اعرابیت در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

واژه «اَعراب» از ماده «ع ـ ر ـ ب» در اصل جمع «عَرَب» بوده و سپس بر تازیان بیابان‌گرد و صحرانشینان اطلاق شده است.[۱]

برخی به دلیل اینکه واژه «عرب» اسم جنس است اعراب را جمع آن نمی‌دانند. در این صورت اعراب از لفظ خود مفردی ندارد و برای اشاره به یک فرد از بادیه‌نشینان از یای نسبت استفاده و «اعرابیّ» گفته می‌شود.[۲]

اصطلاحاً واژه «عرب» به لحاظ مردم‌شناسی بر قوم و نژاد خاصی اطلاق می‌گردد؛ خواه مردمان آن در شهرها ساکن باشند یا بیابان‌ها؛ ولی واژه «اعراب» فقط بر ساکنان بیابان‌ها اطلاق می‌شود.[۳]

در مقایسه ارزشی میان دو واژه «اَعرابی» و «عربی» اعرابی متضمن نوعی نکوهش و عربی متضمن نوعی ستایش است.[۴][۵]

اعراب در قرآن کریم

واژه اعراب که چندین بار در قرآن نیز به‌کار رفته، از اصطلاحات نو پدید در عصر نزول نبوده و ویژه قرآن نیست. این واژه پیش از عصر نزول نیز به‌کار رفته و در بسیاری از متون کهن آمده [۶] و برای نخستین بار در متنی آشوری به‌کار رفته است. واژه اعراب به تدریج در غیر تازیان بیابان‌گرد نیز توسعه پیدا کرد تا اینکه اسم خاص برای قوم عرب گردید.[۷]

واژه اعراب، ۱۰ بار در قرآن به‌کار رفته است. ﴿وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۸]، ﴿الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۹]، ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱۰]، ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۱]، ﴿وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ[۱۲]، ﴿مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[۱۳]، ﴿يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا[۱۴]، ﴿سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا[۱۵]، ﴿قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۱۶]، ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۷] این آیات در مدینه و در ارتباط با ساکنان پیرامون آن بر پیامبر نازل شده [۱۸] و محتوای آنها مربوط به اموری مانند عقاید دینی و نحوه تعامل آنان با پیامبر است؛ تنها در آیه ﴿يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا[۱۹]، از اعراب به عنوان گروهی اجتماعی یاد شده که منافقان مدینه از ترس جنگجویان احزاب، آرزو می‌کردند در میان آنان بودند.[۲۰]

باورهای دینی بادیه نشینان

آیات قرآن، اعراب را به لحاظ اعتقادی به دو گروه اساسی تقسیم می‌کند: گروهی از بادیه‌نشینان انفاق در راه خدا را زیان و غرامت دانسته، منتظر تحقق حوادث دردناک برای مؤمنان هستند، در حالی که حوادث دردناک شامل حال خودشان خواهد شد: ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۲۱][۲۲] آنان ایمان نیاورده‌اند و تنها به آن تظاهر می‌کنند: ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۳][۲۴] در مقابل، گروهی دیگر از آنان به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند و انفاق خود را مایه تقرب به خدا می‌دانند. به تأیید قرآن این نحوه تفکر و عملکرد ایشان، منشأ نزدیکی آنها به خداوند است: ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۵][۲۶]، بنابراین، اعراب بادیه‌نشین نیز چون شهرنشینان، گروهی کافر و گروهی مؤمن هستند؛ اما در جمع‌بندی آیات اعراب، به نوعی نگاه منفی به فرهنگ بادیه‌نشینی برمی‌خوریم، هرچند در برخی آیات نیز این نگاه منفی به چشم نمی‌خورد ﴿يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا[۲۷]، از همین‌روی واژه "تَعرُّب" در برابر مفهوم هجرت، به معنای بازگشت از فرهنگ اسلامی به آیین جاهلی شکل می‌گیرد.[۲۸]

بادیه‌نشینان که به جهت پایین بودن سطح فرهنگی و تمدنی و دور بودن از فضاهای تعلمی و تربیتی، دچار نوعی جمود و تعصب فکریِ جزمگرا بودند نسبت به سایر افراد، در کفر و نفاق شدیدتر و در اخذ تعالیم الهی ناآگاه‌تر وصف شده‌اند: ﴿الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۲۹][۳۰]، ازاین‌رو مؤمنان باید هوشیار بوده و تنها از منافقان شهرنشین بر حذر نباشند، بلکه مراقب باشند که منافقان بادیه‌نشین نیز که پیرامون مدینه زندگی می‌کنند، آسیبی به آنان نرسانند: ﴿وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ[۳۱][۳۲][۳۳]

نحوه تعامل اعراب باپیامبر (ص)

یادکرد قرآن از بادیه‌نشینان، عمدتاً در ارتباط با نحوه عملکرد آنها در مسئله جهاد است. ایشان غالباً منافع مادی خود را در حوادث پیش آمده دنبال می‌کردند؛ در سفر عمره‌ای که به صلح حدیبیه انجامید، از همراهی با پیامبر امتناع کردند، به گمان اینکه قریش و مشرکان بر آنها یورش خواهند برد و همه کشته خواهند شد؛ اما پس از بازگشت پیامبر از سفر، آنان مشاهده کردند که برخلاف پندارشان همه همراهان پیامبر، سالم‌اند، ازاین‌رو تصمیم گرفتند تا نزد پیامبر رفته، به توجیه تخلف خود بپردازند: ﴿سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا[۳۴]؛ اما خداوند یادآور می‌شود که آنان در توجیه تخلف خود صادق نیستند: ﴿يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ و باید بدانند که اگر خداوند بخواهد سودی یا زیانی به آنها برساند، کسی نمی‌تواند مانع او شود: ﴿قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا سپس پرده از اسرار باطنی بادیه‌نشینان برمی‌دارد که می‌پنداشتند، پیامبر و مؤمنان هرگز به خانواده خود باز نخواهد گشت: ﴿بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ أَبَدًا وَزُيِّنَ ذَلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَكُنْتُمْ قَوْمًا بُورًا[۳۵][۳۶]

پیامبر در مسیر بازگشت از صلح حدیبیه، مژده فتح و پیروزی در جنگ خیبر را داد و چون این مژده حاکی از کسب غنایم برای مسلمانان بود، بادیه‌نشینان را وا داشت تا به پیامبر مراجعه کرده، از خود روحیه‌ای جهادگر نشان دهند و رفتار بد خود را در سفر پیشین جبران کنند: ﴿سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا[۳۷][۳۸]؛ اما پیامبر در برابر خواسته بادیه‌نشینان که متقاضی شرکت در جهاد بودند، مقاومت کرد و به فرمان خدا از پذیرش آن امتناع ورزید. و پس از پیروزی در جنگ خیبر نیز اعراب را از غنایم محروم کرد.[۳۹]

خداوند در آیاتی دیگر، راه بازگشت را برای بادیه‌نشینان با پیشنهادی دیگر، گشود، ازاین‌رو به رسول خدا فرمود: به متخلفان از بادیه‌نشینان بگو که به زودی به سوی جهادی دیگر فراخوانده می‌شوید تا با قومی زورمند بجنگید یا اینکه آنان اسلام آورند: ﴿قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۴۰] اگر در این جهاد از خدا پیروی کنید، پاداش نیکی به شما داده خواهد شد و اگر همانند گذشته روی بگردانید، دچار عذاب دردناکی خواهید شد: ﴿فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا برخی از مفسران معتقدند که پس از نزول این آیه و تهدید متخلفان به عذاب دردناک، جمعی از معلولان یا بیماران به رسول خدا عرض کردند که در این میان ما چه وظیفه‌ای داریم؟ خداوند به آنان پاسخ داد که بر نابینا و بیمار لازم نیست در میدان جهاد حاضر شود.[۴۱] ماجرای خشکسالی مدینه در سال هشتم و ورود جمعی از طایفه بنی‌اسد یا غطفان، از قبایل بادیه‌نشین مدینه بر پیامبر، نمونه دیگری از سوء رفتار آنان با پیامبر است. آنان امید داشتند که رسول خدا به آنها کمک کند، ازاین‌رو شهادتین بر زبان جاری کردند و گفتند: طوایف عرب بر اسبهای خود سوار شده، با تو به پیکار می‌پردازند؛ ولی ما ـ بادیه‌نشینان ـ با همسر و فرزندان خود نزد تو آمده و با تو نجنگیدیم.[۴۲] آنان از این طریق می‌خواستند بر رسول خدا منت بگذارند که خداوند به رسولش فرمود: ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۳] منت‌گذاری ایشان بر پیامبر در آیات بعدی سوره حجرات نیز انعکاس یافته است: ﴿يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ[۴۴]

جزیرة العرب در انتهای دهه نخست هجرت پیامبر، دوره مهمی را به لحاظ تاریخی، سپری می‌کرد؛ زیرا مقاومتهای مشرکان و منافقان در هم شکسته بود و یهودیان نیز آنجا را ترک کرده بودند، با این حال گروهی به‌رغم اسلام ظاهری به طور کامل با بینش نو پدید همراه نشده و سیره‌ای منافقانه در پیش گرفته بودند. چهره واقعی این گروه معمولاً به هنگام اعلام فرمان جهاد، آشکار می‌شد. در ماجرای غزوه تبوک، گروهی از بادیه‌نشینان نزد رسول خدا آمده و عذر آوردند تا رسول خدا آنان را از شرکت در جهاد معاف کند: ﴿وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۴۵] گروه دیگری هم که در واقع خدا و رسول را تکذیب می‌کردند، بدون هیچ عذری در خانه نشسته و از جهاد سرپیچی کردند. مفسران در این باب دو نظر دارند: برخی معتقدند که بادیه‌نشینان در عذری که آوردند، صادق نبودند. برخی دیگر بر این باورند که به دلیل قراین موجود در آیه، بادیه‌نشینان از معذوران حقیقی بودند و در واقع منافقانِ غیر بادیه‌نشین بودند که حتی بدون عذر از جهاد سرپیچی کردند.[۴۶] نکوهش برخی عادات و نگرشهای اعراب در قرآن در دانش فقه نیز بازتاب یافته و موجب پیدایش پاره‌ای احکام خاص آنها شده است؛ مانند اینکه امامت جماعت آنها بر شهرنشینان روا نیست؛ زیرا نادانی بر آنها حاکم است. شهادت بادیه‌نشین نیز برای شهرنشین نزد برخی فقیهان پذیرفته نیست.[۴۷][۴۸]

منابع

پانویس

  1. التحقیق، ج ۸، ص۷۴؛ لغت نامه، ج ۲، ص۲۵۰۹، «عرب».
  2. لسان العرب، ج ۹، ص۱۱۳، «عرب».
  3. روح‌البیان، ج۳، ص۴۸۹.
  4. لسان العرب، ج ۹، ص۱۱۳، «عرب».
  5. موسوی‌پور، سید محمد حسین، مقاله «اعراب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص 41.
  6. المفصل، ج ۱، ص۲۶.
  7. المفصل، ج ۱، ص۲۶.
  8. «عذرآوران از تازیان بیابان‌نشین آمدند تا به آنان اجازه (ی جهاد) داده شود و آنان که به خداوند و پیامبرش دروغ گفته بودند خانه‌نشین شدند! به زودی از (میان) ایشان به کافران عذابی دردناک خواهد رسید» سوره توبه، آیه ۹۰.
  9. «تازیان بیابان‌نشین کفرگراتر و نفاق‌گراتر و به ندانستن حدود آنچه خداوند بر پیامبرش فرو فرستاده است سزاوارترند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۹۷.
  10. «و برخی از تازیان بیابان‌نشین آنچه هزینه می‌کنند غرامت می‌شمارند و برای شما انتظار پیشامدها را می‌کشند؛ پیشامدهای بد بر (خود) آنان باد و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۹۸.
  11. «و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.
  12. «و از پیرامونیان شما از تازیان بیابان‌نشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کرده‌اند؛ تو آنان را نمی‌شناسی ما آنها را می‌شناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده می‌شوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.
  13. «مردم مدینه و تازیان بیابان‌نشین پیرامون آنان حق ندارند از (همراهی) پیامبر بازمانند و نه جان‌های خودشان را از جان او دوست‌تر بدارند؛ از این رو که هیچ تشنگی و سختی و گرسنگی در راه خداوند به آنان نمی‌رسد و بر هیچ جایگاهی که کافران را به خشم آورد گام نمی‌نهند و هیچ زیانی به دشمنی نمی‌زنند مگر که در برابر آن، کاری شایسته برای آنان نوشته می‌شود؛ بی‌گمان خداوند پاداش نکوکاران را تباه نمی‌سازد» سوره توبه، آیه ۱۲۰.
  14. «گمان می‌کنند که دسته‌ها (ی مشرک) هنوز نرفته‌اند و اگر آن دسته‌ها باز آیند، اینان آرزو می‌کنند کاش میان تازی‌های بیابان‌نشین، بیابان‌نشینی می‌کردند و خبرهای شما را (از این و آن) می‌پرسیدند و اگر در میان شما می‌بودند جز اندکی کارزار نمی‌کردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.
  15. «جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین به زودی به تو خواهند گفت که دارایی‌ها و خانواده‌های ما، ما را مشغول داشت (و همراه شما نیامدیم) پس برای ما (از خداوند) آمرزش بخواه! به زبان، چیزی را می‌گویند که در دل ندارند؛ بگو: اگر خداوند بر آن باشد که زیانی یا سودی» سوره فتح، آیه ۱۱.
  16. «به جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین بگو: به زودی به سوی قومی سخت جنگجو فرا خوانده خواهید شد که با آنان کارزار کنید (تا کشته شوند) یا اسلام آورند آنگاه، اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد و اگر روی برتابید چنان که پیش‌تر روی برتافتید شما» سوره فتح، آیه ۱۶.
  17. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
  18. جامع البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص۸۶.
  19. «گمان می‌کنند که دسته‌ها (ی مشرک) هنوز نرفته‌اند و اگر آن دسته‌ها باز آیند، اینان آرزو می‌کنند کاش میان تازی‌های بیابان‌نشین، بیابان‌نشینی می‌کردند و خبرهای شما را (از این و آن) می‌پرسیدند و اگر در میان شما می‌بودند جز اندکی کارزار نمی‌کردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.
  20. موسوی‌پور، سید محمد حسین، مقاله «اعراب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص 41-42.
  21. «و برخی از تازیان بیابان‌نشین آنچه هزینه می‌کنند غرامت می‌شمارند و برای شما انتظار پیشامدها را می‌کشند؛ پیشامدهای بد بر (خود) آنان باد و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۹۸.
  22. جامع البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص۷.
  23. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
  24. جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص۱۸۲.
  25. «و برخی از تازیان بیابان‌نشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه می‌کنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر می‌شمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در می‌آورد که خداوند آمرزن» سوره توبه، آیه ۹۹.
  26. جامع البیان، مج ۷، ج ۱۱، ص۸.
  27. «گمان می‌کنند که دسته‌ها (ی مشرک) هنوز نرفته‌اند و اگر آن دسته‌ها باز آیند، اینان آرزو می‌کنند کاش میان تازی‌های بیابان‌نشین، بیابان‌نشینی می‌کردند و خبرهای شما را (از این و آن) می‌پرسیدند و اگر در میان شما می‌بودند جز اندکی کارزار نمی‌کردند» سوره احزاب، آیه ۲۰.
  28. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲؛ نورالثقلین، ج ۲، ص۲۵۴؛ نمونه، ج ۸، ص۱۹۸.
  29. «تازیان بیابان‌نشین کفرگراتر و نفاق‌گراتر و به ندانستن حدود آنچه خداوند بر پیامبرش فرو فرستاده است سزاوارترند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۹۷.
  30. جامع‌البیان، مج ۷، ج۱۱، ص۶؛ مجمع‌البیان، ج ۵، ص۹۵ ـ ۹۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص۱۲۴.
  31. «و از پیرامونیان شما از تازیان بیابان‌نشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کرده‌اند؛ تو آنان را نمی‌شناسی ما آنها را می‌شناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده می‌شوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.
  32. مجمع البیان، ج ۵، ص۹۹ ـ ۱۰۰.
  33. موسوی‌پور، سید محمد حسین، مقاله «اعراب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص 42.
  34. «جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین به زودی به تو خواهند گفت که دارایی‌ها و خانواده‌های ما، ما را مشغول داشت (و همراه شما نیامدیم) پس برای ما (از خداوند) آمرزش بخواه! به زبان، چیزی را می‌گویند که در دل ندارند؛ بگو: اگر خداوند بر آن باشد که زیانی یا سودی به شما برساند چه کسی در برابر خداوند به کارتان می‌آید؟ بلکه، خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره فتح، آیه ۱۱.
  35. «(گریزتان از جهاد بدان بهانه نبود) بلکه گمان بردید که پیامبر و مؤمنان هرگز به نزد خانواده‌هایشان باز نخواهند گشت و همین (اندیشه) در دلتان آراسته شد و بدگمانی ورزیدید و قومی شایسته نابودی شدید» سوره فتح، آیه ۱۲.
  36. جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص۱۰۰ ـ ۱۰۱.
  37. «چون برای گرفتن غنیمت‌هایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک می‌برید! (چنین نیست) بلکه» سوره فتح، آیه ۱۵.
  38. الکشاف، ج۷، ص۹۲؛ نمونه، ج۲۲، ص۵۷ ـ ۵۸.
  39. مجمع البیان، ج ۹، ص۱۷۴ ـ ۱۷۵.
  40. «به جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین بگو: به زودی به سوی قومی سخت جنگجو فرا خوانده خواهید شد که با آنان کارزار کنید (تا کشته شوند) یا اسلام آورند آنگاه، اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد و اگر روی برتابید چنان که پیش‌تر روی برتافتید شما» سوره فتح، آیه ۱۶.
  41. نمونه، ج ۲۲، ص۶۲.
  42. کشف الاسرار، ج ۴، ص۱۹۱؛ مجمع البیان، ج ۹، ص۲۰۷.
  43. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
  44. «بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: برای اسلامتان بر من منّت ننهید، بلکه این خداوند است که بر شما منّت می‌نهد که شما را به ایمان رهنمون شده است، اگر راست می‌گویید» سوره حجرات، آیه ۱۷.
  45. «عذرآوران از تازیان بیابان‌نشین آمدند تا به آنان اجازه (ی جهاد) داده شود و آنان که به خداوند و پیامبرش دروغ گفته بودند خانه‌نشین شدند! به زودی از (میان) ایشان به کافران عذابی دردناک خواهد رسید» سوره توبه، آیه ۹۰.
  46. کشف الاسرار، ج ۴، ص۱۹۱؛ مجمع‌البیان، ج ۵، ص۹۰؛ نمونه، ج ۸، ص۷۸.
  47. احکام القرآن، ج ۲، ص۱۰۰۵؛ اللباب، ج ۱۰، ص۱۷۸؛ جواهر الکلام، ج ۱۳، ص۳۸۷.
  48. موسوی‌پور، سید محمد حسین، مقاله «اعراب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص 42-45.