بحث:قارون در قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

قارون در تورات به نام قورح معرفی شده و «ردویل» او را «کورا» نامیده است. نام قارون چهار بار در قرآن مجید مذکور است. در سه مورد فقط نامی از او برده شده و در سوره قصص از آیه ۷۶ تا آیه ۸۲ داستان قارون بدین شرح مسطور است: «قارون از قوم موسی بود. بر ایشان ستم کرد. ما آن اندازه گنج بدو داده بودیم که عده‌ای نیرومند می‌بایست حمل خزاین او را عهده‌دار باشند. قوم موسی بدو گفتند: بر مالی که داری غره مباش و شادمان و سرمست مشو، چه خدا سرمستان را دوست ندارد، با توسل به آنچه خدا به تو بخشیده است وسائل آسایش سرای دیگر را فراهم آور و بهره‌مندی خود را در این جهان فراموش مکن. همچنان که خدا به تو نیکی کرده است تو هم با مردم نیکی کن و آشوب طلب مباش چه خدا آشوبگران را دوست ندارد. قارون گفت: من این مال و منال را در نتیجه دانش خود به دست آورده‌ام (گویا ابن ندیم و مسعودی که قارون را نخستین کیمیاگر شناخته‌اند بدین آیه توجه داشته‌اند.

ربی رباح در تفسیر آیه دوم از باب ۱۸ سفر عدد می‌گوید قارون دانشمندی بزرگ بود و از جمله کسانی است که در تهیه عرش مقدس شرکت داشتند) مگر نمی‌دانستند که خداوند کسان نیرومندتری از ایشان هلاک ساخته و جمعیت انبوهشان را پریشان و پراکنده گردانیده است؟ قارون با زینت و آرایش تمام بر قوم خود ظاهر شد. کوته نظران گفتند: کاش ما نیز مانند قارونثروت و نعمت بیکران داشتیم و از این جهان بهره و لذت می‌بردیم. آنان که از دانش حقیقی بهره‌ور بودند گفتند: وای بر شما! پاداش خدائی برای مؤمنان که کردار شایسته همواره پیشه کنند بهتر است و جز شکیبندگان کسی به چنین پاداشی نخواهد رسید.

زمین شکافته شد قارون با خانه‌اش در سینه زمین فرورفت. جمعیت و گروهی نبود که او را یاری کنند و اگر هم بود یاری ایشان برای او ممکن نمی‌شد. آنان که مقام او را دیروز هوس می‌کردند گفتند: «خدا روزی را برای هر کسی که بخواهد وسعت می‌دهد و بر هر که بخواهد روزی و معیشت را تنگ می‌سازد. اگر خداوند بر ما ترحم نکرده بود ما نیز در دل زمین جا می‌گرفتیم. چنان مینماید که کافران و ناسپاسان رستگار نیستند».

لفظ قارون در تورات موجود نیست ولی سه تن به نام قورح در تورات معرفی شده‌اند (معنی قورح در عبری کدو است). سومین نفر که در سفر خروج نام او مذکور است. قورح پسر «یصهار» می‌باشد. وی از خانواده لاویان بوده که با هارون مخالفت داشته است. چون هارون به مقام کهانت منسوب می‌گردد قورح به ریاست دویست و پنجاه نفر بر هارون می‌شورد و در بنی اسرائیل تفرقه و اختلاف می‌افکند. به نفرین موسی زمین شکاف می‌خورد و او را می‌بلعد.

در تورات مسطور است که آتشی از آسمان آمد و همراهان قورح را بسوخت بعضی از مورخین یهود قورح را از وزراء و مشاورین فرعون به شمار آورده‌اند. در تلمود Sanhedrin از ثروت بیکران قورح سخن به میان آمده و در این کتاب مرقوم است که کلید گنجینه‌های قورح بار سیصد شتر بوده است. در جنوب مصر نزدیک به قاهره برکه‌ای به نام برکه قارون موجود است که راجع به آن افسانه‌هائی بر سر زبان‌ها است و آن برکه را مقریزی جایگاه ارواح معرفی کرده است ولی به نظر می‌رسد قارونی که نام خود را بدین برکه داده قارون مندرج در تورات و قرآن نباشد بلکه این قارون محرف شارون است که در نزد یونانیان و مصریان مالک دوزخ و خدای ارواح است که بر مردگان حکومت دارد و فرزندشب و هوا است.

بنابر تحقیقات مذکور در فوق، قارون معرب قورح است و داستان او در تورات و تلمود و کتب دیگر یهود به قسمی که در قرآن مسطور است با تفصیلات بیشتری نقل شده است. اصحاب قصص نوشته‌اند که قارون را زوجه‌اش علیه موسی تحریک کرده و قارون موسی را به مراوده با یکی از زنان متهم ساخته، لکن آن زن به پاکی و عصمت موسی اقرار آورده است و گفته‌اند که حضرت موسی به واسطه همین اتهام، قارون را نفرین کرده است. در تلمودSanhedrin چنین مرقوم است: «زن به او (قورح) می‌گوید موسی را ببین که شاه شده و برادر خود را کاهن ساخته است» ربی یوناتان jona than از اتهام موسی به مراوده داشتن با زنی سخن گفته و ایراد اتهام را به قورح نسبت داده است.[۱]

پانویس

منابع