بحث:حج در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
متن خلاصه شده
معنای حج
حج به معنای قصد امری مهم کردن[۱]، آمد و شد کردن با کسی و تردد[۲] است. در شرع، قصد طواف کعبهکردن به نیت عبادت و زیارت خانه خدا با شرایط معلوم و نیز به مجموعه اعمالی که در مکانهای خاصی از شهر مکه و در زمان معین صورت میگیرد، حج گویند[۳]. حضرت ابراهیم(ع) به عنوان قهرمان توحید و مبارزه با شرک و احیاگر حج[۴] پیوندی تاریخی و استوار با حج دارد و حج ابراهیمی اشاره به حج جامع از نظر احکام و اهداف و مقاصد آن است[۵].
پیشینه
آیین حج، بنابر برخی روایات، برگرفته از طواف و عبادت فرشتگان بر گرد «بیت المعمور» در آسمان چهارم است[۶]. پس از خلقت آدم(ع)، او به فرمان خدا مأمور ساختن کعبه و برگزاری مراسم حج شد[۷]. این سنت در میان فرزندان حضرت آدم(ع) ادامه یافت و بهویژه پیامبران الهی(ع) بر انجام آن اهتمام داشتند و بسیاری از آنان در کنار کعبه به خاک سپرده شدند[۸]؛ اما آیین حج کمکم به فراموشی سپرده شد تا اینکه حضرت ابراهیم(ع) از سوی خدا، مأمور بازسازی کعبه و احیای آن شد[۹]. پس از ابراهیم(ع) بهتدریج بتپرستی در محیط مکه رواج پیدا کرد و به مناسک حج ازجمله طواف و قربانی نیز راه یافت[۱۰]. با ظهور اسلام، حج یکی از واجبات دینی مسلمانان و پیراسته از مناسک شرکآلود شد[۱۱].
رسول خدا(ص) در سال هشتم هجری، پس از فتح مکه، کعبه را به همراه حضرت علی(ع) از بتها پاک کرد[۱۲]. یک سال بعد، آیات نخستین سوره برائت نازل شد. رسول خدا(ص) پس از آنکه نخست این آیات را به ابوبکر سپرد که به مکه برده و در موسم حج بخواند، به علی(ع) مأموریت داد تا آن را در میانه راه از وی گرفته و خود در موسم حج قرائت کند. آن حضرت(ع) نیز در منا، این آیات را قرائت کرد. این آیات شامل چهار بند است که یکی از آنها ممنوعیت ورود مشرکان به خانه خدا و حجگزاری آنان پس از مهلت چهارماهه است. این اتمام حجت تأثیر گذاشت و موجب از میان رفتن بتپرستی در شبهجزیره عربستان شد[۱۳]. در سال دهم هجری، پیامبر اکرم(ص) با شرکت در نخستین مراسم حج، احکام و آداب حج را به مسلمانان آموزش داد[۱۴]. محدثان در آثار خود فصلهایی را به صورت مستقل به حج اختصاص داده و روایات فراوانی را درباره آن بیان کردهاند[۱۵]. احکام حج در کتابهای فقهی به صورت مفصل و مستقل مطرح شده است[۱۶].[۱۷]
حج در آیات و روایات
حج ازجمله فروعی است که بیشترین احکام قرآنی را دارد. سوره ۲۲ قرآن کریم به نام «حج» نامگذاری شده است. حج از شعائر الهی و شایسته تعظیم[۱۸] و تکلیف اشخاص توانا[۱۹] شمرده شده است. برخی از مناسک و احکام فقهی و اخلاقی حج که در قرآن کریم بیان شده، عبارتاند از: احیای حج و دعوت مردم به آن در زمان حضرت ابراهیم(ع)[۲۰]، زمان معین داشتن حج[۲۱]، وجوب طواف خانه خدا[۲۲]، سعی میان صفا و مروه[۲۳]، وقوف در عرفات و مشعرالحرام و برخی از آداب آن[۲۴] و ... .
حج در روایات از ارکان دین اسلام[۲۵] و برترین کار و باارزشترین واجب[۲۶] شمرده شده و ادا نکردن یا تأخیر انداختن عمدی حج واجب، موجب عذاب الهی اعلام شده است[۲۷]. زمامدار مسلمانان وظیفه دارد اگر مردم حج را ترک کردند، آنان را به انجام حج وادار کند و هزینه آن را در صورت نیاز، از بیتالمال بپردازد[۲۸].
درباره حکمت تشریع حج نیز احادیث بسیاری وجود دارد که بخشی از آن چنین است: تواضع مسلمانان در برابر عظمت و عزت خداوند، آمرزش گناهان، رهایی از فقر و تکبر، آزمایش بزرگ برای تحمل سختیها، نزدیکی و همبستگی مسلمانان، فراهمشدن اسباب تقرب به خداوند و رحمت الهی[۲۹].[۳۰]
ابعاد مختلف حج
حج از مهمترین و عمومیترین اجتماعات مسلمانان است که «کنگره عمومی اسلامی» نام گرفته و بر اساس قرآن کریم بر هر مسلمانی واجب است به شرط توانایی، یک بار در این اجتماع عظیم شرکت کند: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ﴾[۳۱]؛ چنانکه برای این عمل بزرگ و بینظیر اسلامی، زمان و مکان مشخص در نظر گرفته شده است[۳۲]. حج علاوه بر عبادیبودن و نیاز به قصد قربت، عملی اجتماعی و نیازمند برخورداری از اخلاق معاشرتی و اجتماعی است[۳۳]. خانه کعبه، مکانی امن و متعلق به همه مسلمانان است و میتواند مایه احیا و تداوم دین و وحدت مسلمانان شود[۳۴].[۳۵] و مراسم حج میتواند تأمینکننده منافع مادی و معنوی مسلمانان باشد[۳۶].[۳۷]
علاوه بر بعد عبادی حج، مهمترین ابعاد دیگر آن در اندیشه برخی از بزرگان معاصر را میتوان ابعاد معنوی، عرفانی، سیاسی و اجتماعی دانست[۳۸]:
- بعد معنوی و عرفانی حج: عارفان به این بعد حج توجه کرده و در این زمینه آثار ارزشمندی نیز نگاشته شده است[۳۹]. برخی از اندیشمندان معاصر در بیان جنبه معنوی حج، به مسئله حضور در محضر حق و مشاهده جمال محبوب اشاره کرده، حج را سفری از خود به سوی خدا دانسته و معتقد بودند با محققشدن جنبه معنوی حج، انسان به افق توحید و تنزیه نزدیک میشود[۴۰].
- ابعاد سیاسی ـ اجتماعی: بعد سیاسی حج از دیرباز مورد توجه حاکمان بوده و دخالت آنان در امر حج که با انتخاب امیران حج انجام میگرفت، دلیل اهمیت حج در سیاست جوامع اسلامی است. در صدر اسلام، بهویژه هنگامی که تودههای مسلمان از حکومت اموی به ستوه آمده بودند، رهبران سیاسی جامعه برای بسیج تودهها از مراسم حج بهره میگرفتند و شماری از قیامهای صدر اسلام از مکه آغاز شد که گویای اهمیت حج در زندگی مسلمانان صدر اسلام است[۴۱]؛ چنانکه حج فرصتی استثنایی برای آشنایی ملتهای مسلمان با یکدیگر و مشاوره و تبادل نظر آنان با یکدیگر در امور علمی و فرهنگی و تبدیلشدن آنان به امت واحد است و میتواند عامل مهمی برای کسب شخصیت و هویت اسلامی و کانون تلاش مسلمانان برای حاکمیت صلح جهانی باشد[۴۲].[۴۳]
آثار سیاسی ـ اجتماعی حج
حج از نگاه سیاسی اجتماعی دارای آثار فراوانی مانند محکمشدن پیوندها و نزدیکی دلها و تفاهم و وحدت بیشتر میان مسلمانان و برداشتن موانع و برقراری پیمانها و مبادلات معنوی و مادی است و مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده[۴۴] و در اینجا به مهمترین آنها اشاره میشود:
- آثار فرهنگی و تبلیغی: روایات رسیده از رسول خدا(ص) و ائمه معصوم(ع)، درباره بعد تبلیغی حج، زیاد است. برخی از روایات، مهمترین هدف این مراسم را شناخت آثار و اخبار رسول خدا(ص) و ائمه معصوم(ع) ذکر کردهاند؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) بهطور مطلق حج را موجب تحکیم و تقویت دین و همبستگی مسلمانان معرفی کرده است[۴۵] و امام صادق(ع) به این نکته توجه داده است که اجتماع در حج از شرق و غرب، افزون بر شناخت متقابل افراد نسبت به هم و منافع اقتصادی برای مسلمین، سبب شناخت آثار و شناخت و احیای اخبار و گفتار پیامبر(ص) و فراموش نشدن آنها میشود[۴۶]. همچنین بعضی از روایات، حج مقبول را حجی میدانند که مسلمان ضمن انجام آن، ولایت و دوستی خود را نیز بر امام حق عرضه و از دشمنان دین اعلام برائت کند[۴۷].
- تبادل اطلاعات و روشنگری: حج بزرگترین تجمع مسلمانانِ سراسر جهان است که در هر سال تکرار میشود و نیروی انسانی بزرگی را با هدف اطلاعرسانی و روشنگری درباره مسائل مختلف مسلمانان، در اختیار جهان اسلام قرار میدهد[۴۸]. سیل عظیم جمعیتی که هر ساله در مکه مکرمه جمع میشوند و با خود، افزون بر فرهنگ دینی مشترک، خردهفرهنگهای محلی را نیز به همراه میآورند، سرمایهای است که در هیچکجای جهان پیدا نمیشود[۴۹]. یکی از وظایف مسلمانان، پیبردن به این واقعیت است که حج چیست و چرا باید برای همیشه بخشی از امکانات مادی و معنوی مسلمانان به آن اختصاص یابد[۵۰].
- تقویت همبستگی: پراکندگی جغرافیایی و فرهنگی جهان اسلام میتواند مانعی در مسیر هویتیابی مشترک و همبستگی جهان اسلام باشد و حج جایگاهی است که در عین حضور حداکثری ملتها و فرهنگ اسلامی، نهایت یکدلی و وحدت در آن وجود دارد. به این ترتیب مسلمانان در حج میآموزند که ملیتها را در سایه ایمان به خدا و تقوا کنار بگذارند و اسلام را مایه و محور وحدت و همگرایی خود قرار دهند[۵۱]؛ چنانکه امیرالمؤمنین(ع) هدف از حج را تقویت دین و نزدیکی دینداران شمرده است[۵۲]. تقویت دین در صورت افزوده شدن بر ایمان و عدد پیروان دین و مطابقت عمل آنان با دین شکل میگیرد. قوت اسلام به نیرومندی مسلمانان بستگی دارد و قدرت مسلمانان، وابسته به استحکام پیوند و اتحاد میان آنان است؛ بنابراین فرصتحج، فرصتی برای نشر حقایق اسلامی و تقویت پیوند مسلمانان است و یکی از فلسفههای فریضه حج، محکمشدن پیوندها و تفاهم بیشتر میان مسلمانان است[۵۳].
- فرصت تصمیمگیریهای مهم: مسلمانان در دنیای امروز بهطور جدی به مرکزی برای تصمیمگیریهای مهم و کلان برای پرهیز از تشتت و پراکندگی و وابستگی به گروهبندیهای خارج جهان اسلام نیازمند هستند که این نیاز میتواند در حج تأمین شود. توجهنکردن یا ناآشنایی رهبران کشورهای اسلامی با این ظرفیت حج، به رنجورشدن جهان اسلام از تفرقه و جدایی منجر شده است[۵۴].[۵۵]
پانویس
- ↑ جوهری، الصحاح، ۱/۳۰۳–۳۰۴؛ ابنمنظور، لسان العرب، ۲/۲۲۶.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۷۶۲۷.
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۷۶۲۷؛ ابنادریس حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱/۵۰۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۷/۲۲۰.
- ↑ حج، ۲۶–۲۹؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۹۸.
- ↑ طاهری و قوامی، مقاله «حج ابراهیمی»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص ۲۶۷.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۳۴–۳۶ و ۴۹؛ صدوق، علل الشرائع، ۲/۴۰۶–۴۰۷.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۳۶–۴۳؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۳/۲۰۸ و۲۱۰.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۵۱، ۶۸–۶۹ و ۷۲–۷۴.
- ↑ بقره، ۱۲۵–۱۲۷؛ حج، ۲۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۸۰–۲۸۳.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۳۹–۴۲.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۱۲۱.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۸۱۰–۸۱۵.
- ↑ سبحانی، فروغ ابدیت، ۸۸۹–۸۹۴.
- ↑ ازرقی، أخبار مکه، ۱/۱۷۵–۱۸۶؛ سبحانی، فروغ ابدیت، ۹۲۳–۹۲۴.
- ↑ کلینی، کتاب الحج؛ حر عاملی، ابواب الحج؛ نوری، کتاب الحج.
- ↑ مفید، کتاب المناسک؛ شریف مرتضی، کتاب الحج؛ طوسی، کتاب الحج؛ حلّی، کتاب الحج.
- ↑ طاهری و قوامی، مقاله «حج ابراهیمی»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص ۲۶۷.
- ↑ سوره حج، آیه ۳۲.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ سوره حج، آیه ۲۷.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۹۷.
- ↑ سوره حج، آیه ۲۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۸.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۹۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۱۸ و ۴/۶۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱/۱۳–۲۰ و ۲۶–۲۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۴/۲۵۲–۲۶۴.
- ↑ نهج البلاغه، ن۴۷، ۴۴۷؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۱/۲۹–۳۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۴/۲۷۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۱/۲۳–۲۴.
- ↑ نهج البلاغه، خ۱، ۱۸؛ خ۱۰۹، ۱۵۵؛ خ۲۳۴، ۳۵۹–۳۶۰ و ح۲۴۴، ۵۵۵.
- ↑ طاهری و قوامی، مقاله «حج ابراهیمی»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص ۲۶۷.
- ↑ «در آن نشانههایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۴۴–۴۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۵۴–۵۵.
- ↑ سوره مائده، آیه ۹۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۶/۱۴۲.
- ↑ سوره حج، آیه ۲۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۳۶۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۴/۸۵.
- ↑ طاهری و قوامی، مقاله «حج ابراهیمی»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص ۲۶۷.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۶۷۲–۶۷۳؛ سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ۳۰۸–۳۱۸.
- ↑ شیرازی، استراتژی وحدت از منظر امام خمینی، ۲/۱۵۴.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۹۵.
- ↑ شلتوت، اسلام آئین زندگی، ۲۰۶–۲۰۷.
- ↑ طاهری و قوامی، مقاله «حج ابراهیمی»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص ۲۶۷.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹ و ۴۶.
- ↑ نهج البلاغه، ح۲۴۴، ۵۵۵.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۱/۱۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۳۹۳.
- ↑ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امام خمینی، ۸۶–۸۷.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۱۳۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۷۷.
- ↑ محمدی و فلاحزاده، ظرفیتهای حج در تحقق بیداری اسلامی در اندیشه امام خمینی، ۹۲–۹۳.
- ↑ نهج البلاغه، ح۲۴۴، ۵۵۵.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹ و ۸۹–۹۰.
- ↑ سلطانی، تجلی توحید، ۱۰۷.
- ↑ طاهری و قوامی، مقاله «حج ابراهیمی»، دانشنامه امام خمینی ج۴، ص ۲۶۷.