یکی از وظایف و مسؤولیتهای مهم مسلمانان درباره حضرت مهدی (ع)، بزرگداشت نام و یاد آن حضرت در همه زمانها و مکانها[۱] و فراموش نکردن ذکر اوست[۲] چراکه هر کس چیزی را دوست بدارد، همواره نام آن را بر زبان دارد[۳]. دوران انتظار دوران هجومفتنهها، مشکلات و گرفتاریهاست و آنچه باعث آرامش قلبی و قدرت روحی شیعۀ منتظر میشود و وی را از غفلت، زینت، و وسوسهشیطاننجات میدهد ذکر و هوشیاری است[۴]. اصولا باید توجه داشت یاد کردن از اهل بیتعصمت و طهارت (ع) و بیانفضایل و صفات برجسته آنها، موجب زنده شدن مکتب اهل بیت (ع) و جلا یافتن دلهای ما میشود. در روایتی امام صادق (ع) خطاب به داوود بن سرحان میفرماید: «ای داوود! سلام مرا به دوستدارانم برسان و آنچه را میگویم و به آنان ابلاغ کن، رحمت خدا بر آن بندهای که با دیگری گرد آید و دو نفری درباره امر ما گفت و گو کنند که در این حال، سومین نفر آنان فرشتهای است که برای آن دو آمرزش میطلبد. هیچ دو نفری گرد هم نیآمدند و از ما یاد نکردند، مگر اینکه خداوند متعال، به وجود آنان بر فرشتگان بالید. پس هرگاه گرد هم آمدید، به ذکر مشغول شوید؛ زیرا گردهمآیی و مذاکره شما با یکدیگر باعث زنده شدن ما میشود. بهترینمردم بعد از ما کسی است که درباره امر ما مذاکره کند و به یاد و نام ما، فراخواند»[۵].[۶]
امام کاظم (ع) دربارۀ غیبت امام زمان (ع) فرمود: «خودش از دیدگان مردمپنهان میشود ولی یاد او از دلهای مؤمنان مخفی نمیشود»[۷] یعنی مؤمنان و منتظران کامل آن حضرت پیوسته به یاد ایشانند و با یاد و ذکر آن حضرت زندگی میکنند[۸] و اگر در مجالس مردم هم حاضر میشوند و با آنها گفتگو میکنند، قلبشان پیش امام (ع) و به انتظارشوق وصال اوست؛ مثل شخصی که تنها فرزندِ دارای جمیع کمالات او به سفر رفته و این پدر در تمام ساعات و حالات، فرزندش پیش نظر اوست و همین که انتظار قلبی به این درجه از کمال رسید، آثار ظاهری او هم به درجۀ کمال میرسد[۹]، یعنی توجه دائمی به ایشان موجب میشود انسان در همۀ صحنههای زندگیاش مطابق با خواست ایشان عمل کند و حرکات و سکناتش را با پسند ایشان تنظیم کند[۱۰].
"ذکر" به معنی حفظ مطالب و یادآوری چیزی به زبان یا به قلب؛ به دو گونه: "ذکر قلبی" و "ذکر زبانی" است[۱۱] و ذکر لسانی از آثار ذکر قلبی است لذا حقیقت "ذکر" توجه با تمام قلب به عظمت و علمخدا و حاضر و ناظر بودنش است که این توجه مبدأ حرکت او به سوی جهاد، تلاش و نیکیها میگردد و میان او و گناه سد مستحکمی ایجاد مینماید. این معنای از ذکر نسبت به "امامان معصوم" نیز سازگار است. به این دلیل که ایشان اسماء حسنای خداوند هستند[۱۲] و به استناد برخی از آیات و روایات، ناظر و شاهد بر اعمالبندگان هستند. مانند آیۀ ﴿وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾[۱۳] که مراد از "الْمُؤْمِنُونَ" امامان معصوم (ع) است[۱۴]. از سوی دیگر در بسیاری از آیات قرآن کریم ذکر نعمت توصیه شده است: ﴿وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ﴾[۱۵]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ﴾[۱۶]؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ﴾[۱۷] و بیتردید یکی از بزرگترین و فراگیرترین نعمتهای الهی "اماممعصوم" است[۱۸]. آیۀ ﴿وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً﴾[۱۹] شاهدی بر این مدعاست که در برخی از روایات مراد از نعمت ظاهری، امام ظاهر و مراد از نعمتباطنی، امام غائب ذکر شده است[۲۰] و نیز امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ آیه﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ كُفْرًا﴾[۲۱] فرمود: «ما (اهل بیت) نعمتی هستیم که خدا به بندگانش انعام نموده است»[۲۲].
امام صادق (ع) به داود بن سرحان میفرماید: «ای داود! سلام مرا به دوستانم برسان و این پیام مرا بگو: "خداوندرحمت کند بندهای را که وقتی با یک نفر هست، دربارۀ امر ما مذاکره کند. در این صورت، نفر سوم آنها فرشتهای است که برای آنها طلب مغفرت میکند و هیچ دو نفری با هم بر یاد نمودن از ما اجتماع نمیکنند، مگر آنکه خدای تعالی به آن دو بر فرشتگانمباهات میکند. پس هر گاه اجتماع کردید به "ذکر" بپردازید؛ زیرا اجتماع شما و یاد کردن شما، سبب زنده شدن ما میشود و بهترینمردم بعد از ما کسانی هستند که درباره امر ما مذاکره کرده و به "ذکر" ما دعوت میکنند»[۲۷].[۲۸]
یکی از وظایف و مسؤولیتهای مهم مسلمانان دربارۀ حضرت مهدی (ع)، بزرگداشت نام و یاد آن حضرت در همۀ زمانها و مکانها[۳۶] و فراموش نکردن یاد اوست[۳۷]، چراکه هر کس چیزی را دوست بدارد، همواره نام آن را بر زبان دارد[۳۸]. اصولا باید توجه داشت یاد کردن از اهل بیتعصمت و طهارت (ع) و بیانفضایل و صفات برجسته آنها، موجب زنده شدن مکتب اهل بیت (ع) و جلا یافتن دلهای ما میشود. در روایتی امام صادق (ع) خطاب به داوود بن سرحان میفرماید: «ای داوود! سلام مرا به دوستدارانم برسان و آنچه را میگویم و به آنان ابلاغ کن، رحمت خدا بر آن بندهای که با دیگری گرد آید و دو نفری درباره امر ما گفت و گو کنند که در این حال، سومین نفر آنان فرشتهای است که برای آن دو آمرزش میطلبد. هیچ دو نفری گرد هم نیآمدند و از ما یاد نکردند، مگر اینکه خداوند متعال، به وجود آنان بر فرشتگان بالید. پس هرگاه گرد هم آمدید، به ذکر مشغول شوید؛ زیرا گردهمآیی و مذاکره شما با یکدیگر باعث زنده شدن ما میشود. بهترینمردم بعد از ما کسی است که درباره امر ما مذاکره کند و به یاد و نام ما، فراخواند»[۳۹].[۴۰]
امام کاظم (ع) دربارۀ غیبت امام زمان (ع) فرمود: «خودش از دیدگان مردمپنهان میشود ولی یاد او از دلهای مؤمنان مخفی نمیشود»[۴۱]. یعنی مؤمنان و منتظران کامل آن حضرت پیوسته به یاد ایشانند و با یاد و ذکر آن حضرت زندگی میکنند[۴۲]. منتظر واقعیامام زمان (ع) نمیتواند از یاد ایشان و انتظار قدومشان غافل شود. این چیزی نیست که به صورت تصنعی در مؤمن به وجود آید، بلکه معرفت و محبت و انتظارش او را به طور طبیعی به این حالت میرساند. انتظار قلبی کامل، اینچنین حاصل میشود که شخص مؤمن در هیچ حالی از حالات و هیچ وقتی از اوقات و هیچ مکانی از مکانها، از یاد امامش و انتظار قدوم مبارکش خالی و فارغ نباشد، بلکه اگر در مجالس و محافل مردم هم حاضر میشود و با اهل عالم گفتگو میکند، قلبش پیش امام (ع) باشد و به انتظار او و خیال او و شوق وصال او باشد. مثل شخصی که اولادش منحصر باشد به یک نفر و آن یک نفر هم به جمیع کمالات آراسته باشد و وجودش انواع و اقسام فوائد و منافع برای این شخص داشته باشد و به سفری رفته باشد و این پدر از جا و منزل او خبر نداشته باشد. یاد امام (ع) و توجه دائمی به ایشان موجب میشود انسان در همۀ صحنههای زندگی مطابق با خواست ایشان عمل کند و حرکات و سکناتش را با پسند ایشان تنظیم کند[۴۳].
"ذکر" گاه به معنی حفظ مطالب و معارف و گاه به معنی یادآوری چیزی به زبان یا به قلب است، لذا گفتهاند ذکر دو گونه است: "ذکر قلبی" و "ذکر زبانی"[۴۴]. و ذکر لسانی از آثار ذکر قلبی است لذا حقیقت "ذکر" این است که انسان با تمام وجود، متوجه خدا و عظمت او، علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردد و این توجه، مبدأ حرکت و فعالیت در وجود او به سوی جهاد، تلاش و نیکیها گردد و میان او و گناه سد مستحکمی ایجاد نماید. معنای گفته شده از ذکر نسبت به "امامان معصوم" نیز سازگار است. به این دلیل که ایشان اسماء حسنای خداوند هستند[۴۵] و به استناد برخی از آیات و روایات، ناظر و شاهد بر اعمالبندگان هستند. مانند آیۀ ﴿وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ﴾[۴۶] که مراد از "الْمُؤْمِنُونَ" امامان معصوم (ع) است[۴۷]. از سوی دیگر در بسیاری از آیات قرآن کریم ذکر نعمت توصیه شده است: ﴿وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ﴾[۴۸]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ﴾[۴۹]؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ﴾[۵۰] و بیتردید یکی از بزرگترین و فراگیرترین نعمتهای الهی "اماممعصوم" است[۵۱]. آیۀ ﴿وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً﴾[۵۲] شاهدی بر این مدعاست که در برخی از روایات مراد از نعمت ظاهری، امام ظاهر و مراد از نعمتباطنی، امام غائب ذکر شده است[۵۳] و نیز امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ آیه﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ كُفْرًا﴾[۵۴]فرمود: «ما (اهل بیت) نعمتی هستیم که خدا به بندگانش انعام نموده است»[۵۵].
پیشوایان ما همواره تشویق و سفارش به برگزاری یادکردهای اهل بیت (ع) نموده[۵۸] و سیرۀ اهل بیت (ع) بیانگر این مطلب است که ایشان پیش از تولدامام عصر (ع) بسیار او را یاد نمودهاند و در برخی از موارد هنگام یاد نمودن وی اشتیاق خویش را به وی ابراز نموده و به یاد آن امامگریه کردهاند. برخی از این روایات از این قرار است[۵۹]:
در روایت دیگری هنگامی که دعبل اشعارش را در محضر امام رضا (ع) میخواند هنگام خواندن بیت: خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ... یَقُومُ عَلَی اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَکَات...امام رضا(ع) پس از شنیدن این ابیات به شدت گریه نمود و سپس پیرامون آن امام به دعبل سخنانی فرمود[۶۱].
امام صادق (ع) به داود بن سرحان میفرماید: «ای داود! سلام مرا به دوستانم برسان و این پیام مرا بگو: "خداوندرحمت کند بندهای را که وقتی با یک نفر هست، دربارۀ امر ما مذاکره کند. در این صورت، نفر سوم آنها فرشتهای است که برای آنها طلب مغفرت میکند و هیچ دو نفری با هم بر یاد نمودن از ما اجتماع نمیکنند، مگر آنکه خدای تعالی به آن دو بر فرشتگانمباهات میکند. پس هر گاه اجتماع کردید به "ذکر" بپردازید؛ زیرا اجتماع شما و یاد کردن شما، سبب زنده شدن ما میشود و بهترینمردم بعد از ما کسانی هستند که درباره امر ما مذاکره کرده و به "ذکر" ما دعوت میکنند»[۶۲].[۶۳]
سدیر صیرفی در روایتی میگوید: «من، مفضل بن عمر، ابوبصیر و أبان بن تغلب بر امام صادق (ع) وارد شدیم دیدیم ایشان بر روی خاک نشسته است و با قلبی سوزان به شدت گریه نموده و این ذکر را زمزمه میکردند: «ای آقای من غیبت تو آرامش مرا از من ربوده و زندگی را بر من تنگ نموده و قرار دلم را از من گرفته است»[۶۴].[۶۵]
↑«یا داوود أبلغ موالیّ عنّی السّلام و أنّی أقول: رحم اللّه عبدا اجتمع مع آخر فتذاکر أمرنا فإنّ ثالثهما ملک یستغفر لهما، و ما اجتمع إثنان علی ذکرنا إلّا باهی اللّه تعالی بهما الملائکة، فإذا اجتمعتم فاشتغلوا بالذّکر، فإنّ فی اجتماعکم و مذاکرتکم إحیاؤنا، و خیر النّاس من بعدنا من ذاکر بأمرنا و دعا إلی ذکرنا»؛ بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۲۰۰.
↑«إِنَّا غَیْرُ مُهْمَلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُم»؛ «ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم» احتجاج، ج ۲، ص ۵۹۸.
↑«بَکَی الرِّضَا(ع)بُکَاءً شَدِیدا»؛ صدوق، عیون اخبار الرضا،ج۲، ص۲۶۶؛ إربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة،ج۲، ص۳۲۸؛ طبرسی، إعلام الوری، ص۳۳۱.
↑«یا داوود أبلغ موالیّ عنّی السّلام و أنّی أقول: رحم اللّه عبدا اجتمع مع آخر فتذاکر أمرنا فإنّ ثالثهما ملک یستغفر لهما، و ما اجتمع إثنان علی ذکرنا إلّا باهی اللّه تعالی بهما الملائکة، فإذا اجتمعتم فاشتغلوا بالذّکر، فإنّ فی اجتماعکم و مذاکرتکم إحیاؤنا، و خیر النّاس من بعدنا من ذاکر بأمرنا و دعا إلی ذکرنا»؛ بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۲۰۰.
↑ر.ک. نجفی لیواری، مریم و محمدنیا گالشکلامی، نرگس، واکاوی شاخصههای الگوی خانواده منتظر، ص ۸۲.
↑«سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۵۲؛ طوسی، الغیبة، ص۱۶۸.
↑ر.ک. گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۱۰۰-۱۰۲.
↑«فَبَکَی(ع)بُکَاءً شَدِیدا»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۹؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص ۲۸۳.
↑ر.ک. گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۱۰۰-۱۰۲؛ کرمی، رضا علی، خانواده منتظر امام زمان، ص ۹۴-۹۵.
↑«إِنَّا غَیْرُ مُهْمَلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُم»؛ «ما از رسیدگی به حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم» احتجاج، ج ۲، ص ۵۹۸.
↑ر.ک. اکبری، محمد رضا، پرچم هدایت، ص ۶۸؛ الهینژاد، حسین، وظایف منتظران در عصر غیبت، ص ۶۸.