بحث:قدرت در کلام اسلامی
مقدمه
- قدرت از صفات ذات خداوند است و در اصطلاح، صدور فعل از فاعل را گویند که از روی علم باشد[۱][۲].
- "قادر" موجودی است که فعل و ترک برای او برابر است؛ بدین معنا که اگر خواهد، میکند و اگر خواهد، نمیکند[۳].
- قرآن کریم در آیات بسیاری، از قدرت خداوند سخن گفته است؛ مثلًا: قدرت و سلطه مطلق او در رستاخیز ظهور میکند[۴] و آسمانها و زمین به دست قدرت اویند[۵] و او پیوسته با قدرت خویش، آسمانها را میگستراند[۶] و قدرتها، همه، از قدرت او سرچشمه میگیرند[۷] و او بر همه چیز قادر است[۸][۹].
- قدرت بیپایان الهی ریشه در علم الهی دارد و از مهمترین صفات ثبوتیه و سرچشمه بسیاری دیگر از صفات است. جهان آفرینش، با آن هماهنگی و بزرگی شگفتش، نشانه قدرت خداوند است. نظام تشریع و نظام آخرت نیز از دیگر نمودهای قدرت بیپایان خداوندند[۱۰][۱۱].
معمای قدرت
- از دیرباز پرسشهایی معماگونه در باره قدرت خداوند مطرح کردهاند. پرسشها را به گونهای ساختهاند که هرگونه پاسخ مثبت و منفی به آنها، موجب انکار قدرت مطلق خداوند شود؛ مثلًا اینکه آیا خدا میتواند سنگی بیافریند که نتواند آن را بردارد، یا آیا میتواند موجودی بیافریند که نتواند نابودش کند.
- اما پاسخی که متکلمان به این معماها دادهاند، این است که قدرت خدا محدودیت ندارد؛ ولی آن فرضها نیز محال عقلیاند و شدنی نیستند. تحقق چنین فرضهایی مستلزم اجتماع نقیضین است؛ مثلًا تحقق اینکه خالق نتواند مخلوق را از میان بردارد، مستلزم این است که هم خالق باشد و هم نباشد؛ زیرا علت بر همه شئون معلول سلطه دارد[۱۲]. در روایتی آمده است که کسی از امام علی S پرسید: "آیا پروردگار تو میتواند جهان را در تخم مرغی جای دهد بی آنکه جهان کوچک شود یا تخم مرغ فراخ گردد؟" امام پاسخ داد: "خداوند عجز و ناتوانی ندارد؛ ولی آنچه تو خواستی، شدنی نیست"[۱۳][۱۴].
قدرت الهی در فرهنگ اصطلاحات علم کلام
- قدرت، از صفات ثبوتی و ذاتی الهی بوده، به معنای مبدئیت فاعل مختار برای فعلی از روی علم و اراده میباشد[۱۵]؛ اما رکن اصلی نوع تعریفهایی که در منابع کلامی برای قدرت صورت گرفته است، تمکن بر انجام دادن و عدم انجام دادن است[۱۶].
- اما در قدرت الهی، آنچه اهمیت دارد و در تعریف اول به آن اشاره شد، این است که قدرت فرع بر علم و اراده است. از اینرو مبدئیت فاعلهای طبیعی و مبدئیت انسان برای افعال طبیعی بدنی خویش قدرت نامیده نمیشود[۱۷].
- اساساً علم و قدرت عین یکدیگرند؛ علم عین قدرت است و قدرت عین علم و تفکیکی که انسان میان علم و قدرت صورت میدهد، یک اشتباه است؛ لذا در ذات پروردگار، هر دو قدرت و علم به شکل واحد موجود هستند. در قرآن کریم در آن آیه که صحبت از علم است، میگوید: عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى[۱۸] در حقیقت علم را کنار قدرت ذکر میکند؛ و یا: قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ[۱۹].
- از نظر قرآن کریم کسی که به خدای قادر متعال معتقد است، یعنی خدایی که فعال ما یشاء است، باید چنین انگارد که هیچ قانونی در جهان قطعی نیست؛ زیرا اگر قانونی قطعی شد، قدرت و اراده خدا محدود خواهد بود، یعنی به صورت ضمنی گفتهایم که خدا مجبور است از این قانون پیروی کند. اگر خلاف یک قانون محال است، بدان معناست که حتی خدا هم مجبور است از این قانون پیروی کند، یعنی همان حرفی که یهود درباره خدا گفتهاند: يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ[۲۰]؛ و خدا میفرماید: غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ[۲۱]. قوانین طبیعی صددرصد مثل قوانین موضوعه است که امکان نقض آن قوانین برای ما وجود ندارد؛ اما خدای واضع قانون میتواند آنها را نقض کند[۲۲].
- مقتضی برای عمومیت قدرت الهی موجود، و مانع دراینباره مفقود است؛ زیرا آنچه میتواند در این راه مانع باشد دو چیز است: نخست اینکه چیزی ممتنع عقلی باشد که این قسم ممتنع از محل بحث خارج است؛ چه آنکه اساساً محال عقلی به قدرت و عجز متصف نمیشود.
- دوم اینکه چیزی مانع اعمال قدرت او گردد؛ چنین فرض و چنین چیزی هم متصور نیست؛ زیرا ممکن و مخلوق نمیتواند مانع نفوذ واجبالوجود و خالق خویش شود[۲۳][۲۴].
پانویس
- ↑ بدایة الحکمة، مرحله ۱۲/ فصل ۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 375.
- ↑ الالهیات، ۱/ ۱۳۳ و ۱۳۴.
- ↑ يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِّمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ؛ سوره غافر، آیه ۱۶.
- ↑ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ؛ سوره مائده، آیه ۱۲۰.
- ↑ وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ؛ سوره ذاریات، آیه ۴۷.
- ↑ قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ؛ سوره مؤمنون، آیه ۸۸.
- ↑ ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ؛ سوره بقره، آیه ۲، وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، آیه ۱۰۹، وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، آیه ۱۴۸، أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، آیه ۲۵۹ و ....
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 375.
- ↑ وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُم مَّن يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ؛ سوره نور، آیه ۴۵؛ لِّلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ؛ سوره بقره، آیه ۲۸۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 376.
- ↑ المیزان، ۱۲/ ۳۰۵.
- ↑ التوحید، باب ۹/ ح ۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 376.
- ↑ طباطبایی، نهایة الحکمه، ص۳۶۰.
- ↑ بنگرید به: بنیاد پژوهشهای اسلامی، شرح مصطلحات کلامیة، واژه «قدرت».
- ↑ طباطبایی، نهایة الحکمه، ص۳۶۰.
- ↑ «آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است» سوره نجم، آیه ۵.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است» سوره مائده، آیه ۶۴.
- ↑ «دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است» سوره مائده، آیه ۶۴.
- ↑ مطهری، الهیات شفا، ج۲، ص۴۳۵؛ همو، نبوت، ص۱۲۴ و ۱۹۰.
- ↑ ایجی، شرح المواقف، ص۶۰؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ص۱۲۸.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۳-۱۶۴.