اقتصاد معیشتی در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

امام علی (ع) در نهج البلاغه تصویر حکیمانه‌ای از معاش و معشیت به روی انسان می‌گشاید که در نهایت به پدیداری زندگی در حد قوام و کفاف می‌انجامد. مال و مصرف در این مکتب به‌گونه‌ای طرح‌ریزی شده است که در تقابل با رذیلت آز و طمع قرار دارد. در فرهنگ نهج البلاغه، اصالت با اخلاق و کرامت انسانی منظور می‌شود و رفتارهای اقتصادی و معیشتی بر مبنای همین اصل تنظیم شده‌اند[۱].

تنظیم زندگی بر اساس کفاف: تأمین معیشت مقتصدانه و در حد کفاف از اصول و برنامه‌ریزی مکتب دین در زمینه اقتصاد است. یکی از مواردی که انسان‌ها درگیرودار زندگی با آن مواجه‌اند، امور اقتصادی و معاش است. قرآن کریم در تذکاری، استفاده از هر چیز حلال و پاکیزه را بر انسان مباح می‌شمارد، اما رعایت تقوا را نیز توصیه می‌کند[۲]. رعایت تقوا در چهار شرط قابل تعریف است:

  1. رفع نیازمندی‌های اساسی زندگی؛
  2. پرهیز از زیاده‌روی و فزون‌خواهی؛
  3. پرهیز از اسراف، مصرف‌گرایی و تجمل گرایی؛
  4. انفاق.

در نگاه دینی، اموال، امانت الهی نزد مردمان است و برای آن حدّ و مرزی در نظر گرفته شده است. مالکیّت اگر از موضع قوامی و قیامی خود خارج شود، عامل فروپاشی اجتماع و بر هم خوردن تعادل آن می‌شود و در غیر این صورت، به شرط بسندگی به کفاف، پشتوانه افراد و اجتماع است[۳].

مال

تصور امام علی (ع) از اموال، پشتوانه زندگی و موجب استحکام آن است[۴]. در منطق اسلام، اموال از آنِ خداوند است[۵] و در دست مردمان امانتی است که بتوانند زندگی متعادل و مبتنی بر کفاف داشته باشند. از این‌رو در کسب مال، رعایت این نکات ضرورت دارد:

  1. کسب مال برای رفع نیازها در حد متناسب؛
  2. پرهیز از زیاده‌خواهی؛
  3. پرهیز از اسراف و تبذیر در کسب مال و مصرف آن؛
  4. انفاق و بخشش زیادی اموال.

در منظر امام علی (ع) زیاده‌خواهی و انحصارطلبی موجب نابودی انسان‌ها می‌شود. منطق امام گرچه مردمان را به فقر فرانمی‌خواند، امّا استفاده بی‌حد و حصر از اموال را نیز جایز ندانسته و حد اعتدال را در کسب مال، حد درست و متناسب می‌داند. از این‌رو به فرزند خویش فرمود: در طلب مال بسیار مکوش و کسب را مختصر گیر ... هشدار که مرکب‌های آزمندی را تند بدوانی تا تو را به آبشخورهای هلاکت فرو آورند[۶].[۷]

مصرف

مکتب اسلام، انسان را به حفظ اعتدال و میانه‌روی در مصرف رهنمون می‌دارد: و کسانی هستند که چون انفاق کنند، نه ولخرجی می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند؛ و میان این دو روش حد وسط را برمی‌گزینند[۸]. میانه‌روی در مصرف، مال آدمی را توسعه می‌بخشد. از این‌رو امام (ع)، میانه‌روی را نیمی از معیشت می‌داند و می‌فرماید: آنکه به‌ اندازه خرج کند، تهی‌دست نشود[۹]. البته در منظر امام، صرف اسراف در مصرف و استفاده از مواهب الهی مورد نکوهش نیست، بلکه بخشش بی‌حساب و کتاب نیز، مورد نکوهش قرار گرفته و در آن مورد نیز، اصل اعتدال مورد نظر بوده است تا انسان‌ها در سایه حفظ اعتدال، کرامت خود را حفظ کنند و به اسراف و تبذیر گرفتار نشوند. حفظ اعتدال موارد گوناگونی از عرصه‌های زندگی را شامل می‌شود؛ عرصه‌هایی چون خوردن و آشامیدن، چنان‌که به اندازه خوردن را عفاف می‌داند و پرخوری را اسراف[۱۰]، فرش و بستر، مسکن و... .

امام علی (ع) به یکی از یاران خود که خانه‌ای فراخ خریده بود، می‌فرماید: این خانه به این بزرگی را برای چه می‌خواهی؟ تو که در آخرت بیشتر بدان محتاجی. آری، اگر بخواهی بدین‌وسیله به آخرت برسی، یعنی میهمانان را پذیرایی کنی و در آن خویشاوندانت را بنوازی و حقوقی را که در این راه بر عهده داری ادا کنی، در این صورت آخرت خود را آباد ساخته‌ای[۱۱].

قناعت پیشگی: قناعت به‌عنوان فضیلت اخلاقی به معنای صرفه‌جویی در مصرف و راضی بودن آدمی به آن چیزی است که در اختیار دارد. امام (ع) ضمن عباراتی به تبیین مفهومی قناعت پرداخته‌اند؛ عباراتی چون: قناعت ثروتی است که از میان نرود[۱۲]، قناعت یعنی فرمانروایی و سروری[۱۳]، قناعت ثروتی است پایان‌ناپذیر[۱۴]. هم‌چنین در فرازی از نامه ۳۱ با پرهیز از آزمندی، مردمان را به سمت و سوی زندگی همراه با قناعت سوق می‌دهد. انسان‌ها در سایه زندگی مقتصدانه به گنج بزرگ قناعت دست می‌یابند[۱۵].

رزق و روزی: فرهنگ دین، رزق و روزی انسان‌ها را مقدّر و از جانب خداوند می‌داند. امام (ع) آگاهی می‌دهد که روزی بر دوگونه است: نخست روزی مقدّر که خود به‌سراغ آدمی می‌آید و انسان برای رسیدن به آن نیاز به تلاش چندانی ندارد؛ و نوع دیگر که آدمی در جست‌وجوی آن است و البته امکان دارد در سرنوشت آدمی بهره‌ای از آن برای انسان مقدر نشده‌اند[۱۶]. چه بسا ثروتمندانی که از مال خود‌ بهره‌ای نبرده‌اند و خزانه‌دار دیگران شده‌اند. سفارش امام (ع) این است که مردمان، خود را برای کسب روزی بیشتر به زحمت و سختی نیفکنند: زندگی را آسان گیر، مادام که رکاب می‌دهد و رام توست. به‌خاطر افزون‌طلبی خود را به خطر میفکن[۱۷].

انفاق: انفاق در معنای هزینه کردن از مال برای دیگران و پرهیز از نگه‌داری مال نزد شخص است. با توجه به احادیثی که به‌صراحت بیان می‌دارد "خدا فقرا را شریک در اموال ثروتمندان قرار داده و روزی فقرا را در اموال ثروتمندان مقرر کرده است"، موضوع انفاق نه تنها به عنوان یک فضیلت و خیر اخلاقی که به عنوان یک وظیفه و دِین شرعی اهمیت می‌یابد.

در یک جمع‌بندی کلی، آنچه مکتب علوی از نظام معیشتی در سطح خرد با عنوان اخلاق معیشتی مطرح می‌کند، حدنگه‌داری و استفاده از اموال و مصرف در حد میانه و کفاف است. در این‌صورت، اقتصاد مایه سعادت فرد و جامعه و حفظ قوام زندگی می‌شود و در غیر این‌صورت، افراد، اموال را از جایگاه اصلی خود خارج می‌کنند که در نهایت به ایجاد اختلال در اقتصاد خواهد انجامید. آن‌گاه پدیده فقر و تکاثر (زیاده‌خوای) در جامعه شکل می‌گیرد و توازن جامعه فرو می‌پاشد. در نتیجه اموال به‌خودی خود نقشی در سعادت و شقاوت فرد و جامعه ندارد، بلکه اگر افراد متوجه و عامل به اقتصاد اسلامی باشند، سعادت اجتماعی تضمین می‌شود و در غیر این‌صورت، عدالت از جوامع رخت برمی‌بندد و جوامع فرو خواهند پاشید[۱۸].

منابع

پانویس

  1. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۱۴.
  2. ﴿وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّبًا وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِيَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ؛ سوره مائده، آیه ۸۸.
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۱۱۴.
  4. ﴿وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا؛ سوره نساء، آیه ۵.
  5. ﴿وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاء إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ؛ سوره نور، آیه ۳۳.
  6. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۶.
  8. ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ؛ سوره فرقان، آیه ۶۷.
  9. نهج البلاغه، حکمت ۱۳۴.
  10. غرر الحکم، ۲۳۴.
  11. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۰.
  12. نهج البلاغه، حکمت ۵۴.
  13. نهج البلاغه، حکمت ۲۲۰.
  14. نهج البلاغه، حکمت ۴۵۷.
  15. نهج البلاغه، حکمت ۳۶۳.
  16. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  17. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  18. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۶.