در جریان مناظرات مدعی شده بود سیاست‌های ضد سلطه دولت نهم موجب خوار شدن ملت ایران در افکار عمومی بین‌المللی شده است تاکید کردند: «من قبول نمی‌کنم حرف آن کسانی را که تصور می‌کنند ملت ما به خاطر پایبندی به مبانی و اصول خود در دنیا خوار شده است، از چشم افتاده است؛ ابداً. ما دشمن داریم. دشمنان ما یک جبهه متحدی هستند..».. ایشان همچنین در این مراسم افزودند: «عزت ملی در مدیریت کشور به این معناست که یک دولت، یک نظام، به ملت خود متکی باشد، به مردم متکی باشد». به این ترتیب اگر جریانی به مؤلفه اصیل استقلال ملی باور نداشته باشد یا اینکه ﴿نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ[۱۳] باشد می‌تواند در هنگام انتخابات برای کشور یک چالش امنیتی درست کند. اگر یک کنش‌گر سیاسی برای کارآمدی، پیشرفت و تحقق عدالت در کشور برنامه نداشته باشد و یا به دلیل عدم تدبیر باعث حیف و میل بیت المال گردد، عملاً برخلاف مؤلفه‌های اثباتی استقلال در کشور عمل کرده است. اگر جریانی ضرورت دفاع از مظلومان جهان را فراموش کند و مثل حوادث فتنه ۸۸ در روز قدس شعار «نه غزه، نه لبنان» سر دهد این جریان نیز هم بر خلاف منافع ملی و هم بر خلاف استقلال کشور قدم برداشته است.[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. صحیفه نور، ج۶، ص۲۶۳.
  2. صحیفه نور، ج۱۶، ص۳۷.
  3. «و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.
  4. صحیفه نور، ج۲، ص۱۳۹.
  5. صحیفه نور، ج۱۸، ص۲۲۱.
  6. صحیفه نور، ج۱، ص۸۴.
  7. صحیفه نور، ج۳، ص۴۹.
  8. صحیفه نور، ج۳، ص۸۹.
  9. نبوی و اسکندری، مقاله «استقلال اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۷۶۳.
  10. پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۹/۳/۱۳۸۵.
  11. پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۱۴/۳/۱۳۹۱.
  12. پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، ۲۹/۳/۱۳۸۵.
  13. «به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار می‌کنیم» سوره نساء، آیه ۱۵۰.
  14. نبوی و اسکندری، مقاله «استقلال اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۰۸۳.